کلمه جو
صفحه اصلی

pesky


معنی : مزاحم، زحمت دهنده، ازار رسان
معانی دیگر : (عامیانه) مزاحم، ناخوشایند، آزارگر

انگلیسی به فارسی

ازار رسان، زحمت دهنده، مزاحم


مزاحم، زحمت دهنده، ازار رسان


انگلیسی به انگلیسی

صفت ( adjective )
حالات: peskier, peskiest
مشتقات: peskily (adv.), peskiness (n.)
• : تعریف: (informal) pestering or annoying.
مشابه: bothersome, mischievous, tiresome

- A pesky mosquito was keeping me awake.
[ترجمه 🌠MM93🌠] یک پشه مزاحم مرا بیدار نگه داشت.
[ترجمه ترگمان] یه پشه روانی منو بیدار نگه داشت
[ترجمه گوگل] پشه مزاحم بیدار شدم
- I wish he'd quit bothering me with his pesky questions.
[ترجمه ترگمان] ای کاش اون منو با پرسش های his کنار گذاشته بود
[ترجمه گوگل] من آرزو می کنم او را با سوالات مزاحم خود ترک کنم

• (slang) troublesome, bothersome; irksome, tiresome; annoying, irritating

مترادف و متضاد

مزاحم (صفت)
troublesome, annoying, pesky, obtrusive, bothersome, molesting, tiresome, troublous, importunate, hindering, worrisome

زحمت دهنده (صفت)
pesky

ازار رسان (صفت)
pesky, plaguy

bothersome


Synonyms: annoying, disturbing, irksome, mean, nettlesome, peeving, provoking, troublesome, ugly, vexatious, vexing, wicked


Antonyms: pleasing, untroubling


جملات نمونه

1. a pesky dog
سگ آزار دهنده

2. Those pesky kids from next door have let down my car tyres again!
[ترجمه ترگمان]آن بچه های pesky که از در بغلی می آیند، باز هم لاستیک ماشینم را پایین گذاشته اند!
[ترجمه گوگل]این بچه های مزاحم از در کنار درب لاستیک اتومبیل من را دوباره رها کرده اند!

3. Now I come to think about it, that pesky Lad was dancing about somewhere outside.
[ترجمه ترگمان]حالا که به این موضوع فکر می کنم، آن پسرک پادو بیرون از بیرون در حال رقص بود
[ترجمه گوگل]در حال حاضر من می آیم تا در مورد آن فکر کنم، لادن مزاحم در مورد جایی در خارج از رقص بود

4. Our culture also cautions women not to raise pesky issues of parenting lest they frighten men off-men being notoriously reluctant fathers.
[ترجمه ترگمان]فرهنگ ما همچنین به زنان هشدار می دهد که مزاحم مسائل pesky شوند، تا مبادا مردان را بترسانند - مردانی که به عنوان پدران بسیار بی میل در نظر گرفته می شوند
[ترجمه گوگل]فرهنگ ما همچنین زنان را قانع نمیکند تا مسائل مزاحم والدین را به خطر بیاندازند تا آنها را از مردان بیخوابی که پدران ناخوشایند هستند تهذیب کنند

5. The families of these pesky believers were then permitted to join them.
[ترجمه ترگمان]سپس خانواده های این مومنان مزاحم مجاز به پیوستن به آن ها شدند
[ترجمه گوگل]خانواده های این مؤمنان مضطرب مجاز به پیوستن به آنها بودند

6. Is that pesky lady coming to the office again?
[ترجمه ترگمان]اون خانم pesky دیگه داره میاد دفتر؟
[ترجمه گوگل]آیا این بانوی مزاحم دوباره به دفتر می آید؟

7. Oh, how I hate how those pesky hangers scrape up my wooden closet rod.
[ترجمه ترگمان]اوه، چه قدر بدم میاد اون hangers pesky چوب چوبی منو خراش بده
[ترجمه گوگل]آه، چطور من از اینکه لباست های مزاحم را می کشم، می فهمم که چطور می توانم می توانم از آن استفاده کنم

8. That's emancipated us from yeasty marmite, pesky 'u's in our 'neighbors' and from having to ask God to "save the Queen".
[ترجمه ترگمان]آن ما را از yeasty marmite، pesky در neighbors و از مجبور کردن خدا برای \"نجات ملکه\" آزاد می کند
[ترجمه گوگل]این ما را از مروارید خمیردندان رها کرد، از 'همسایگان' ما ناراحت شد و از داشتن خداوند خواست تا 'ملکه را نجات دهد'

9. Saturn won't be as pesky as he was in your eighth house and that's a relief.
[ترجمه ترگمان]زحل به آن اندازه که در خانه هشتم شما بود، pesky نخواهد بود و این یک آسودگی خاطر است
[ترجمه گوگل]زحل مانند آنکه در خانه هشتم شما وجود دارد مزاحمتی نخواهد داشت و این یک امداد است

10. Similarly, automatic face recognition would solve the pesky problem of photograph labeling.
[ترجمه ترگمان]به طور مشابه، تشخیص چهره اتوماتیک مشکل pesky برچسب زدن عکس را حل می کند
[ترجمه گوگل]به طور مشابه، تشخیص چهره به صورت خودکار مشکل عصبی برچسب زدن عکس را حل خواهد کرد

11. Against Zerg, they are better suited against those pesky armored Roaches with the fast green.
[ترجمه ترگمان]در مقابل Zerg، آن ها در برابر آن roaches pesky با سبز و pesky مناسب هستند
[ترجمه گوگل]علیه زرگ، آنها بهتر از آن دسته از گلوله های زرهی مزاحم با سبز سریع هستند

12. Those pesky people are really annoying.
[ترجمه ترگمان]آن اشخاص مزاحم واقعا آزاردهنده هستند
[ترجمه گوگل]این افراد مزاحم واقعا آزار دهنده هستند

13. You have to beat the pesky demons and keep away from them as as you can.
[ترجمه ترگمان]تو باید شیاطین رو شکست بدی و تا جایی که می تونی از اونا دور شو
[ترجمه گوگل]شما باید شیاطین های مزاحم را ضرب و شتم و نگه داشتن دور از آنها به عنوان به عنوان شما می توانید

14. And what about those pesky imbalances?
[ترجمه ترگمان]اون imbalances pesky چی؟
[ترجمه گوگل]و در مورد این اختلافات مزاحم؟

a pesky dog

سگ آزاردهنده


پیشنهاد کاربران

( در آمریکا ) موذی، مزاحم، 2 - مشکل آفرین، دردسرساز، آزاردهنده

Trying to scare away these pesky humans
مزاحم / آزار رسان


کلمات دیگر: