کلمه جو
صفحه اصلی

flavorless


معنی : بی سلیقه، بدون مزه، بی طعم
معانی دیگر : بدون مزه، بی طعم

انگلیسی به فارسی

بی‌مزه، بی‌طعم


بدون عطر و طعم، بی سلیقه، بدون مزه، بی طعم


انگلیسی به انگلیسی

صفت ( adjective )
• : تعریف: combined form of flavor.

• tasteless, dull, unsavory (also flavourless)

مترادف و متضاد

بی سلیقه (صفت)
tasteless, flavorless, flavourless

بدون مزه (صفت)
flavorless, flavourless

بی طعم (صفت)
insipid, flavorless, flavourless

insipid


Synonyms: flat, bland, vapid, tasteless


جملات نمونه

1. Neutral alcohol refers to pure and flavorless absolute ethyl alcohol and is widely applied in the production of vodka, nutritional wine and liqueur etc.
[ترجمه ترگمان]الکل خنثی به الکل ناب و flavorless مطلق گفته می شود و به طور گسترده در تولید ودکا، شراب تغذیه ای و لیکور به کار می رود
[ترجمه گوگل]الکل خنثی به الکل الکل مطلق خالص و نوشیدنی اشاره دارد و به طور گسترده در تولید ودکا، شراب تغذیه ای و لیکور و غیره کاربرد دارد

2. You made very diluted (thin, flavorless) soup.
[ترجمه ترگمان]تو سوپ رقیق کردی (thin، flavorless)
[ترجمه گوگل]شما سوپ بسیار رقیق شده (نازک و بدون طعم) را ساخته اید

3. It can be eaten raw but seems somewhat flavorless that way.
[ترجمه ترگمان]آن را می توان خام خورده اما به نظر کمی به آن طرف متمایل است
[ترجمه گوگل]می توان آن را خام خورده اما به نظر می رسد تا حدودی طعم آن است

4. After three days without reading, talk becomes flavorless.
[ترجمه ترگمان]بعد از گذشت سه روز بدون خواندن، صحبت می شود
[ترجمه گوگل]پس از سه روز بدون خواندن، صحبت کردن بدون طعم می شود

5. It was a perfectly flavorless Ghost.
[ترجمه ترگمان]روح perfectly بود
[ترجمه گوگل]این روح کاملا بدون طعم بود

6. Far from flavorless cubes, the menu selection includes such astronaut favorites as shrimp cocktail.
[ترجمه ترگمان]در منوی cubes، انتخاب منو شامل موارد مورد علاقه astronaut به عنوان کوکتل میگو می شود
[ترجمه گوگل]از مکعبهای طعمدار دورتر، انتخاب منو شامل موارد مورد علاقه فضانوردان مانند کوکتل میگو است

7. Spinach is a healthy -- and flavorless -- addition to any smoothie.
[ترجمه ترگمان]Spinach یک ترکیب سالم - - و flavorless - - علاوه بر هر گونه smoothie است
[ترجمه گوگل]اسفناج - سالم و بدون عطر - علاوه بر هر ترکیب غذایی

8. The unique combination of scented, flavorless food sprinkles used in the study is now found in Sensa, the only weight loss system that contains the patent-pending technology.
[ترجمه ترگمان]ترکیب منحصر به فرد از مواد معطر و flavorless که در این مطالعه استفاده می شود در حال حاضر در Sensa یافت می شود که تنها سیستم کاهش وزن است که شامل فن آوری در حال انتظار است
[ترجمه گوگل]ترکیبی منحصر به فرد از مواد معطر و طعم دهنده مواد غذایی که در این مطالعه استفاده می شود، در حال حاضر در Sensa، تنها سیستم کاهش وزن که حاوی تکنولوژی ثبت اختراع است، یافت می شود

9. It also makes the juice completely flavorless .
[ترجمه ترگمان]هم چنین آب را به طور کامل تمیز می کند
[ترجمه گوگل]این همچنین باعث می شود آب به طور کامل بدون عطر و طعم

10. Life became gray and flavorless.
[ترجمه ترگمان]زندگی خاکستری و flavorless شد
[ترجمه گوگل]زندگی نارنجی و خاکستری شد

11. Vodka's an alcoholic beverage that's supposed to be relatively flavorless. So researchers got to wondering: how come people who enjoy the stuff often express brand preference?
[ترجمه ترگمان]این نوشیدنی الکلی است که قرار است نسبتا خوب باشد بنابراین محققان به این نتیجه رسیدند که چگونه افرادی که از این مسائل لذت می برند اغلب ترجیح نشان تجاری می دهند؟
[ترجمه گوگل]ودکا یک نوشیدنی الکلی است که به نظر می رسد نسبتا بدون عطر است بنابراین محققان میخواستند بدانند که چگونه افرادی که از این مواد لذت برده می شوند، اغلب ترجیح می دهند که برند را تبلیغ کنند؟

12. However, in scientific tests involving 400 people, obese participants who used the flavorless crystals "Sensa Tastant" lost an average of two stones in six months.
[ترجمه ترگمان]با این حال، در آزمون های علمی مربوط به ۴۰۰ نفر، شرکت کنندگان چاق که از کریستال های flavorless استفاده کرده اند، در عرض شش ماه میانگین دو سنگ را از دست دادند
[ترجمه گوگل]با این حال، در آزمایش های علمی که شامل 400 نفر است، شرکت کنندگان چاق که از کریستال های بدون طعم استفاده می کردند، Sensa Tastant به طور متوسط ​​دو ماه در شش ماه از بین رفت

13. Science fiction tends to present space food as either flavorless, prefabricated cubes or plates of luscious Earth food that magically appear out of high-tech replicators.
[ترجمه ترگمان]تخیلی علمی تمایل به ارایه غذا به فضا به عنوان either، تکه های پیش ساخته یا صفحات غذای زمینی luscious که به طور جادویی از replicators تکنولوژی بالا ظاهر می شوند، ارایه می دهد
[ترجمه گوگل]علمی تخیلی تمایل دارد که غذای فضایی را به عنوان مکعب های پیش ساخته یا صفحاتی از مواد غذایی خوش طعم که به شکل جادویی از تکرارکنندگان با تکنولوژی بالا ظاهر می شود، ارائه دهد

14. Sugar may affect the way that water is absorbed. When exercising strenuously, flavorless boiled water is the best beverage to imbibe.
[ترجمه ترگمان]شکر ممکن است بر روش جذب آب تاثیر بگذارد هنگامی که به شدت ورزش می کنید، آب جوش flavorless بهترین نوشیدنی است که به شما نشان داده می شود
[ترجمه گوگل]شکر ممکن است بر جذب آب تأثیر بگذارد هنگامی که به شدت ورزش می کنید، آب پز شده با طعم نوشیدنی بهترین نوشیدنی برای جذب است


کلمات دیگر: