1. S. electricity. Federal officials say switching to compact florescent bulbs could significantly reduce energy demands every year.
[ترجمه ترگمان]اس مقامات فدرال می گویند که استفاده از لامپ های کم مصرف می تواند به طور قابل توجهی خواسته های انرژی را در هر سال کاهش دهد
[ترجمه گوگل]برق الکتریسیته مقامات فدرال می گویند تغییر به لامپ های فلورسنت فشرده می تواند به طور قابل توجهی کاهش تقاضای انرژی در هر سال
2. Compact florescent bulbs combine these components into the base of the bulb so they can be used almost anywhere an incandescent bulb will fit.
[ترجمه ترگمان]این لامپ ها این مولفه ها را در پایه لامپ ترکیب می کنند تا آن ها بتوانند تقریبا در هر جایی که یک لامپ رشته ای مناسب است مورد استفاده قرار گیرند
[ترجمه گوگل]لامپ های فلورسنت فشرده این اجزا را به پایه لامپ متصل می کنند تا بتوانند تقریبا در هر جایی یک لامپ رشته ای مناسب باشند
3. It was a flickering florescent light at the end of the hall by the exit door that led out to the enclosed external stairwell.
[ترجمه ترگمان]در انتهای راهرو، نور ضعیفی سوسو می زد و از در خروجی که به طرف راه پله ختم می شد، نور ضعیفی سوسو می زد
[ترجمه گوگل]این نور فلورسنت سوسو زنی در انتهای سالن توسط درب خروجی که به سمت پله های بیرونی خارجی منتهی می شود، بود
4. In fact, Energy Star recommends installing florescent bulbs in fixtures that are used for at least 15 minutes at time.
[ترجمه ترگمان]در حقیقت، ستاره انرژی نصب لامپ های florescent را برای حداقل ۱۵ دقیقه در زمان توصیه می کند
[ترجمه گوگل]در حقیقت، Energy Star توصیه می کند لامپ های فلورسنت را در وسایل نصب شده برای حداقل 15 دقیقه در زمان استفاده کنید
5. On the contrary, cane varieties with florescent period of 150 days can still successfully accomplish sugar accumulation and thus obtain high sucrose content.
[ترجمه ترگمان]بر عکس، انواع نیشکر با دوره florescent از ۱۵۰ روز هنوز می توانند به طور موفقیت آمیز انباشت قند را به دست آورند و در نتیجه مقدار قند بالا بدست آورند
[ترجمه گوگل]برعکس، گونه های نیشکر با دوره فلورسنت 150 روزه هنوز هم می توانند انباشت شکر را با موفقیت انجام دهند و بنابراین مقدار سوکارز را به دست می آورند
6. Most florescent bulbs cannot be dimmed.
[ترجمه ترگمان]اغلب لامپ های florescent را نمی توان از بین برد
[ترجمه گوگل]بیشتر لامپ های فلورسنت را نمی توان کم رنگ کرد
7. Compact florescent light bulbs, on the other hand, are a somewhat different story.
[ترجمه ترگمان]از سوی دیگر، این لامپ ها نیز یک داستان نسبتا متفاوت هستند
[ترجمه گوگل]از سوی دیگر، لامپ های فلورسنت فشرده، داستان اندکی متفاوت هستند
8. The recommendation to insert a green florescent marker protein in variola virus helps to ensure more rapid screening of antiviral drugs to determine whether they are effective.
[ترجمه ترگمان]توصیه برای درج پروتیین florescent green در ویروس variola به غربالگری سریع داروهای ضد ویروسی کمک می کند تا مشخص شود که آیا آن ها موثر هستند یا خیر
[ترجمه گوگل]توصیه برای وارد کردن یک پروتئین مارکر سبز فلورسنت در ویروس ویروسی کمک می کند تا اطمینان سریع تر از غربالگری داروهای ضد ویروسی برای تعیین اینکه آیا آنها موثر هستند
9. According to LG, its OLED panels will use florescent materials until 2011 and then move to phosphorescent materials after 20
[ترجمه ترگمان]طبق گفته آل جی، پنل های OLED تا سال ۲۰۱۱ از مواد florescent استفاده خواهند کرد و سپس پس از ۲۰ سال به مواد phosphorescent منتقل خواهند شد
[ترجمه گوگل]طبق گفته LG، پانل های OLED آن تا سال 2011 از مواد فلورسنت استفاده می کنند و پس از 20 سال به مواد فلورسنت منتقل می شوند
10. There were no windows and florescent bulbs illuminated the place with a harsh flat light.
[ترجمه ترگمان]هیچ پنجره ای نداشت و لامپ های حبابی مکان را با نور شدید یکنواخت روشن کرده بودند
[ترجمه گوگل]هیچ پنجره ای وجود نداشت و لامپ های فلورسنت محل نور را با نور صاف خشن روشن می کردند
11. Also included are digital odometer, vacuum florescent message center, lower display boards with randomly sequencing displays.
[ترجمه ترگمان]همچنین شامل odometer دیجیتال، مرکز پیام florescent خلا، صفحه نمایش کم تر با نمایش های تصادفی توالی است
[ترجمه گوگل]همچنین شامل عددی دیجیتال، مرکز پیام های فلورسنت خلاء، صفحه نمایش های صفحه نمایش پایین با صفحه نمایش توالی تصادفی است
12. Federal officials say switching to compact florescent bulbs could significantly reduce energy demands every year.
[ترجمه ترگمان]مقامات فدرال می گویند که استفاده از لامپ های کم مصرف می تواند به طور قابل توجهی خواسته های انرژی را در هر سال کاهش دهد
[ترجمه گوگل]مقامات فدرال می گویند تغییر به لامپ های فلورسنت فشرده می تواند به طور قابل توجهی کاهش تقاضای انرژی در هر سال
13. So the spiral of a compact florescent bulb isn't bulbous at all.
[ترجمه ترگمان]از این رو، مارپیچ یک لامپ florescent فشرده به هیچ وجه bulbous نیست
[ترجمه گوگل]بنابراین مارپیچ یک لامپ فلورسنت جمع و جور است که به هیچ وجه لقمه ندارد
14. Shop for systems that utilize newer technology compact florescent and LED lighting.
[ترجمه ترگمان]برای سیستم هایی که از تکنولوژی جدیدتر و روشنایی LED استفاده می کنند، خرید کنید
[ترجمه گوگل]برای سیستم هایی که از تکنولوژی جدیدتر فلورسنت و روشنایی LED استفاده می کنند، خرید کنید
15. Green florescent protein allows the identification of protein expression.
[ترجمه ترگمان]پروتیین florescent گرین، تشخیص پروتیین را مجاز می کند
[ترجمه گوگل]پروتئین فلورسنت سبز به شناسایی بیان پروتئین کمک می کند