1. The avian tarsometatarsus distinguished from the tarsus and metatarsus of other quadruped by its unique characteristic of structure.
[ترجمه ترگمان]این پرنده با ویژگی منحصر به فردش از ساختار tarsus و metatarsus سایر چهارپایان متمایز و متمایز بود
[ترجمه گوگل]Tarsometatarsus پرندگان از تمساح و متاتارس های دیگر چهار با ویژگی های منحصر به فرد از ساختار آن متمایز است
2. Metatarsus: Straight and parallel when seen from behind.
[ترجمه ترگمان]Metatarsus: استریت و موازی وقتی از پشت دیده می شود
[ترجمه گوگل]Metatarsus: مستقیم و موازی زمانی که از پشت دیده می شود
3. Bilateral tibia and the second metatarsus were moved out and rejected all connective tissue.
[ترجمه ترگمان]درشت نی دو جانبه و the دوم انتقال داده شدند و تمام بافت های ارتباطی را رد کردند
[ترجمه گوگل]شکم دو طرفه و متاتارس دوم، منتقل شدند و تمام بافت همبند را رد کردند
4. Especially the transverse arrangement of all metatarsus bone and its corresponding relation can be clear at a glance.
[ترجمه ترگمان]به خصوص با ترکیب transverse استخوان metatarsus و ارتباط مربوط به آن می تواند در یک نگاه روشن باشد
[ترجمه گوگل]به ویژه ترتیب عرضی تمام استخوان های متاتارس و ارتباط آن با یک نگاه می تواند در یک نگاه روشن باشد
5. The rear pastern ( metatarsus ) is of medium length and perpendicular to the ground as the dog stands naturally.
[ترجمه ترگمان]The پشت (metatarsus)میانی میانی و عمود بر زمین است چون سگ به طور طبیعی می ایستد
[ترجمه گوگل]پهلوان عقب (metatarsus) طول متوسط و عمود بر زمین است به عنوان سگ طبیعی به نظر می رسد
6. The structural change of metatarsus of these zygodactyl birds, as a member of Scansores, in order to adapt to the various life habits was a kind of specialization behavior, and a kind of coordination.
[ترجمه ترگمان]تغییر ساختاری of این پرندگان zygodactyl به عنوان عضوی از Scansores به منظور انطباق با عادات مختلف زندگی نوعی رفتار تخصصی و نوعی هماهنگی بود
[ترجمه گوگل]تغییر ساختاری متاتارسهای این پرندگان زایوداکتیل به عنوان عضو Scansores به منظور انطباق با عادات مختلف زندگی، نوعی رفتار تخصصی و نوعی هماهنگی بود
7. The correlation between body-weight, metatarsus length at birth and those at 10-week is not significant.
[ترجمه ترگمان]همبستگی بین وزن بدن، طول metatarsus در تولد و افراد در ۱۰ هفته مهم نیست
[ترجمه گوگل]همبستگی بین وزن بدن، طول متاتارس در هنگام تولد و کسانی که در 10 هفته به میزان قابل توجهی ندارند
8. A supporting bone of the leg in some hoofed mammals, analogous to the metacarpus of the hand or the metatarsus of the foot in human beings.
[ترجمه ترگمان]استخوان حمایتی پا در بعضی از پستانداران سم دار، مشابه با the دست یا metatarsus پای انسان
[ترجمه گوگل]یک استخوان پاشی در برخی از پستانداران گوسفند، مشابه با متاکارپوس دست و یا متاتارس پا در انسان است
9. Objective: To study the treatment effect of mini plate on metacarpal, metatarsus and phalangeal fractures.
[ترجمه ترگمان]هدف: مطالعه اثر درمان بشقاب کوچک بر روی metacarpal، metatarsus و phalangeal
[ترجمه گوگل]هدف: مطالعه اثر مایع پلی ماتیک بر پوسیدگی دندانه دار، متاتارس و شکستگی فالانژال
10. The structure mechanical properties of femora were measured with the three point bending method and those of metatarsus were measured with the compressing method.
[ترجمه ترگمان]خواص مکانیکی سازه of با روش خمش سه نقطه ای و روش فشرده سازی metatarsus اندازه گیری شد
[ترجمه گوگل]خواص مکانیکی مونومر با روش خمشی سه نقطه اندازه گیری و با روش فشرده سازی اندازه گیری شد
11. The pelvis, the thigh, the second thigh, and the metatarsus are ideally the same length and form a series of right angles.
[ترجمه ترگمان]لگن، ران، ران دوم و metatarsus به طور ایده آل طول یکسانی دارند و یک سری از زاویه های راست را تشکیل می دهند
[ترجمه گوگل]لگن، ران، ران دوم و متاتارس ها به طور ایده آل یکسان هستند و یک سری از زوایای راست را تشکیل می دهند
12. PU midsole with pivot can be the balancing area beneath the metatarsus which calls for an productive rolling movements with every solitary and every step.
[ترجمه ترگمان]PU midsole با محور می تواند نقطه تعادل در زیر the باشد که خواستار حرکات چرخشی سازنده با هر گام منفرد و هر قدم است
[ترجمه گوگل]نیمه پد PU با محوری می تواند ناحیه متعادل در زیر metatarsus باشد که برای حرکت های نورد تولیدی با هر انفرادی و هر مرحله نیاز است
13. Include even a shoulder bone for showing in the X film suspicious 2 places : bone fracture CT showing metatarsus base fracture. flat surface like of 9 clear and definite bone fracture by MRI.
[ترجمه ترگمان]حتی یک استخوان کتف برای نمایش در فیلم X مشکوک ۲ قرار دهید: شکستگی استخوان ساق پا که شکستگی پایه را نشان می دهد سطح صاف مانند ۹ استخوان صاف و مشخص توسط MRI نشان داده شد
[ترجمه گوگل]حتی شامل یک استخوان شانه برای نشان دادن در فیلم X فیلم مشکوک 2 مکان: شکستگی استخوان CT نشان دادن شکستگی پایه متاتارس سطح مسطح مثل 9 شکستگی استخوانی واضح و قطعی توسط MRI
14. The involved bones included cranium in tibia and fibula in 4 and metatarsus in After thorough debridement, all patients had partial defects of bone, skin and soft tissue.
[ترجمه ترگمان]استخوان های یافت شده عبارتند از کاسه سر در درشت نی و نازک نی در ۴ و metatarsus در پس از debridement کامل، همه بیماران دارای نقص های نسبی استخوان، پوست و بافت نرم بودند
[ترجمه گوگل]استخوانهای استخوانی شامل کرانیموس در تیبیا و فیبول در 4 و metatarsus در پس از debridement کامل، تمام بیماران نقص جزئی از استخوان، پوست و بافت نرم بود