1. He was praised in print and memorialized in stone throughout the South.
[ترجمه ترگمان]او در زمینه چاپ و چاپ سنگی در سراسر جنوب مورد ستایش قرار گرفت
[ترجمه گوگل]او در چاپ و ستون در سراسر جنوب ستایش شد
2. The godfather of proto-punk guitar slinging, Thunders is memorialized on this 12-cut live disc recorded in Tokyo in 198
[ترجمه ترگمان]\"Thunders\" (proto): \"The گیتار punk\" (proto -)، Thunders on \" (Thunders punk)در این فیلم ۱۲ برش زنده ثبت شده در توکیو، در سال ۱۹۸ مورد استفاده قرار می گیرد
[ترجمه گوگل]پدرخوانده گیتار پروپانک، تندرها بر روی این دیسک 12 بیتی ثبت شده در توکیو در سال 198 یادداشت شده است
3. A sculpture memorializing the fall of the Berlin Wall was dedicated on December 1 199
[ترجمه ترگمان]مجسمه شکست دیوار برلین در ۱ دسامبر ۱۹۹ مورد بود
[ترجمه گوگل]مجسمه یادبود سقوط دیوار برلین در تاریخ 1 دسامبر 199 اختصاص یافت
4. Their written petition gives some indication as to how much the Jesuits had mastered the delicate art of memorializing the emperor.
[ترجمه ترگمان]عریضه نوشته شده آن ها حاکی از این است که یسوعیان تا چه حد بر هنر لطیف امپراطور تسلط یافته بودند
[ترجمه گوگل]تقاضای کتبی آنها نشان می دهد که چطور یسوعیون ها هنر ظریف را به یاد ماندنی امپراتور تسلط می دادند
5. To memorialize the moment, he takes a smart-phone photo of himself looking sad.
[ترجمه ترگمان]برای یادآوری این لحظه، اون یه عکس تلفنی هوشمندانه از خودش به نظر می گیره
[ترجمه گوگل]برای یادآوری لحظه ای، او یک عکس هوشمندانه از خود به نظر می رسد ناراحت
6. Plant a tree or garden, or memorialize the person in some fitting way, such as running in a charity run or walk (a breast cancer race, for example) in honor of the lost loved one.
[ترجمه ترگمان]یک درخت یا باغ را بکارید و یا فرد را به شیوه ای مناسب به کار ببرید مانند دویدن در دویدن یا پیاده روی یا پیاده روی (مسابقه سرطان پستان، به عنوان مثال)به احترام یکی از عزیزان از دست رفته
[ترجمه گوگل]یک درخت یا باغ را بسازید یا شخص را به نحوی مناسب به یاد بیاورید، مانند اجرای یک کار خیرخواهانه یا راه رفتن (به عنوان مثال برای مبارزه با سرطان پستان) به افتخار عزیزان از دست رفته
7. The drive to memorialize Heart Mountain coincides with a broader push to document and restore sites associated with Japanese internment while aging survivors are still able to share their stories.
[ترجمه ترگمان]حرکت به سوی کوه قلب memorialize با فشار گسترده تر برای مستندسازی و بازیابی محل های مرتبط با حبس ژاپن همزمان است در حالی که بازماندگان سالخورده هنوز قادر به تقسیم داستان هایشان هستند
[ترجمه گوگل]درایو به یاد ماندنی کوه قلب با فشار بیشتر برای سند و بازسازی سایت های مرتبط با زندانیان ژاپنی همراه است، در حالیکه بازماندگان پیر می توانند داستان های خود را به اشتراک بگذارند
8. They built a triumphal arch to memorialize their victory.
[ترجمه ترگمان]آن ها یک طاق نصرت را برای memorialize پیروزی خود ساختند
[ترجمه گوگل]آنها یک قوس پیروزمندانه برای به یاد آوردن پیروزی خود ساختند
9. People plan to carve a stone to memorialize the tsunami victims.
[ترجمه ترگمان]مردم قصد دارند یک سنگ بسازند تا قربانیان سونامی را نابود کنند
[ترجمه گوگل]مردم قصد دارند سنگی را برای یادآوری قربانیان سونامی بریزند
10. But that's the least of his efforts to memorialize the sub.
[ترجمه ترگمان]اما این کم ترین تلاشی است که برای احیای جنوب انجام می دهد
[ترجمه گوگل]اما این کمترین تلاش خود را به یاد ماندنی کردن زیربناها است
11. Do you hope to memorialize your name?
[ترجمه ترگمان]میخوای اسمت رو یادآوری کنی؟
[ترجمه گوگل]آیا امیدوارم نام خود را به یاد بیاورید؟
12. So on this day, of all days, let's memorialize our fallen heroes by honoring all who wear our country's uniform; and by completing their work to make America more secure and our world more free.
[ترجمه ترگمان]بنابراین در این روز، اجازه دهید قهرمانان جان باخته خود را با تجلیل از تمام کسانی که لباس رسمی کشور ما می پوشند رها کنیم؛ و با تکمیل کارشان تا آمریکا را امن تر و دنیای ما را آزادتر کنند
[ترجمه گوگل]بنابراین در این روز، از تمام روزها، با احترام همه کسانی که لباس ملی ما را می پوشند، قهرمانان افتاده ما را به یاد می آوریم؛ و با تکمیل کار خود برای ایجاد امنیت بیشتر آمریکا و آزاد کردن جهان ما
13. A cairn and stone marker memorialize climber Scott Fischer, who died on Everest in 199
[ترجمه ترگمان]سنگ بزرگی و نشانگر سنگی بالا رونده اسکات فیشر که در سال ۱۹۹ در کوه اورست جان باخت
[ترجمه گوگل]اسکات فیشر، کوهنورد، که در سال 199 در اورست کشته شد، نشانگر اره و سنگ است
14. They quickly set about to find a lasting way to memorialize their beloved son.
[ترجمه ترگمان]آن ها به سرعت تلاش کردند راهی بادوام برای memorialize پسرشان پیدا کنند
[ترجمه گوگل]آنها به سرعت تصمیم می گیرند راهی طولانی برای یادبود فرزند عزیزشان پیدا کنند