1. One month before the deadline we see the hollowness of these promises.
[ترجمه ترگمان]یک ماه قبل از مهلت، ما توخالی بودن این وعده ها را می بینیم
[ترجمه گوگل]یک ماه قبل از مهلت، ما می بینیم که توافق این وعده ها چیست
2. From this hollowness green consumerism springs.
[ترجمه ترگمان]از این consumerism hollowness سبز، سرچشمه می گیرد
[ترجمه گوگل]از این غم و اندوه سبز مصرف گرایی چشمه
3. All of a sudden the hollowness of our triumph over nature hit home with striking effect.
[ترجمه ترگمان]ناگهان احساس پیروزی ما بر طبیعت چیره شد و با اثر ضربه ای به خانه زد
[ترجمه گوگل]همه چیز ناگهانی از موفقیت پیروزی ما در برابر طبیعت، با تأثیر قابل ملاحظه ای به خانه وارد شده است
4. He was sure there was a hollowness within the two-foot square, compared to the area around it.
[ترجمه ترگمان]او مطمئن بود که یک hollowness در داخل دو فوت مربع وجود دارد، در حالیکه مساحت آن در اطراف آن است
[ترجمه گوگل]او اطمینان داد که در میدان دو پا پایدار است، در مقایسه با منطقه اطراف آن
5. His falsity and hollowness are not just the opposite of the true and the wholesome, but threaten to undermine it.
[ترجمه ترگمان]falsity و توخالی او دقیقا مخالف حقیقت و سالم نیستند، بلکه تهدیدی برای تضعیف آن هستند
[ترجمه گوگل]اشتباه و تلخی او فقط مخالف واقعی و مطلوب نیست بلکه تهدید به تضعیف آن است
6. Can imagine a hollowness and lonesome library, perhaps a computer, be it is all.
[ترجمه ترگمان]می تواند یک کتابخانه کوچک و خلوت را تصور کند، شاید یک کامپیوتر، باشد
[ترجمه گوگل]می توانید یک کتابخانه ی دلپذیر و یکنواخت، شاید یک کامپیوتر را تصور کنید، همه چیز باشد
7. The hollowness in slight of hand.
[ترجمه ترگمان]تنگی نفس در دست بود
[ترجمه گوگل]توخالی در دست کم
8. The writer chose the hollowness fiber filter module of the two kinds of material: Polypropylene Cyanotype (PAN) and Polymer SipHon (PS) to preceded the research.
[ترجمه ترگمان]نویسنده یک مدل فیلتر فیبر نوری دو نوع ماده را انتخاب کرد: Polypropylene Cyanotype (PAN)و Polymer Polymer (PS)تا قبل از پژوهش
[ترجمه گوگل]نویسنده ماژول فیلتر فیبر توخالی دو نوع ماده را انتخاب کرد: سینوپتیلیک پلی پروپیلن (PAN) و Polymer SipHon (PS) قبل از تحقیق
9. Appropriate establish at edge of hollowness ground, water or building by.
[ترجمه ترگمان]مناسب ایجاد شده در لبه زمین، آب و یا ساختمان
[ترجمه گوگل]مناسب در لبه زمین، آب و یا ساختمان توسط جاذب ایجاد کنید
10. The aching hollowness in sleight of hand.
[ترجمه ترگمان]فضای دردناک تردستی در دست بود
[ترجمه گوگل]ضعف درد در فریب دست
11. The inner hollowness and self-loathing frustration impose Darl an alter ego or a duality, namely, the victimized and the victimizer.
[ترجمه ترگمان]خلا درونی و سرخوردگی از خود بیزاری باعث می شود که شخصیت تغییر یافته یا دوگانگی نام داشته باشد، یعنی قربانی و قربانی
[ترجمه گوگل]مزخرف درونی و سرخوردگی خودخواهانه، دارل را یک ego تغییر یا دوگانگی، یعنی قربانیان و قربانیان قرار می دهد
12. Recognize that hollowness; only you can fill it up.
[ترجمه ترگمان]اون hollowness رو می شناسی فقط میتونی پرش کنی
[ترجمه گوگل]تشخیص اینکه دلپذیر؛ فقط شما می توانید آن را پر کنید
13. But the motivation behind it was an earnest bitterness at the hollowness of success.
[ترجمه ترگمان]اما انگیزه ای که پشت آن بود، تلخی earnest بود که توخالی بودن را داشت
[ترجمه گوگل]اما انگیزه پشت آن یک تلخی جدی در تسخیر موفقیت بود
14. It is irresistible forces in your mind, like inexhaustible sorrow accompanying wandering, like immeasurable hollowness after jocundity .
[ترجمه ترگمان]نیروی مقاومت ناپذیر در ذهن شما، مانند اندوهی بی پایان که پس از jocundity بی پایان به گردش می رود، مقاومت ناپذیر است
[ترجمه گوگل]نیروهای مقاومت ناپذیر در ذهن شما، مانند غم و اندوه ناتمام همراه با سرگردان، مانند تلخی های غیر قابل اندازه گیری پس از jocundity