کلمه جو
صفحه اصلی

industrialize


معنی : صنعتی کردن، بنگاههای صنعتی تاسیس کردن
معانی دیگر : صنعتی کردن یا شدن، هوتخشی کردن یا شدن

انگلیسی به فارسی

صنعتی کردن، بنگاه های صنعتی تاسیس کردن


صنعتی شدن، صنعتی کردن، بنگاههای صنعتی تاسیس کردن


انگلیسی به انگلیسی

فعل گذرا ( transitive verb )
حالات: industrializes, industrializing, industrialized
• : تعریف: to introduce industry into (a country, region, or the like); make industrial.
فعل ناگذر ( intransitive verb )
مشتقات: industrialization (n.)
• : تعریف: to become a place with many industries.

- Africa is attempting to industrialize.
[ترجمه ترگمان] افریقا دارد تلاش می کند تا industrialize کند
[ترجمه گوگل] آفریقا در حال تلاش برای صنعتی شدن است

• develop industry; become industrial; make industrial, bring large numbers of industries into an area (also industrialise)
when a country industrializes or when people industrialize it, it develops a lot of industries.

مترادف و متضاد

صنعتی کردن (فعل)
industrialize

بنگاههای صنعتی تاسیس کردن (فعل)
industrialize

جملات نمونه

1. we must industrialize our agriculture
ما باید کشاورزی خود را صنعتی کنیم.

2. The country has been steadily industrializing.
[ترجمه ترگمان]کشور به طور یکنواخت ثابت شده است
[ترجمه گوگل]این کشور به طور مداوم صنعتی شده است

3. Their economy was the Cinderella of the industrialized world.
[ترجمه ترگمان]اقتصاد آن ها سیندرلا دنیای صنعتی بود
[ترجمه گوگل]اقتصاد آنها سیندرلا از دنیای صنعتی بود

4. It was the first country to industrialize.
[ترجمه ترگمان]این اولین کشوری بود که به industrialize رسید
[ترجمه گوگل]این اولین کشور برای صنعتی شدن بود

5. Stalin's methods had industrialized the Russian economy.
[ترجمه ترگمان]روش های استالین اقتصاد روسیه را صنعتی کرده بود
[ترجمه گوگل]روش های استالین اقتصاد روسیه را صنعتی کرد

6. The governments of the industrialized world had failed to get the measure of the crisis.
[ترجمه ترگمان]دولت های کشورهای صنعتی برای رسیدن به این بحران شکست خورده بودند
[ترجمه گوگل]دولت های جهان صنعتی موفق به اندازه گیری بحران نشدند

7. They wanted to industrialize their nation.
[ترجمه ترگمان]آن ها می خواستند ملت خود را نابود کنند
[ترجمه گوگل]آنها می خواستند ملت خود را صنعتی کنند

8. The documentary illustrated the gulf between industrialized and developing countries.
[ترجمه ترگمان]این مستند شکاف بین کشورهای صنعتی و کشورهای در حال توسعه را نشان می دهد
[ترجمه گوگل]این مستند نشان دهنده خلیج بین کشورهای صنعتی و در حال توسعه است

9. Industrialized countries must reduce carbon dioxide emissions.
[ترجمه ترگمان]کشورهای صنعتی باید انتشارات کربن دی اکسید را کاهش دهند
[ترجمه گوگل]کشورهای صنعتی باید میزان انتشار دی اکسید کربن را کاهش دهند

10. Britain, in common with many other industrialized countries, has experienced major changes over the last 100 years.
[ترجمه ترگمان]بریتانیا که با بسیاری از کشورهای صنعتی دیگر مشترک است، در طول ۱۰۰ سال گذشته تغییرات عمده ای را تجربه کرده است
[ترجمه گوگل]بریتانیا، که مشترک با بسیاری از کشورهای صنعتی دیگر است، طی 100 سال گذشته تغییرات بزرگی را تجربه کرده است

11. The industrialized world now contributes about $ 1 billion per year through bilateral aid programs to relieve urban congestion.
[ترجمه ترگمان]کشورهای صنعتی در حال حاضر در حدود ۱ میلیارد دلار در سال از طریق برنامه های حمایتی دو جانبه برای کاهش تراکم شهرها کمک می کنند
[ترجمه گوگل]جهان صنعتی اکنون حدود یک میلیارد دلار در سال از طریق برنامه های کمک های دوجانبه برای کاهش تراکم شهری کمک می کند

12. We assume that other industrialized nations are going to help with money for food and other supplies.
[ترجمه ترگمان]ما فرض می کنیم که کشورهای صنعتی دیگر در حال کمک به تامین پول برای غذا و دیگر ملزومات هستند
[ترجمه گوگل]ما فرض می کنیم که کشورهای صنعتی دیگر برای کمک به پول برای مواد غذایی و سایر منابع کمک می کنند

13. It is surprising that London did not industrialize and that the population continued to grow at such a rate.
[ترجمه ترگمان]تعجب آور است که لندن industrialize و جمعیت به این سرعت رشد نکرده است
[ترجمه گوگل]تعجب آور است که لندن صنعتی نیست و جمعیت همچنان به چنین نرخ رشد می کند

14. Three: theplanproposes to research, develop, and industrialize intelligent information processing and ubiquitous communication network technology.
[ترجمه ترگمان]سه: theplanproposes برای تحقیق، توسعه، و industrialize اطلاعات هوشمند اطلاعات و فن آوری شبکه ارتباطات موجود
[ترجمه گوگل]سه: طرح برای تحقیق، توسعه و صنعتی کردن پردازش اطلاعات هوشمند و تکنولوژی شبکه ارتباطی همه جانبه پیشنهاد می کند

15. Africa needs to industrialize, to create both exports and jobs.
[ترجمه ترگمان]افریقا نیاز به industrialize دارد تا هم صادرات و هم شغل ایجاد کند
[ترجمه گوگل]آفریقا نیاز به صنعتی شدن دارد تا صادرات و مشاغل را ایجاد کند

an industrialized country

یک کشور صنعتی


the rapid industrialization of Japan

صنعتی شدن سریع ژاپن


We must industrialize our agriculture.

ما باید کشاورزی خود را صنعتی کنیم.


پیشنهاد کاربران

تلاش برای صنعتی شدن/کردن
پیشرفت صنعتی


کلمات دیگر: