1. The treatment of infertility is largely dependent on the ability of couples to pay.
[ترجمه ترگمان]درمان ناباروری تا حد زیادی به توانایی زوج ها وابسته است
[ترجمه گوگل]درمان ناباروری تا حد زیادی بستگی به توانایی زوج ها برای پرداخت دارد
2. Infertility is one of the complications of this type of radiotherapy.
[ترجمه ترگمان]Infertility یکی از عوارض این نوع of است
[ترجمه گوگل]ناباروری یکی از عوارض این نوع رادیوتراپی است
3. There are many possible causes of infertility in women.
[ترجمه ترگمان]بسیاری از علل ممکن ناباروری زنان وجود دارد
[ترجمه گوگل]بسیاری از علل احتمالی ناباروری در زنان وجود دارد
4. They are carcinogenic and cause infertility in many species.
[ترجمه ترگمان]آن ها سرطان زا هستند و باعث ناباروری بسیاری از گونه ها می شوند
[ترجمه گوگل]آنها سرطان زا هستند و موجب ناباروری در بسیاری از گونه ها می شوند
5. Sexually transmitted diseases have long been implicated in infertility.
[ترجمه ترگمان]بیماری هایی که از طریق روابط جنسی منتقل می شوند، مدت ها است که در ناباروری خود دست داشته اند
[ترجمه گوگل]بیماری های منتقله از راه جنسی در طولانی مدت در ناباروری دخیل هستند
6. Because of the haphazard way infertility is managed, thousands of couples are in a similar situation.
[ترجمه ترگمان]به دلیل روش تصادفی ناباروری، هزاران زوج در یک وضعیت مشابه قرار دارند
[ترجمه گوگل]از آنجا که روش ناباروری به طور تصادفی مدیریت می شود، هزاران زوج در وضعیت مشابهی قرار دارند
7. Pain-Free Progesterone: Women undergoing infertility treatment are sometimes required to undergo daily injections to deliver the hormone progesterone.
[ترجمه ترگمان]درد و رنج جنسی: زنانی که تحت درمان ناباروری قرار دارند، گاهی اوقات برای انجام تزریقات روزانه مورد نیاز برای دریافت هورمون پروژسترون، مورد نیاز قرار می گیرند
[ترجمه گوگل]پروژسترون بدون درد: زنان تحت درمان ناباروری گاهی لازم است که تزریق روزانه برای تحویل پروژسترون هورمون انجام شود
8. For them the dangers of infertility - real or imagined - may far outweigh the dangers of fertility.
[ترجمه ترگمان]برای آن ها خطرات ناباروری - واقعی یا فرضی - ممکن است از خطرات حاصل خیزی مهم تر باشد
[ترجمه گوگل]برای آنها خطرات ناباروری - واقعی یا تصور - ممکن است به مراتب بیش از خطرات باروری باشد
9. Male infertility is becoming commonplace.
[ترجمه ترگمان]نازایی معمولی است
[ترجمه گوگل]ناباروری مردن عادی است
10. My herb pills (got in Belgium) for my infertility, virilization, acne, hirsutism, etc problems has almost run out.
[ترجمه ترگمان]قرص های گیاهی من (در بلژیک)برای ناباروری، virilization، آکنه، پرمویی، و غیره تقریبا از بین رفته است
[ترجمه گوگل]قرص های گیاهی من (در بلژیک) برای ناباروری، virilization، آکنه، هیرسوتیسم، و غیره مشکلات تقریبا تمام شده است
11. Pelvic factor infertility is caused by conditions that affect the fallopian tubes, peritoneum, or uterus.
[ترجمه ترگمان]ناباروری عامل Pelvic ناشی از شرایطی است که بر لوله های fallopian، peritoneum یا رحم تاثیر می گذارند
[ترجمه گوگل]ناباروری عامل بیماری سوزی ناشی از شرایطی است که بر روی لوله های فالوپی، پریتون یا رحم تاثیر می گذارد
12. Divorce in many communities was allowed, though frowned upon and usually had less to do with incompatibility than with infertility.
[ترجمه ترگمان]طلاق در بسیاری از جوامع مجاز بود، هر چند که اخم کرده بود و معمولا کم تر با ناسازگاری با ناباروری خود سروکار داشت
[ترجمه گوگل]طلاق در بسیاری از جوامع مجاز بود، هرچند که به نظر می رسید و معمولا با ناسازگاری کمتر از ناباروری بود
13. It warns that pollutants in the water may be causing insidious neurological damage in children, and infertility in adults.
[ترجمه ترگمان]این گزارش هشدار می دهد که آلاینده ها در آب ممکن است باعث آسیب موذیانه به کودکان، و ناباروری در بزرگسالان شود
[ترجمه گوگل]هشدار می دهد که آلاینده ها در آب ممکن است آسیب های عصبی مضر در کودکان و ناباروری در بزرگسالان ایجاد کند
14. Although the Legowskis' insurance covered most of the cost, most managed-care plans do not cover infertility treatments.
[ترجمه ترگمان]اگرچه بیمه Legowskis بیش ترین هزینه را پوشش داده است، اغلب برنامه های مراقبت مدیریت شده، درمان های ناباروری را پوشش نمی دهند
[ترجمه گوگل]گرچه بیمه بیمه Legowskis بیشترین هزینه را پوشش می دهد، بیشتر برنامه های مراقبت های مدیریتی درمان های ناباروری را پوشش نمی دهد