کلمه جو
صفحه اصلی

infelicity


معنی : سیاه بختی، نا مناسبی، شومی
معانی دیگر : نامبارکی، نامیمونی، نحوست، بیموقعی، نابجایی

انگلیسی به فارسی

نا مناسبی، شومی


ضعف، نا مناسبی، شومی، سیاه بختی


انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
حالات: infelicities
(1) تعریف: the quality or condition of being infelicitous.

- The infelicity of her remark at the formal dinner drew a good deal of criticism.
[ترجمه ترگمان] این عدم رضایت خاطر او در ناهار رسمی مقدار زیادی از انتقاد را دریافت کرد
[ترجمه گوگل] ضعف سخنان او در شام رسمی، انتقادات زیادی را به همراه داشت

(2) تعریف: an inappropriate act or remark; something infelicitous.

(3) تعریف: an instance of misfortune.

• unhappiness; misfortune; something that is out of place; lack of suitability, inappropriateness

مترادف و متضاد

سیاه بختی (اسم)
affliction, misfortune, disaster, ill luck, infelicity

نا مناسبی (اسم)
irrelevance, infelicity, inconvenience, impolicy, inadequacy

شومی (اسم)
infelicity

جملات نمونه

1. the infelicity of that remark by mansureh
بی موقع بودن آن اظهارنظر توسط منصوره

2. She winced at their infelicities, at the clumsy way they beat about the bush.
[ترجمه ترگمان]او از infelicities خود یکه خورد و به طرزی ناشیانه از کوره در رفت
[ترجمه گوگل]او با خرابکاری های خود، با شیوه ای غیرمعمول در مورد بوش شکست خورد

3. But it is an infelicity we can work around in processing the utterance, and no further repair is required.
[ترجمه ترگمان]اما این یک infelicity است که می توانیم در پردازش این جمله کار کنیم و نیازی به تعمیر بیشتر نداریم
[ترجمه گوگل]اما این ناتوانی است که ما می توانیم در پردازش گفتار کار کنیم، و نیازی به تعمیر دیگر نیست

4. You will be surprised there is so much infelicity in the world.
[ترجمه ترگمان]تعجب خواهید کرد که در این دنیا چیزهای زیادی وجود دارد
[ترجمه گوگل]شما شگفت زده خواهید شد که در جهان بسیار کم است

5. A judgmental infelicity plagued past generations.
[ترجمه ترگمان]یک infelicity قضاوتی از نسل های گذشته به ستوه آمده بود
[ترجمه گوگل]نابسامانی قضایی در نسل های گذشته رخ داده است

6. We have an infelicity, as there was a fault in our update computation.
[ترجمه ترگمان]ما یک infelicity داریم، چون در محاسبات به روز رسانی ما خطایی وجود دارد
[ترجمه گوگل]ما کمبودی داریم، چون در محاسبات بروز رسانی ما خطایی وجود دارد

7. There is so much infelicity in the world.
[ترجمه ترگمان]چیزهای زیادی در دنیا وجود دارد
[ترجمه گوگل]در جهان بسیار کمبودی وجود دارد

the infelicity of that remark by Mansureh

بی‌موقع بودن آن اظهارنظر توسط منصوره



کلمات دیگر: