کلمه جو
صفحه اصلی

loanword


معنی : واژه عاریه، واژه بیگانه
معانی دیگر : وام واژه، واژه قرضی، واژه ای که از زبان دیگری گرفته باشد، لغت اقتباسی

انگلیسی به فارسی

واژه عاریه، واژه بیگانه


انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
• : تعریف: a word that one language has adopted from another and at least partly naturalized.

• word borrowed from one language and made a part of another language
word which is taken from another language

مترادف و متضاد

واژه عاریه (اسم)
loan, loanword

واژه بیگانه (اسم)
loanword

جملات نمونه

1. The loanwords written in your article were overdone.
[ترجمه ترگمان]واژگانی که در مقاله شما نوشته شده، اغراق آمیز بودند
[ترجمه گوگل]کلمات کلیدی که در مقاله شما نوشته شده بود، بسیار دشوار بود

2. At last, it expatiated the new trend of loanword in modern chinese.
[ترجمه ترگمان]سرانجام، روند جدید of را در چین مدرن به تفصیل شرح داد
[ترجمه گوگل]در نهایت، روند تازه ای از واژه قرض الحسنه در چینی های مدرن را شگفت زده کرد

3. It'shall be followed the loanword principle of free and simple translation.
[ترجمه ترگمان]از اصل loanword ترجمه آزاد و ساده پیروی خواهد شد
[ترجمه گوگل]از اصل وام ورد رایگان و ساده ترجمه می شود

4. Although & quot ; sofa & quot ; is a loanword, everyone knows its meaning.
[ترجمه ترگمان]اگر چه & quot، sofa، loanword است، همه معنی آن را می دانند
[ترجمه گوگل]اگر چه * quot؛ مبل * quot؛ یک واژه قرضه است، همه میدانند معنی آن چیست

5. The word - building ways mainly consist of homonym, overlap, metaphor, metonymy, abbreviation, loanword or explaining a word in another way.
[ترجمه ترگمان]روش های ساخت کلمه عمدتا شامل homonym، همپوشانی، استعاره، metonymy، abbreviation، loanword یا توضیح دادن یک لغت به روش دیگری است
[ترجمه گوگل]شیوه های ساخت واژه ها عمدتا شامل همنامن، همپوشانی، استعاره، متونمی، اختصارات، واژه های وام و یا توضیح یک کلمه به روش دیگری است

6. The vogue words can be divided into three kinds: metaplasm, derogatory sense translate into commendatory, new loanword.
[ترجمه ترگمان]کلمات متداول را میتوان به سه نوع تقسیم کرد: metaplasm، حس توهین گرا به commendatory، loanword جدید
[ترجمه گوگل]کلمات رؤیایی را می توان به سه نوع تقسیم کرد: metaplasm، معنی مضحک به اصطلاح معروف، واژه ی جدید، ترجمه می شود

7. It is not necessary that the meaningful transliteration a loanword of semantic transliteration.
[ترجمه ترگمان]لازم به ذکر است که معنی دار بودن معنی دار بودن معنایی transliteration معنایی دارد
[ترجمه گوگل]لازم نیست ترجمه ی معنی داری از واژه ی ترجمه ی معنایی باشد

پیشنهاد کاربران

لغت غرضی


کلمات دیگر: