pestiferous

معنی : مضر، ساری، مسری، ازار دهنده، عفونی، طاعون اور، فاسد کننده اخلاق دیگری

معانی دیگر : (در اصل) بیماری زا، بیماری آور، (در اصل) بیمار واگیردار، (از نظر اخلاقی یا صلاح جامعه) خطرناک، بد، تباهگر، طاعون زده

انگلیسی به فارسی

طاعون اور، طاعون زده، فاسد کننده اخلاق دیگری، مسری، مضر، ازار دهنده، عفونی

مضر، ازار دهنده، ساری، طاعون اور، فاسد کننده اخلاق دیگری، مسری، عفونی

انگلیسی به انگلیسی

صفت ( adjective )

مشتقات: pestiferously (adv.), pestiferousness (n.)

• (1) تعریف: bringing, bearing, or breeding infectious disease; pestilential.

• (2) تعریف: dangerous to morality; pernicious.
• مشابه: noxious

• causes disease, infectious; harmful, injurious

مترادف و متضاد

مضر (صفت)

bad, adverse, obnoxious, evil, harmful, detrimental, noxious, damaging, pernicious, inimical, malefic, tortious, baneful, hurtful, pestiferous, nocuous, injurious, derogatory, noisome, unwholesome, inadvisable, impairing, insanitary, nocent

ساری (صفت)

transmissible, virulent, catching, infectious, contagious, pestiferous

مسری (صفت)

transmissible, virulent, catching, infectious, contagious, pestiferous, epidemic, zymotic

ازار دهنده (صفت)

galling, irritating, nettlesome, pestiferous, worrisome

عفونی (صفت)

infectious, pestiferous, zymotic, infected, putrefied

طاعون اور (صفت)

pestiferous, pestilent

فاسد کننده اخلاق دیگری (صفت)

pestiferous

جملات نمونه

1. Without pregnant burden, without the harm with pestiferous sex, do not suffer the effect of body state.

[ترجمه ترگمان]بدون بار باردار، بدون آسیب زدن به سکس pestiferous، از تاثیر حالت بدنی رنج نمی برند
[ترجمه گوگل]بدون بار باردار، بدون آسیب با جنس مضر، از وضعیت بدن رنج می برند

2. This disease is a the gender is pestiferous kind, can exist at the same time with gonococcus sex urethritis or alternate infection, good hair fills period at young sex flourishing.

[ترجمه ترگمان]این بیماری نوعی جنسیت است که در عین حال می تواند در یک زمان با gonococcus جنسی یا عفونت جایگزین وجود داشته باشد، موهای خوب دوره شکوفایی جنس جوان را پر می کند
[ترجمه گوگل]این بیماری یک جنس نوع مضاعف است، می تواند در همان زمان با گونوکوک سکس زگیل یا عفونت های جایگزین، مو خوب پر می کند در دوره رشد جوانان

3. Objective:Leukocyte Elimination reduced blood transfusion pestiferous diseases and blood transfusion response.

[ترجمه ترگمان]هدف: حذف leukocyte انتقال خون و واکنش به انتقال خون را کاهش می دهد
[ترجمه گوگل]هدف حذف لکوسیتها سبب کاهش انتقال خون بیماران مضر و انتقال خون میشود

4. Global limits has the person of 29% to think the gender is pestiferous is the most serious sexual health problem.

[ترجمه ترگمان]محدودیت جهانی فرد ۲۹ % برای فکر کردن به جنسیت است که مهم ترین مساله سلامت جنسی است
[ترجمه گوگل]محدودیت های جهانی شخص 29٪ است که فکر می کند جنس مضر است و مهم ترین مسئله سلامت جنسی است

5. Worry too much before sexual intercourse, if fear to be pregnant, fear the gender is pestiferous etc, all but because the mood is depressed and happen impotent.

[ترجمه ترگمان]نگرانی بیش از حد پیش از آمیزش جنسی، در صورت ترس از بارداری، ترس از جنسیتی pestiferous و غیره است
[ترجمه گوگل]نگران نباشید قبل از رابطه جنسی، اگر ترس از بارداری دارید، ترس از جنس مضر است و غیره، همه به این دلیل است که خلق و خوی افسرده و ناتوان است

6. The den upon which his eye now rested was abject, dirty, fetid, pestiferous, mean, sordid.

[ترجمه ترگمان]کنام که اینک چشمش بر آن افتاده بود پست و کثیف و کثیف و متعفن و کثیف و کثیف بود
[ترجمه گوگل]دندان که بر روی آن چشم خود را در حال حاضر استراحت داشت، شگفت انگیز، کثیف، خجالتی، مضر، متوسط، sordid بود

کلمات دیگر: