کلمه جو
صفحه اصلی

hither


معنی : اینطرفی، اینجا، به اینجا
معانی دیگر : نزدیک تر، به این سو، در این طرف، (قدیمی)

انگلیسی به فارسی

اینجا، به اینجا، اینطرفی


انگلیسی به انگلیسی

قید ( adverb )
عبارات: hither and thither, hither and yon
• : تعریف: to or in the direction of this place; here.
متضاد: thither
صفت ( adjective )
• : تعریف: located on the nearer side; closer.
متضاد: thither

• here, to this place
hither is used to describe movement towards the place where you are at present; a literary word

مترادف و متضاد

اینطرفی (صفت)
hither

اینجا (قید)
where, here, hither

به اینجا (قید)
hither

جملات نمونه

1. the hither horse
اسب این طرفی

2. his worth is warrant for his welcome hither
(شکسپیر) ارجمندی او ایجاب می کند که در اینجا به او خوش آمد گفته شود.

3. I saw Mary fetching about hither and thither.
[ترجمه ترگمان]مری را دیدم که از این طرف و آن طرف می آمد
[ترجمه گوگل]من مریم را دیدم که در اینجا و آنجا حضور داشت

4. He has sent hither swarms of officers to harass our people.
[ترجمه ترگمان]او swarms را به این طرف و آن طرف فرستاده که افراد ما را آزار دهند
[ترجمه گوگل]او همینطور ستون افسران را فرستاد تا مردم ما را مورد آزار و اذیت قرار دهند

5. He wandered hither and thither looking for a playmate.
[ترجمه ترگمان]این طرف و آن طرف پرسه می زد و دنبال همبازی می گشت
[ترجمه گوگل]او به اینجا و آنجا نگاه کرد و به دنبال همتای خود بود

6. Coloured fish darted hither and thither .
[ترجمه ترگمان]ماهی های رنگارنگ به این سو و آن سو می رفتند
[ترجمه گوگل]ماهی های رنگارنگ به اینجا و آنجا ختم می شوند

7. He tramped hither and thither.
[ترجمه ترگمان]این طرف و آن طرف راه می رفت
[ترجمه گوگل]او به اینجا و آنجا رفت

8. Hither, hither, through the sky, Turtledove and linnet, fly!
[ترجمه ترگمان]اینجا، از میان آسمان، از میان آسمان، turtledove و کتان، پرواز کنید!
[ترجمه گوگل]در اینجا، از طریق آسمان، Turtledove و شهر، پرواز!

9. Autumn is blown hither and thither by an ever-changing tempestuous wind.
[ترجمه ترگمان]آتم مثل یه باد توفانی از اینجا به این سو و آن سو رفته
[ترجمه گوگل]پاییز به واسطه باد با شدت در حال تغییر، در اینجا و آنجا بوجود می آید

10. Ideology pulling hither and thither - sometimes resulting in apparent loss of direction - has not helped.
[ترجمه ترگمان]ایدئولوژی به این سو و آن سو می رود و گاهی منجر به از دست رفتن آشکار جهت می شود - کمکی نکرده است
[ترجمه گوگل]ایدئولوژی که در اینجا و در اینجا کشف می شود - گاهی اوقات به ناگهانی ظاهری ناشی از مسیر کمک می کند

11. Come hither, young sir!
[ترجمه ترگمان]بیایید اینجا، آقا!
[ترجمه گوگل]بیا اینجا، آقا جوان!

12. Art thou come hither, Friend, to make thy light shine before men or women?
[ترجمه ترگمان]دوست عزیزم، تو به اینجا آمده ای تا نور thy را در مقابل مردها یا زنان روشن کنی؟
[ترجمه گوگل]آیا می آیید، دوست، به نور خود را در برابر مردان یا زنان براق شوید؟

13. But draw near hither, ye sons of the sorceress, the seed of the adulterer and the whore.
[ترجمه ترگمان]یک جادوگر جادوگر یا یک زن جادوگر و یک روسپی به این طرف و آن طرف بروید
[ترجمه گوگل]اما نزدیک به اینجا، شما پسران جادوگر، بذر زنا و فاحشه هستید

14. Why, then, had he come hither?
[ترجمه ترگمان]پس چرا به اینجا آمده است؟
[ترجمه گوگل]چرا، آیا او به اینجا آمد؟

come hither!

بیا اینجا!


the hither horse

اسب این طرفی



کلمات دیگر: