1. Human life is of inestimable value.
[ترجمه ترگمان]زندگی انسان بسیار ارزشمند است
[ترجمه گوگل]زندگی انسانی ارزش ارزشمندی دارد
2. The information he provided was of inestimable value .
[ترجمه ترگمان]اطلاعاتی که او در اختیار داشت از ارزش بسیار بالایی برخوردار بود
[ترجمه گوگل]اطلاعاتی که ارائه داد ارزش ارزشمندی داشت
3. The medical importance of this discovery is of inestimable value.
[ترجمه ترگمان]اهمیت پزشکی این اکتشاف بسیار ارزشمند است
[ترجمه گوگل]اهمیت پزشکی این کشف ارزش قابل توجهی دارد
4. The value of your assistance is inestimable.
[ترجمه ترگمان]ارزش کمک شما بسیار گران است
[ترجمه گوگل]ارزش کمک شما غیر ارادی است
5. Carey has been an inestimable help in my life.
[ترجمه ترگمان]کری در زندگی من می تواند به او کمک کند
[ترجمه گوگل]کری کمک مناسبی در زندگی من کرده است
6. This latter has the inestimable advantage for Soviet citizens of accepting roubles.
[ترجمه ترگمان]این مورد اخیر به نفع شهروندان شوروی برای پذیرش roubles است
[ترجمه گوگل]این دومین مزیت قابل توجه برای شهروندان شوروی از پذیرش روبل است
7. And self-knowledge at this point is of inestimable value in strengthening oneself against the conflict response.
[ترجمه ترگمان]و خود - دانشی در این نقطه از ارزش inestimable در تقویت خود در برابر واکنش تعارض است
[ترجمه گوگل]و خود شناختی در این نقطه از ارزش قابل توجهی در تقویت خود در مقابل پاسخ جنگ است
8. They are of inestimable value in both financial and scholarly terms.
[ترجمه ترگمان]آن ها در هر دو زمینه مالی و علمی بسیار ارزشمند هستند
[ترجمه گوگل]آنها از لحاظ مالی و علمی ارزش ارزشمندی دارند
9. Good health is an inestimable prize.
[ترجمه ترگمان]سلامت خوب یک جایزه inestimable است
[ترجمه گوگل]سلامت جسمانی جایزه قابل توجهی است
10. The evolution of heat from the sun is inestimable.
[ترجمه ترگمان]سیر تکاملی گرما از خورشید بسیار گران است
[ترجمه گوگل]تکامل گرما از خورشید غیر قابل پیش بینی است
11. Earthquake has brought inestimable life and economic losses to the affected areas.
[ترجمه ترگمان]زلزله زندگی inestimable و خسارت های اقتصادی را به مناطق آسیب دیده آورده است
[ترجمه گوگل]زمین لرزه زندگی ناچیز و زیان های اقتصادی را به مناطق آسیب دیده به ارمغان آورده است
12. The Yangtze River has inestimable human great role, it has a hydroelectric power plant, it uses sweet milk feeding the children of all nationalities.
[ترجمه ترگمان]رودخانه Yangtze نقش بسیار زیادی دارد و یک نیروگاه برق آبی دارد که از شیر شیرین تغذیه می کند که کودکان همه ملیت ها را تغذیه می کند
[ترجمه گوگل]رودخانه یانگ تسه نقش بزرگی را در انسان بازی می کند، دارای یک نیروگاه برق آبی است و از شیر شیرین تغذیه می کند که فرزندان همه ملیت ها است
13. The inestimable value of our Federal Union is felt and acknowledged by all.
[ترجمه ترگمان]ارزش inestimable اتحادیه فدرال ما همه مورد تایید و تایید است
[ترجمه گوگل]ارزش قابل توجه اتحادیه فدرال احساس شده و همه را پذیرفته است
14. Brain drain will cause inestimable losses to enterprises.
[ترجمه ترگمان]فرار مغزها منجر به خسارات زیادی به شرکت ها خواهد شد
[ترجمه گوگل]تخلیه مغز باعث زیان قابل توجهی برای شرکت ها خواهد شد
15. This gives the professional an inestimable advantage.
[ترجمه ترگمان]این کار به فرد حرفه ای یک مزیت فوق العاده را می دهد
[ترجمه گوگل]این مزیت حرفه ای را به ارمغان می آورد