1. Irv's lack of respect made him a menace to his parents.
احترام نگذاشتن "ایروا" او را تبدیل به تهدیدی برای والدینش کرد
2. The torrents of rain were a menace to the farmer's crops.
رگبار باران، خطری برای محصولات کشاورزان بود
3. Sergeant Foy's raw language was an obvious menace to the reputation of the entire police department.
سبک گفتار خام گروهبان "فوی" تهدیدی اشکار برای آبروی کلّ اداره ی پلیس بود
4. the greatest menace to world peace
بزرگترین تهدید برای صلح جهانی
5. a letter full of menace
نامه ای پر از تهدید
6. that boy is a menace
آن پسر مایه ی دردسر است.
7. United looked woefully short of menace in attack.
[ترجمه ترگمان]ایالات متحده به شدت تهدید و تهدید به حمله کرد
[ترجمه گوگل]یونایتد به شدت از حمله در برابر تهدید خشن بود
8. Drunk drivers are a menace to everyone.
[ترجمه ترگمان]رانندگان مست برای همه تهدیدی محسوب می شوند
[ترجمه گوگل]رانندگان مستقل برای همه خطرناک هستند
9. A man who drives fast is a menace to other people.
[ترجمه ترگمان]مردی که به سرعت رانندگی می کند تهدید برای دیگران است
[ترجمه گوگل]مردی که به سرعت میرود، تهدیدی برای دیگران است
10. It's the only way to deal with the menace of drug dealing.
[ترجمه ترگمان]این تنها راه مقابله با تهدید مواد مخدر است
[ترجمه گوگل]این تنها راه مقابله با تهدید فروش مواد مخدر است
11. Shop owners are struggling to combat the menace of armed robbery.
[ترجمه ترگمان]صاحبان \"فروشگاه\" دارن تلاش میکنن تا با تهدید سرقت مسلحانه مبارزه کنن
[ترجمه گوگل]صاحبان فروشگاه ها در تلاش برای مقابله با تهدید سرقت مسلحانه هستند
12. In my view you are a menace to the public.
[ترجمه ترگمان]در نظر من شما برای مردم تهدیدی محسوب می شوید
[ترجمه گوگل]به نظر من شما به مخاطره می روید
13. The European states retained a latent capability to menace Britain's own security.
[ترجمه ترگمان]کشورهای اروپایی توانایی نهفته در تهدید امنیت خود بریتانیا را حفظ کردند
[ترجمه گوگل]کشورهای اروپایی توانایی پنهان خود را برای تهدید امنیت خود در بریتانیا حفظ کردند
14. There was menace in his voice.
[ترجمه ترگمان]در صدایش تهدید بود
[ترجمه گوگل]در صدای او تهدید شد
15. There was a sense of menace as the sky grew darker.
[ترجمه ترگمان]وقتی آسمان تیره تر شد، احساس تهدید به وجود آمد
[ترجمه گوگل]احساس تاریکی وجود داشت که آسمان تاریک تر شد
16. That low beam is a menace! I keep hitting my head on it.
[ترجمه ترگمان]! اون اشعه پایین یه تهدیده به سرم ضربه می زنم
[ترجمه گوگل]این پرتو کم خطر است! من روی سرم ضربه زدم
17. My little brother's a real menace.
[ترجمه ترگمان]برادر کوچیکم یه تهدید واقعی بود
[ترجمه گوگل]برادر کوچک من یک تهدید واقعی است
18. You're a menace to my privacy, Kenworthy.
[ترجمه ترگمان]تو یه تهدید برای حریم شخصی من هستی، Kenworthy
[ترجمه گوگل]شما کنترتی را برای من حریم خصوصی تهدید می کنید
19. He spoke with menace.
[ترجمه ترگمان]با تهدید حرف می زد
[ترجمه گوگل]او با تهدید صحبت کرد
20. The atmosphere was heavy with menace.
[ترجمه ترگمان]فضا پر از تهدید بود
[ترجمه گوگل]جو با تهدید شدید بود