کلمه جو
صفحه اصلی

homophony


معنی : هم صدایی، هم نوایی
معانی دیگر : هم نوایی، هم صدایی

انگلیسی به فارسی

هم نوایی، هم صدایی


همبستگی، هم نوایی، هم صدایی


انگلیسی به انگلیسی

• music that has one part, music with one predominant melody; quality of having the same sound (phonetics)

مترادف و متضاد

هم صدایی (اسم)
consonance, unison, assonance, homophony

هم نوایی (اسم)
conformance, conformity, homophony, symphony

جملات نمونه

1. As a culture centered feature in Chinese rhetoric, homophony is closely related to Chinese culture.
[ترجمه ترگمان]به عنوان یک ویژگی فرهنگی در rhetoric چینی، homophony ارتباط نزدیکی با فرهنگ چینی دارد
[ترجمه گوگل]به عنوان یک ویژگی فرهنگی در شعر چینی، همبویی نزدیک به فرهنگ چینی است

2. Homophony is a phenomenon widely existed in Chinese.
[ترجمه ترگمان]Homophony پدیده ای است که به طور گسترده در چین وجود دارد
[ترجمه گوگل]Homophony پدیده ای است که به طور گسترده در چینی ها وجود دارد

3. The composer used the homophony thoughts and technique with the counterpoint music, which was the way to obtain the new result of innovation.
[ترجمه ترگمان]آهنگ ساز افکار و تکنیک homophony را با موسیقی کنترپوان به کار برد، که راه دستیابی به نتیجه جدید نوآوری بود
[ترجمه گوگل]آهنگساز با استفاده از اندیشه های هماهنگی و تکنیک با موسیقی کنتراست، راه به دست آوردن نتیجه جدید نوآوری بود

4. This gives an illusion of a richer polyphonic texture and relieves the sameness of homophony.
[ترجمه ترگمان]این باعث می شود که یک توهم از بافت چند صدایی غنی تر ایجاد شود و یکنواختی of را کم کند
[ترجمه گوگل]این به توهم یک بافت پلیفونیک ثروتمند تر می بخشد و همانند سازی همگونگی را از بین می برد

5. Each part is so busy with different rhythmic movements that the simple directness of homophony is lost.
[ترجمه ترگمان]هر قسمت چنان درگیر حرکات موزون و موزون است که صراحت ساده of از بین می رود
[ترجمه گوگل]هر بخش بسیار شلوغ است با حرکات مختلف ریتمیک که مستقل ساده از همبستگی گم شده است

6. This paper presents a brief discussion on Chinese cybertalk from the semiotic perspective, and the homophony strategies are considered to be the main and effective way to produce the cybertalk signs.
[ترجمه ترگمان]این مقاله یک بحث کوتاه درباره cybertalk چینی از دیدگاه semiotic ارائه می کند و استراتژی های homophony تنها راه اصلی و موثر برای تولید علایم cybertalk محسوب می شوند
[ترجمه گوگل]این مقاله خلاصه ای از سخنان چینی را از دیدگاه نشانه شناسان ارائه می دهد و استراتژی های همبستگی به عنوان راه اصلی و موثر برای تولید نشانه های سیببرل مطرح می شود

7. How the toad changed into the silkworm resulted from the homophony of the two words, the flourishing of silk knitting, the imagination and exaggeration of literators.
[ترجمه ترگمان]چگونه وزغ به کرم ابریشم تبدیل شد که از the دو واژه، شکوفایی بافتن ابریشم، تخیل و اغراق of ناشی می شد
[ترجمه گوگل]چگونه خوشمزه به کرم ابریشم تبدیل شده است به دنبال homophony از دو واژه، شکوفایی از بافندگی ابریشم، تخیل و اغراق از ادبیات

8. The study of the Chinese semantic relationship relies on that of the phonetic-semantic relations among Chinese characters which fall into three types: homophony, synonymy and paronym.
[ترجمه ترگمان]مطالعه رابطه معنایی چین بر رابطه phonetic - معنایی بین شخصیت های چینی که در سه نوع قرار دارند تکیه دارد: homophony، synonymy و paronym
[ترجمه گوگل]مطالعه رابطه معنایی چینی بر مبنای روابط آوایی-معنایی میان حروف چینی است که به سه نوع تقسیم می شود: homophony، synonymy، and patonym

9. He preferred counterpoint music writing that being very special in the period of Romantic, which homophony been dominated.
[ترجمه ترگمان]او موسیقی کنترپوان را ترجیح می داد که در دوره رمانتیک بودن بسیار خاص بود
[ترجمه گوگل]او ترجیح می داد که نوشتن موسیقی در کنتراست را داشته باشد که در دوران رمانتیک بسیار خاص بود، که در آن هماهنگی تحت سلطه بود

10. Musical forms have undergone from a single sound thinking ( homophony ) to a three-dimensional sound thinking (polyphony), and finally achieved both coexistence.
[ترجمه ترگمان]اشکال موسیقی از یک تفکر واحد (homophony)به یک تفکر صدا سه بعدی (پولیفونی)تبدیل شده است و سرانجام هر دو هم زیستی را به دست آورده است
[ترجمه گوگل]اشکال موسیقی از یک تفکر صدای واحد (هموونی) به تفکر صدای سه بعدی (پلیفونیک) و در نهایت هم همزیستی به دست آمده است

11. The paper describes the phonological system and its features, and lists its homophony syllabary of Lixi dialect in Wuning County, Jiangxi province.
[ترجمه ترگمان]این مقاله سیستم آوایی و ویژگی های آن را شرح می دهد و homophony syllabary از گویش Lixi در شهرستان Wuning در استان Jiangxi را لیست می کند
[ترجمه گوگل]این مقاله سیستم صوتی و ویژگی های آن را توصیف می کند و سمبل هموفونیش از گویش لیسی در وینگ کانتی، استان جیانگشی را فهرست می کند

12. Harmonious campus shall become the goal of university development along with the harmonious society becoming the homophony of our society during this favorable strategic phase.
[ترجمه ترگمان]پردیس Harmonious به هدف توسعه دانشگاه همراه با جامعه هماهنگ تبدیل خواهد شد که در طی این مرحله استراتژیک مطلوب به homophony جامعه ما تبدیل خواهد شد
[ترجمه گوگل]محوطه هماهنگ با هدف هماهنگی جامعه ما در طول این مرحله استراتژیک مطلوب، هدف توسعه دانشگاه است

13. This article describes the phonological system and its features of Gan dialect in Hanbin district, the city of Ankang, Shaanxi providence and lists the homophony syllabify.
[ترجمه ترگمان]این مقاله سیستم آوایی و ویژگی های آن لهجه غلیظ در منطقه Hanbin، شهر of، Shaanxi الهی و لیست the syllabify را شرح می دهد
[ترجمه گوگل]در این مقاله، سیستم واجی و ویژگی های آن گوگ Gan در ناحیه Hanbin، شهر An Ankang، Shaanxi Providence و فهرست Homophony syllabify شرح می شود

14. The paper describes the phonological system and its features of Changle dialect in Miluo county, Hunan province and lists its homophony syllabary.
[ترجمه ترگمان]این مقاله سیستم آوایی و ویژگی های آن گویش Changle در شهرستان Miluo در استان هونان را شرح می دهد و homophony syllabary آن را فهرست می کند
[ترجمه گوگل]در این مقاله، سیستم واجی و ویژگی های آن از گویش چانگتون در شهرستان میلو، استان هونان، شرح داده شده است و سیلاب هموفونیت آن را فهرست می کند

15. An analysis is made of the 20 years' researches on the relationship between homophony and Chinese culture, and some problems and shortcomings are raised for further improvement.
[ترجمه ترگمان]تحلیلی از ۲۰ سال تحقیق درباره رابطه بین فرهنگ چینی و چین و برخی مشکلات و کاستی های برای بهبود بیشتر صورت گرفته است
[ترجمه گوگل]تجزیه و تحلیل از 20 سال تحقیق در مورد رابطه بین homophony و فرهنگ چینی انجام شده است، و برخی از مشکلات و معایب برای بهبود بیشتر مطرح شده است

پیشنهاد کاربران

homophony ( زبان‏شناسی )
واژه مصوب: هم آوایی
تعریف: روابط میان واژه هایی که از نظر آوایی یکسان اند، ولی معنی و گاه نوشتار متفاوت دارند


کلمات دیگر: