کلمه جو
صفحه اصلی

flibbertigibbet


معنی : زن پرگو
معانی دیگر : آدم سربه هوا، آدم شورتی

انگلیسی به فارسی

زن پرگو


flibbertigibbet، زن پرگو


انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
• : تعریف: a foolish, flighty, or talkative person.

- She could not enjoy the bus tour with those two flibbertigibbets sitting behind her.
[ترجمه ترگمان] نمی توانست از گردش با آن دو flibbertigibbets که پشت سرش نشسته بود لذت ببرد
[ترجمه گوگل] او نمی تواند از سفر اتوبوس با آن دو flibbertigibbets نشسته پشت سر او لذت ببرید

• talkative frivolous person

مترادف و متضاد

زن پرگو (اسم)
flibbertigibbet


کلمات دیگر: