کلمه جو
صفحه اصلی

persuaded


معنی : مطمئن
معانی دیگر : متقاعد

انگلیسی به فارسی

متقاعد


متقاعد شده، مطمئن


مترادف و متضاد

مطمئن (صفت)
sure, assured, safe, confident, secure, persuaded

جملات نمونه

1. he persuaded us that this car is better and we bought it
او به ما قبولاند که این اتومبیل بهتر است و لذا آنرا خریدیم.

2. i persuaded him to study medicine
او را متقاعد کردم که پزشکی بخواند.

3. she persuaded me that i was wrong
او مرا مجاب کرد که در اشتباهم.

4. the picket persuaded the truck driver not to enter the warehouse
پیشگامان اعتصاب راننده ی کامیون را متقاعد کردند که وارد انبار نشود.

پیشنهاد کاربران

وادار، پذیرا، مجاب، قانع

متقاعد کردن



کلمات دیگر: