1. As an overseer, he suddenly found himself a person of consequence.
[ترجمه ترگمان]به عنوان یک کارفرما، ناگهان خود را شخص مهمی یافت
[ترجمه گوگل]به عنوان یک نظارتکننده، او ناگهان خود را فردی از پیامد یافت
2. The overseer was explaining the job to young trainees.
[ترجمه ترگمان]سرپرست کار را به کارآموزان جوان توضیح می داد
[ترجمه گوگل]مربی این کار را برای کارآموزان جوان توضیح داد
3. When the overseer was not in, most of the workers would lie down on the job.
[ترجمه ترگمان]زمانی که ناظر در کار نبود، بیشتر کارگران در محل کار خود قرار می گرفتند
[ترجمه گوگل]زمانی که نظارت کننده نبود، بیشتر کارگران به کار خود ادامه می دادند
4. The stern overseer would never have allowed her to distract the other children.
[ترجمه ترگمان]مباشر کشتی هرگز اجازه نمی داد که مزاحم بچه ها شود
[ترجمه گوگل]سرپرست ارشد هرگز اجازه نداد او را از کودکان دیگر دور کند
5. Watching him and Peter Lilley, the new overseer of the poor, could be very instructive.
[ترجمه ترگمان]نگاه کردن به او و پیتر Lilley، رئیس جدید فقرا، بسیار آموزنده بود
[ترجمه گوگل]تماشای او و پیتر لیلی، ناظر جدید فقرا، می تواند بسیار آموزنده باشد
6. He was the overseer on the roads?
[ترجمه ترگمان]مباشر جاده ها بود؟
[ترجمه گوگل]او نظارت بر جاده ها بود؟
7. These experiences included assignments such as product coordinator, overseer of sales meetings, trainer of inexperienced salespeople, and task-force member.
[ترجمه ترگمان]این تجربیات شامل وظایفی مانند هماهنگ کننده محصول، ناظر جلسات فروش، مربی فروشندگان بی تجربه، و عضو نیروی کار بودند
[ترجمه گوگل]این تجربیات شامل تکالیف نظیر هماهنگ کننده محصول، نظارت بر جلسات فروش، مربیان فروشندگان بی تجربه و اعضای کارگروه بود
8. The Pasha's overseer struck my father.
[ترجمه ترگمان]ناظر کبیر پدرم را کتک زد
[ترجمه گوگل]ناظم پاشا به پدرم حمله کرد
9. Sir I am the present overseer but these things was before I came to the Parish.
[ترجمه ترگمان]آقا، من سرپرست فعلی هستم، اما این چیزها قبل از آمدن من به خانه کشیش بود
[ترجمه گوگل]سر من نظارت کنونی هستم، اما این چیزها قبل از اینکه من به کلیسا بروم
10. As soon as the harvesting was done, the overseer called him to the porch of the house.
[ترجمه ترگمان]به محض تمام شدن درو، مباشر او را به هشتی خانه صدا زد
[ترجمه گوگل]به محض رسیدن برداشت، سرپرست او را به حیاط خانه فرستاد
11. The overseer, his wife, his family.
[ترجمه ترگمان]سرپرست و همسرش و خانواده اش
[ترجمه گوگل]ناظر، همسر، خانواده اش
12. Arthas defeats the Orc overseer at Strahnbrad.
[ترجمه ترگمان]Arthas، او رک را در Strahnbrad شکست می دهد
[ترجمه گوگل]آرتاس سرپرست Orc در Strahnbrad را شکست می دهد
13. 'she's after discharging our overseer and stayed home to go over the accounts with him.
[ترجمه ترگمان]بعد از این که سرپرست ما را مرخص کرد و در خانه ماند تا با او به حساب ها رسیدگی کند
[ترجمه گوگل]'او پس از تخلیه ناظم ما و ماندن در خانه برای رفتن به حساب با او
14. She's after settling accounts with the overseer, but she'll be along for the ball tonight.
[ترجمه ترگمان]بعد از تسویه حساب با مباشر، اما امشب به خاطر مجلس رقص خواهد بود
[ترجمه گوگل]او پس از پرداخت حساب با سرپرست، اما او امشب برای توپ خواهد بود