کلمه جو
صفحه اصلی

loaned


معنی : عاریه
معانی دیگر : قانون ـ فقه : به قرض داده شده

انگلیسی به فارسی

وام گرفته، عاریه


انگلیسی به انگلیسی

• borrowed; given as a loan, lent

مترادف و متضاد

عاریه (صفت)
artificial, borrowed, loaned

جملات نمونه

1. he loaned me two hundred dollors
دویست دلار به من وام داد.

2. the engineer had been loaned to us by the university
دانشگاه آن مهندس را به ما قرض داده بود.

3. his father was the idiot who loaned his life's savings to crooks
پدرش آن ابلهی بود که پس انداز همه ی عمرش را به کلاهبرداران قرض داد.


کلمات دیگر: