1. liver contains lots of iron
جگر مقدار زیادی آهن دارد.
2. liver fissures
شیارهای کبد
3. fried liver
جگر سرخ کرده
4. a clean liver
آدمی که تمیز زندگی می کند
5. a sluggish liver
کبد تنبل
6. kidney and liver kebab
کباب قلوه و جگر
7. palpation of the liver
لمس کردن کبد
8. they did a scan of my liver
کبد مرا لایه نگاری کردند.
9. to palpate a patient for signs of liver inflammation
برای بررسی نشانه های آماس کبد (سینه ی بیمار را) لمس کردن
10. Alcohol may cause damage to your liver.
[ترجمه ترگمان]الکل ممکنه باعث آسیب به کبد بشه
[ترجمه گوگل]الکل ممکن است باعث آسیب کبد شما شود
11. The drug can cause inflammation of the liver.
[ترجمه ترگمان]مواد میتونه باعث التهاب کبد بشه
[ترجمه گوگل]این دارو می تواند باعث التهاب کبد شود
12. Contraindications for this drug include liver or kidney impairment.
[ترجمه ترگمان]contraindications برای این دارو نقص کبد یا کبد را شامل می شود
[ترجمه گوگل]این داروها شامل اختلال در کبد و کلیه هستند
13. This is a delicious dish — liver and onions.
[ترجمه ترگمان] این یه غذای خوش مزه و onions
[ترجمه گوگل]این یک ظرف خوشمزه است - کبد و پیاز
14. She got a rare liver disease when she was only twenty.
[ترجمه ترگمان]اون یه بیماری نادر کبد داشت که فقط بیست سالش بود
[ترجمه گوگل]وقتی او تنها بیست و یک بیماری کبدی نادر داشت،
15. It started off as cancer of the liver but it spread to other areas of the body.
[ترجمه ترگمان]آن به عنوان سرطان کبد شروع شد اما به قسمت های دیگر بدن سرایت کرد
[ترجمه گوگل]آن را به عنوان سرطان کبد آغاز کرد اما آن را به مناطق دیگر بدن گسترش داد
16. He has a weak liver.
[ترجمه ترگمان] اون یه کبد ضعیف داره
[ترجمه گوگل]او دارای کبد ضعیف است
17. The liver is then braised in olive oil.
[ترجمه gk] کبد میتونه به وسیله روغن زیتون بهبود پیدا کند
[ترجمه ترگمان]سپس کبد در روغن زیتون braised می شود
[ترجمه گوگل]سپس کبد در روغن زیتون رشد می کند
18. His liver was ruptured when a brick wall collapsed on him.
[ترجمه ترگمان]وقتی یه دیوار آجری روی اون افتاد، کبدش از هم جدا شد
[ترجمه گوگل]وقتی یک دیوار آجری بر روی او فرو ریخت، کبد او شکسته شد