کلمه جو
صفحه اصلی

grade school


معنی : مدرسهابتدایی
معانی دیگر : (آمریکا) مدرسه ی ابتدایی، دبستان (elementary school هم می گویند)

انگلیسی به فارسی

مدرسه متوسطه، مدرسهابتدایی


انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
• : تعریف: see elementary school.

• elementary school, lowest level of school, school for young children

مترادف و متضاد

مدرسه ابتدایی (اسم)
grade school, grammar school

elementary school


Synonyms: folk school, graded school, grammar school, preparatory school, primary school


جملات نمونه

1. I was just in grade school at the time, but I remember it perfectly.
[ترجمه ترگمان]من در زمان دبستان بودم، اما کاملا به یاد دارم
[ترجمه گوگل]من در آن زمان فقط در مدرسه درجه بودم، اما من آن را کاملا به یاد می آورم

2. In grade school Gary had served as an altar boy.
[ترجمه ترگمان]در دبیرستان گری به عنوان یک محراب خدمت کرده بود
[ترجمه گوگل]در مدرسه ابتدایی، گری به عنوان یک دختر محروم خدمت کرده بود

3. The local grade school and the high schools and the nearby universities exist.
[ترجمه ترگمان]مدرسه ابتدایی محلی و مدارس عالی و دانشگاه های اطراف نیز وجود دارند
[ترجمه گوگل]مدارس محلی و دبیرستان و دانشگاه های مجاور وجود دارد

4. Many read at only grade school levels.
[ترجمه ترگمان]بسیاری از آن ها تنها در سطوح تحصیلی درجه تحصیلی می خوانند
[ترجمه گوگل]بسیاری در سطوح بالای مدرسه فقط بخوانند

5. From grade school chums in suburban Chicago to motel managers in Sacramento, folks remember him.
[ترجمه ترگمان]از مدرسه درجه یک در حومه شیکاگو تا مدیران متل در ساکرامنتو، مردم او را به یاد می آورند
[ترجمه گوگل]از دانش آموزان مدارس متوسطه در حومه شیکاگو به مدیران متل در ساکرامنتو، مردمی او را به یاد می آورند

6. In grade school, she wrote them herself and begged people to read her creations.
[ترجمه ترگمان]در مدرسه ابتدایی، او خودش آن ها را نوشت و از مردم خواست تا آثار او را بخوانند
[ترجمه گوگل]در مدرسه ابتدایی، او خودش را نوشت و از مردم خواسته بود که خواندن آثار او را بخوانند

7. Across the hall, a group of twenty grade school children are at work in two connected rooms.
[ترجمه ترگمان]در آن سوی سرسرا، گروهی از دانش آموزان کلاس بیست کلاس در دو اتاق متصل کار می کنند
[ترجمه گوگل]در سراسر سالن، یک گروه از بیست کلاس مدرسه در دو اتاق متصل کار می کنند

8. Every one of these children who has started grade school has finished high school, Phyllis says.
[ترجمه ترگمان]فیلیس می گوید که هر یک از این کودکانی که مدرسه ابتدایی را آغاز کرده اند دبیرستان را به پایان رسانده اند
[ترجمه گوگل]فیلیس می گوید: هر یک از این کودکان که دبیرستان را شروع کرده اند دبیرستان را به پایان رسانده است

9. In grade school, Clint was a real challenge to all of his teachers.
[ترجمه ترگمان]\"کلینت\" در کلاس درسی، یک چالش واقعی برای همه معلم ها بود
[ترجمه گوگل]در کلاس مدرسه، کلینت چالش واقعی برای همه معلمانش بود

10. I went to grade school in Los Angeles and high school in New York.
[ترجمه ترگمان]من به دبیرستان لس آنجلس و دبیرستان در نیویورک رفتم
[ترجمه گوگل]من به مدرسه ای در لس آنجلس و دبیرستان نیویورک رفتم

11. He go to grade school in new york and high school in chicago.
[ترجمه ترگمان]او به مدرسه شبانه روزی در نیویورک و دبیرستان در شیکاگو رفت
[ترجمه گوگل]او به کالج نیویورک و دبیرستان در Chicago رفت

12. Many children never finish grade school. Many mothers never see a doctor.
[ترجمه ترگمان]بسیاری از کودکان هرگز دبیرستان را تمام نمی کنند بسیاری از مادران هرگز پزشک را نمی بینند
[ترجمه گوگل]بسیاری از کودکان هرگز مدرسه را به پایان نرسانند بسیاری از مادران هرگز دکتر را نمی بینند

13. I recognize outed the teacher of my grade school languaged from the photographed.
[ترجمه ترگمان]من outed معلم مدرسه درجه یک را از عکسی که عکس گرفته بود شناختم
[ترجمه گوگل]معلم کلاس مدرسه من از عکس گرفته شده متوجه شدم

14. I am a 5 th grade school teacher here in Atlanta Georgia USA.
[ترجمه ترگمان]من یک معلم مدرسه درجه پنج در آتلانتا، جورجیا هستم
[ترجمه گوگل]من یک معلم مدرسه درجه 5 اینجا در آتلانتا جورجیا است

پیشنهاد کاربران

مدرسه ابتدایی


کلمات دیگر: