1. He became a hod carrier on a building site.
[ترجمه ترگمان]او به یک ناو هواپیمابر در محل ساختمان تبدیل شد
[ترجمه گوگل]او در یک سایت ساختمانی یک حامل حامل شد
2. These prompted a resourceful Hodder editor to ask the Naylors whether their concept could be adapted into books for infant school children.
[ترجمه ترگمان]این ها باعث شد تا یک سردبیر اجرایی resourceful بخواهد از the بپرسد که آیا مفهوم آن ها می تواند در کتاب ها برای بچه های مدرسه ای کودک تطبیق داده شود یا خیر
[ترجمه گوگل]این باعث شد تا یک ویراستار هودر را به درخواست نایلورا در مورد اینکه آیا این مفهوم را می توان برای کتاب های کودکان مدرسه نوزادان اقتباس کرد
3. Bezer, and Hod, and Shamma and Shilshah, and Ithran, and Beera.
[ترجمه ترگمان]Bezer و hod و Shamma و Shilshah و Ithran و Beera
[ترجمه گوگل]Bezer، و Hod، و Shamma و Shilshah، و Ithran و Beera
4. Bezer, Hod, Shamma, Shilshah, Ithran and Beera.
[ترجمه ترگمان]Bezer، hod، Shamma، Shilshah، Ithran و Beera
[ترجمه گوگل]Bezer، Hod، Shamma، Shilshah، Ithran و Beera
5. Washing hod hands beside thpe strange fountains.
[ترجمه ترگمان]دست hod را کنار فواره های غریب پاک می کند
[ترجمه گوگل]شستن دست ها در کنار چشمه های عجیب و غریب
6. Met hod: 64 cases of lung sarcoidosis confirmed by pathology were reviwed and anali zed.
[ترجمه ترگمان]اطلاعات جمع آوری اطلاعات: ۶۴ مورد از sarcoidosis شش که توسط آسیب شناسی تایید شدند، reviwed و anali zed بودند
[ترجمه گوگل]مت هاد: 64 مورد سارکوئیدوز ریوی که توسط پاتولوژی مورد تایید قرار گرفت و مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند
7. Market and competition information analysis and report to HOD.
[ترجمه ترگمان]تحلیل اطلاعات بازار و رقابت و گزارش به HOD
[ترجمه گوگل]تجزیه و تحلیل اطلاعات بازار و رقابت و گزارش به HOD
8. The HOD of the Mathematics Department, Dr. Zhang, also kindly provided some exam tips for students through his report.
[ترجمه ترگمان]دکتر ژانگ، رئیس اداره ریاضیات، نیز از طریق گزارش خود توصیه هایی را برای دانش آموزان ارائه کرد
[ترجمه گوگل]اداره ریاضیات دکتر ژانگ همچنین با ارائه گزارشی از نکات امتحان برای دانش آموزان، ارائه داد
9. We always hod the Sincerity, Quality, and Efficiency as our company's business philosophy.
[ترجمه ترگمان]ما همیشه the، کیفیت و کارایی را به عنوان فلسفه تجاری شرکت بررسی می کنیم
[ترجمه گوگل]ما همیشه از صمیمیت، کیفیت و کارآیی به عنوان فلسفه کسب و کار شرکت استفاده می کنیم
10. Memoirs of a biochemical hod carrier.
[ترجمه ترگمان] یادداشت های a of
[ترجمه گوگل]خاطرات یک حامل بیوشیمیایی
11. In this paper, we studied the screening me hod, procedure and results of rice somatic mutants with resistance to Pyricularia oryzae Cay. using phytotoxin .
[ترجمه ترگمان]در این مقاله، ما بررسی screening، روش و نتایج of جسمی برنج با مقاومت به \"موشا oryzae\" را مطالعه کردیم با استفاده از phytotoxin
[ترجمه گوگل]در این مقاله، ما از روش غربالگری، روش و نتایج جهش های سوپراستار برنج با مقاومت به Pyricularia oryzae Cay مطالعه کردیم با استفاده از فیتوتوکسین
12. Thus we provided another reasonable and effective met hod for the multiple attribute decision problem.
[ترجمه ترگمان]بنابراین ما برای حل مساله تصمیم گیری چند ویژگی، یک hod منطقی و موثر دیگر فراهم کردیم
[ترجمه گوگل]بنابراین ما یک راه حل معقول و موثری دیگر برای مشکل تصمیم گیری چند ویژگی فراهم کردیم
13. Hod made relatives; Thank god we can choose our friends.
[ترجمه ترگمان]hod فامیل را ساخت؛ خدا را شکر که ما می توانیم دوستان خود را انتخاب کنیم
[ترجمه گوگل]هود خویشاوندان را ساخت؛ خدا را شکر می توانیم دوستانمان را انتخاب کنیم