کلمه جو
صفحه اصلی

escapement


معنی : رهایی، گریز، فرار، مخرج، چرخ دنگ
معانی دیگر : (ساعت) چرخ دنگ، (مکانیک) دررو، (مکانیک) چرخ ضامن دار (به ویژه در ماشین تحریر)، چر  دنگ

انگلیسی به فارسی

گریز، فرار، رهایی، چرخ دنگ، مخرج


انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
(1) تعریف: the part of a mechanical watch or clock that controls the mechanism by the movement of a toothed wheel.

(2) تعریف: a toothed wheel mechanism that regulates the rotational movement of a typewriter carriage.

• escape; mechanism that controls regular movement (in a clock, typewriter, etc.)

مترادف و متضاد

رهایی (اسم)
release, emancipation, escape, acquittance, quietus, liberation, salvation, delivery, deliverance, rescue, riddance, extrication, escapement, go-by

گریز (اسم)
escape, scuttle, allusion, getaway, evasion, flight, digression, jink, elusion, subterfuge, gink, guy, scamper, escapement, desertion, loup, truancy, sidestep

فرار (اسم)
defection, breakaway, escape, getaway, hideaway, guy, bolter, runaway, fugitive, defector, deserter, escapement, desertion, scape, flyaway, lam

مخرج (اسم)
outlet, vent, outgo, port, denominator, escapement, exit, foramen

چرخ دنگ (اسم)
escapement

جملات نمونه

1. His son also escapement a fat man, his father said: Fang, too tired!
[ترجمه ترگمان]پسرش نیز مرد چاقی بود که پدرش می گفت: فنگ، خیلی خسته است!
[ترجمه گوگل]پسرش نیز یک مرد چاق را فرار می کند، پدرش گفت: 'فنگ، خیلی خسته!

2. In word processing, a predetermined number of escapement units ( including character spaces ) forming one line of typing.
[ترجمه ترگمان]در پردازش کلمه، تعداد از پیش تعیین شده واحدهای escapement (شامل فضاهای کاراکتری)یک خط تایپ را تشکیل می دهند
[ترجمه گوگل]در پردازش کلمه، یک مقدار از پیش تعیین شده از واحدهای فرار (از جمله فضاهای شخصیتی) تشکیل یک خط تایپ کردن

3. The revolutionary coaxial escapement devices and noo-card-degree hairspring balance wheel ensure the long-running accuracy and reliability.
[ترجمه ترگمان]The coaxial coaxial revolutionary و چرخ تعادل hairspring - card - درجه - اطمینان از دقت و قابلیت اطمینان طولانی مدت را تضمین می کنند
[ترجمه گوگل]دستگاه های تعلیق کواکسیال انقلابی و چرخ تعادل چرخش کارت بدون راننده اطمینان از دقت و قابلیت اطمینان طولانی مدت دارند

4. Their innovation was the double escapement and repetition action for the grand pianoforte.
[ترجمه ترگمان]نوآوری آن ها عبارت بود از escapement دو escapement و اقدام تکرار برای پیانوی رویال
[ترجمه گوگل]نوآوری آنها اقدام دوگانه و تکرار برای پیانو بزرگ بود

5. He does this by creating masterpiece after masterpiece, including the world's first tourbillon with a constant-force escapement.
[ترجمه ترگمان]او این کار را با ایجاد شاهکار بعد از شاهکاری، از جمله اولین tourbillon با یک escapement با نیروی ثابت، انجام می دهد
[ترجمه گوگل]او این کار را با ایجاد شاهکار بعد از شاهکار انجام می دهد، از جمله اولین توربلیون جهان با فرار از نیروی دائمی

6. The impunity what compulsory insurance sets does not include escapement.
[ترجمه ترگمان]معافیت از این که دستگاه های بیمه اجباری شامل escapement نمی شود
[ترجمه گوگل]مصونیت از آنچه مجموعه بیمه اجباری است شامل فرار نیست

7. Subsequently, an emphasis on wing began secretly recruiting, opportunistic rebellion, was Du Shigetake Tsam escapement.
[ترجمه ترگمان]متعاقبا، تاکید بر جناح به طور مخفیانه استخدام، شورش فرصت طلبانه، Du Shigetake escapement نامیده شد
[ترجمه گوگل]پس از آن، تاکید بر بال شروع به مخفیانه استخدام، شورش فرصت طلب بود، فرار Du Shigetake Tsam بود

8. It is necessary for automated assembling operations to use the escapement of heads pin.
[ترجمه ترگمان]برای عملیات مونتاژ خودکار برای استفاده از the of ضروری است
[ترجمه گوگل]لازم است برای عملیات مونتاژ خودکار، استفاده از فرورفتن سر پین انجام شود

پیشنهاد کاربران

چرخ دنگ
در واقع
چرخ دنده ای است که در ساعت و وسایل شمارنده ای کاربرد دارد، بدین گونه که خود چرخ به دلیل لختی محور به طور طبیعی میل به گردش دارد ولی از آنجایی که دندانه های آن از دو سو درگیر قلابهایی هستند در هر حرکت فقط به اندازه یک دنده جابه جا میشود.



کلمات دیگر: