کلمه جو
صفحه اصلی

home run


معنی : گل زدن
معانی دیگر : (امریکا - بیس بال) هوم ران (زدن گوی بخارج از زمین و دویدن از روی همه ی پایگاه ها)، دربیس بال گل زدن

انگلیسی به فارسی

(دربیس بال) گل زدن


خانه اجرا، گل زدن


انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
• : تعریف: in baseball, a hit that allows the batter enough time to touch all four bases in succession and score a run.

• (baseball) hit in which a player is able to circle all four bases and score one point (usually the ball is hit out of the playing field)

مترادف و متضاد

گل زدن (فعل)
goal, home run

جملات نمونه

1. I thought it was a home run.
[ترجمه ترگمان] فکر می کردم یه خونه پر از خونه - ه
[ترجمه گوگل]من فکر کردم این یک خانه بود

2. I didn't think I could hit a home run .
[ترجمه ترگمان]فکر نمی کردم بتوانم به خانه برگردم
[ترجمه گوگل]من فکر نمی کردم که من بتوانم به خانه بروم

3. He poled his twelfth home run in the sixth inning.
[ترجمه ترگمان]او در the ششم خود را به خانه رساند
[ترجمه گوگل]او در دوازدهمین خانه خود در ششمین انیشتین قرار داشت

4. Milligan's home run puts the Dodgers ahead by one point.
[ترجمه ترگمان]خانه Milligan را با یک نقطه شروع می کند
[ترجمه گوگل]خانه میزبان مایلیگن یک امتیاز را در اختیار دارد

5. A home run by Mark McLemore in the fifth was the only dent Texas was able to lay on him.
[ترجمه ترگمان]خانه ای که توسط مارک McLemore در قرن پنجم اداره می شد، تنها فرو رفتگی در تگزاس بود که می توانست روی او دراز بکشد
[ترجمه گوگل]خانه ای که مارک مک لمور در پنجم داشت، تنها دندانه تگزاس بود که توانست بر او غلبه کند

6. Voila, Williamson set a home run record that lasted 35 years.
[ترجمه ترگمان]در حال حاضر، ویلیامسون یک رکورد اداره خانگی است که ۳۵ سال به طول انجامید
[ترجمه گوگل]Voila، Williamson یک رکورد خانه اجرا کرد که 35 سال به طول انجامید

7. His home run was off lefty Yorkis Perez.
[ترجمه ترگمان]خانه او lefty Yorkis پرز بود
[ترجمه گوگل]کارهای خانه او به دور از جورج پریز بود

8. In three-plus seasons, Piazza has averaged one home run for every 8 at-bats.
[ترجمه ترگمان]در سه فصل به علاوه (پیاتزا)میانگین یک خانه برای هر ۸ خفاش ها را دارد
[ترجمه گوگل]در سه فصل به علاوه، Piazza به طور متوسط ​​در هر یک از 8 راننده در هر خانه اجرا می شود

9. Then Hank Aaron hit his first home run in an All-Star Game.
[ترجمه ترگمان]بعدش هنک، \"هنک\" اولین کسی بود که اولین بار تو بازی \"استار ترک\" رفت
[ترجمه گوگل]سپس هانک آرون اولین بازی خانگی خود را در یک بازی تمام ستاره تجربه کرد

10. Gibson's home run demoralized the Astros.
[ترجمه ترگمان]خانه گیبسون روحیه Astros را تضعیف می کند
[ترجمه گوگل]خانه خانه گیبسون Astros را تضعیف کرد

11. It was a personal home run, but a fashion base hit.
[ترجمه ترگمان]این یک خانه شخصی بود، اما یک هدف اصلی مد بود
[ترجمه گوگل]این یک خانه شخصی بود، اما یک پایه مد، ضربه زد

12. The home run was his fourth of the spring.
[ترجمه ترگمان]این خانه چهارمین دوره بهار او بود
[ترجمه گوگل]اجرای خانه چهارمین فصل بهار بود

13. Such a blow was now a home run.
[ترجمه ترگمان]اینک چنان ضربتی به خانه نواخته شد
[ترجمه گوگل]چنین ضربهیی در حال اجرا بود

14. In 198 Mr Salvigsen again hit a home run when he forecast that interest rates would spike up.
[ترجمه ترگمان]در سال ۱۹۸ آقای Salvigsen دوباره به خانه ای رسید که پیش بینی کرد نرخ بهره بالا خواهد رفت
[ترجمه گوگل]در سال 198 آقای Salvigsen دوباره زمانی که پیش بینی کرد که نرخ بهره افزایش می یابد، دوباره به خانه برمی گردد

پیشنهاد کاربران

( در بیسبال ) ضربه هُم - ران

( معنی مجازی ) موفقیت چشمگیر، کالای پر فروش


کلمات دیگر: