کلمه جو
صفحه اصلی

mephistopheles


معنی : شیطان، مفیستوفل
معانی دیگر : (در داستان های قرون وسطایی و در شعر ((فاوست)) اثر گوته) مفیستوفل، اهریمن

انگلیسی به فارسی

Mephistopheles، شیطان، مفیستوفل


شیطان، مفیستوفل


انگلیسی به انگلیسی

• devil, evil spirit; cynical person

مترادف و متضاد

شیطان (اسم)
devil, archfiend, satan, demon, lucifer, fiend, deuce, beelzebub, bogey, bogie, bogy, daemon, tempter, mephistopheles, papaw, pawpaw

مفیستوفل (اسم)
mephistopheles

جملات نمونه

1. His eyebrows beetled like those on the Mephistopheles mask and the eyes beneath them were no colour, like a rainy day.
[ترجمه ترگمان]ابروهایش مثل کسانی بود که روی ماسک Mephistopheles نشسته بودند و چشمان زیر پایشان، مثل یک روز مبادا، رنگ نداشت
[ترجمه گوگل]ابروهایش مانند آنهایی که در ماسک Mephistopheles پوشیده شده بودند، چشماندازهای زیر رنگی مانند روز بارانی داشتند

2. Natalia patted Mephistopheles, who wondered what had so revolutionised his life with so many outings.
[ترجمه ترگمان]نا تالیا، که از خود می پرسید با این همه تفریح، زندگی خود را با این همه تفریح تباه کرده بود، دست کشید و گفت:
[ترجمه گوگل]ناتالیا پریشان Mephistopheles، که تعجب آنچه که تا به حال انقلاب زندگی خود را با بسیاری از خروجی

3. In Faust Goethe had Mephistopheles assume the form of a dog when he enters Faust's study for the first time.
[ترجمه ترگمان]گوته در فاوست به طور مفیستوفلس شکل یک سگ را هنگامی که برای اولین بار وارد مطالعه فاوست می شود، به خود می گیرد
[ترجمه گوگل]در فاوست گوته Mephistopheles به عنوان یک سگ فرض می شود زمانی که او وارد مطالعه Faust برای اولین بار است

4. Mephistopheles is a main character in the poetic play Faust, who is the incarnation of devil.
[ترجمه ترگمان]مفیستوفلس شخصیت اصلی در نمایشنامه شاعرانه فاوست است که مظهر شیطان است
[ترجمه گوگل]Mephistopheles یک شخصیت اصلی در بازی شاعر فاوست است که تجسم شیطان است

5. Certainly the allusion to Faustus' compact with Mephistopheles casts a lurid light over Frost's use of the verb "possess. "
[ترجمه ترگمان]بدیهی است که اشاره به پیمان Faustus با مفیستوفلس به صورت یک نور خیره کننده در مورد استفاده از فراست از فعل \"مالک\" به کار می رود
[ترجمه گوگل]بدیهی است که اشاره به فوستوس با مفاستوفلها، نور فجیع را در مورد استفاده از فعل 'مالک' Frost می کند '

6. A kind of orchestral motorik beat on "Tryst with Mephistopheles".
[ترجمه ترگمان]یک نوع ارکستر motorik به طور \" با مفیستوفلس به ضرب و شتم ادامه می دهد
[ترجمه گوگل]یک نوع از ارکستر موتورک بر روی 'Tryst با Mephistopheles' ضرب و شتم


کلمات دیگر: