کلمه جو
صفحه اصلی

inexpugnable


معنی : شکست ناپذیر، منقرض نکردنی
معانی دیگر : شکست ندادنی، منکوب نکردنی، تسلیم ناپذیر، سرسخت، حمله نا پذیر، منقر­ نکردنی

انگلیسی به فارسی

شکست نا پذیر، حمله نا پذیر، منقرض نکردنی


قابل انعطاف است، شکست ناپذیر، منقرض نکردنی


انگلیسی به انگلیسی

• impregnable; unable of being subdued; unbeatable; stable, fixed

مترادف و متضاد

شکست ناپذیر (صفت)
unbeatable, unconquerable, inexpugnable, invincible, invulnerable, insuperable

منقرض نکردنی (صفت)
inexpugnable


کلمات دیگر: