کلمه جو
صفحه اصلی

individualism


معنی : فرد گرایی، اصول استقلال فردی، خصوصیات فردی، حالت انفرادی، تک روی، تک سازی، فرد پرستی
معانی دیگر : (این باور: دولت به خاطر افراد به وجود آمده نه افراد به خاطر دولت) فردگرایی، فردی گری، فلسفه ی اصالت فرد، رجوع شود به: laissez faire، (این باور: نفع شخصی انگیزه موجه کلیه ی اعمال بشری است) فردآیینی، خود گروی، خودخواهی، اصول ازادی فردی در سیاست واقتصاد، اعتقاد به اینکه حقیقت ازجوهر های منفردی تشکیل یافته است

انگلیسی به فارسی

فردگرایی، فلسفه‌ی اصالت فرد (این باور که دولت به خاطر افراد به وجود آمده نه افراد به خاطر دولت)


خودآرایی، تک‌روی (این باور که زندگی طبق روش و سلیقه‌ی خود و عدم پیروی از الگوهای مسلط) ، خود محوری، خودمداری (این باور که نفع شخصی انگیزه موجه کلیه‌ی اعمال بشری است)


فردگرايي، فرد گرایی، اصول استقلال فردی، خصوصیات فردی، حالت انفرادی، تک روی، تک سازی، فرد پرستی، اصول ازادی فردی در سیاست و اقتصاد


انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
(1) تعریف: a theory that stresses the rights, liberties, and independence of the individual.

(2) تعریف: the pursuit of individual needs and concerns, sometimes ignoring the needs and concerns of the community.

• theory which emphasizes the rights and independence of the individual; independent thought and action; individuality
individualism is behaviour that is quite different from anyone else's behaviour.
individualism is also the belief that economics and politics should not be controlled by the state.

مترادف و متضاد

فرد گرایی (اسم)
individualism

اصول استقلال فردی (اسم)
individualism

خصوصیات فردی (اسم)
individualism

حالت انفرادی (اسم)
individualism

تک روی (اسم)
single foot, individualism, individualist

تک سازی (اسم)
individuation, individualism, individualization, unification

فرد پرستی (اسم)
individualism

جملات نمونه

1. rugged individualism
تک روی حاکی از نیرومندی و طاقت

2. Capitalism stresses innovation, competition and individualism.
[ترجمه ترگمان]سرمایه داری بر نوآوری، رقابت و فردگرایی تاکید می کند
[ترجمه گوگل]سرمایه داری بر نوآوری، رقابت و فردگرایی تأکید دارد

3. He is struck by what he calls the individualism of American officers.
[ترجمه ترگمان]او از آنچه که وی از فردگرایی افسران آمریکایی می نامد، متعجب است
[ترجمه گوگل]او از چیزی است که او فردگرایی افسران آمریکایی می نامد

4. She owes her success to her individualism and flair.
[ترجمه ترگمان]او به موفقیت خود نسبت به فردگرایی و flair مدیون است
[ترجمه گوگل]او موفقیت خود را به فردگرائی و شاد می بخشد

5. Rugged individualism forged America'sfrontier society.
[ترجمه ترگمان]فردگرایی سخت، جامعه sfrontier را جعل کرد
[ترجمه گوگل]فردگرایی مستحکم جامعه ی امریکایی را فریب داد

6. Individualism has been the secret ingredient in developing his chain of fashion stores.
[ترجمه ترگمان]Individualism جز تشکیل دهنده سری در توسعه زنجیره ای خود از فروشگاه های مد بوده است
[ترجمه گوگل]فردگرایی جزء مخفی در توسعه زنجیره فروشگاههای مد بوده است

7. Individualism among today's members of congress has also been heightened by electoral considerations.
[ترجمه ترگمان]Individualism در میان اعضای کنگره نیز با توجه به ملاحظات انتخاباتی تشدید شده است
[ترجمه گوگل]فردگرایی در میان اعضای کنگره امروز نیز با ملاحظات انتخاباتی افزایش یافته است

8. Gramsci also acknowledged the dynamism of bourgeois individualism, but advocated a redirection of that energy to mass culture.
[ترجمه ترگمان]Gramsci همچنین پویایی فردگرایی bourgeois را تایید کرد، اما طرفدار تغییر مسیر آن انرژی به فرهنگ جمعی بود
[ترجمه گوگل]گرامشی همچنین پویایی فردگرایی بورژوایی را پذیرفت، اما از تغییر مسیر این انرژی به فرهنگ تودهای حمایت کرد

9. The reason is the increasing emphasis on individualism that industrial capitalist society imposes.
[ترجمه ترگمان]دلیل افزایش تاکید بر فردگرایی است که جامعه سرمایه داری صنعتی تحمیل می کند
[ترجمه گوگل]دلیل آن افزایش تاکید بر فردگرائی است که جامعه سرمایه داری صنعتی آن را تحمیل می کند

10. Sociological explanations include the increasing emphasis on individualism in our society and the breakdown of family and community ties.
[ترجمه ترگمان]توضیحات جامعه شناسی شامل افزایش تاکید بر فردگرایی در جامعه ما و از بین رفتن روابط خانوادگی و اجتماعی می شود
[ترجمه گوگل]توضیحات جامعه شناختی شامل تأکید بیشتر بر فرد گرایی در جامعه ما و فروپاشی روابط خانوادگی و اجتماعی است

11. Individualism, capitalism, and social stratification increasingly were regarded as acceptable patterns by members of the Mormon hierarchy.
[ترجمه ترگمان]Individualism، سرمایه داری و stratification اجتماعی به طور فزاینده ای توسط اعضای فرقه مورمون به عنوان الگوهای قابل قبولی در نظر گرفته شدند
[ترجمه گوگل]فردگرایی، سرمایه داری و طبقه بندی اجتماعی به طور گسترده ای توسط اعضای سلسله مراتب مورمون به عنوان الگوهای قابل قبول در نظر گرفته شدند

12. Capitalism encourages competition and individualism.
[ترجمه ترگمان]سرمایه داری باعث تشویق رقابت و فردگرایی می شود
[ترجمه گوگل]سرمایه داری رقابت و فردیت را تشویق می کند

13. Far from inspiring individualism, or egoism, the act should inspire awe, humility.
[ترجمه ترگمان]دور از الهام بخشیدن به فردگرایی، یا خودخواهی، این عمل باید ابهت و فروتنی باشد
[ترجمه گوگل]از شخصیت گرایی الهام بخش یا خودخواهانه، این عمل باید الهام بخش ترس، فروتنی باشد

14. Rampant individualism finds so little interest in the collective that injustice can become the hallmark of some free enterprise systems.
[ترجمه ترگمان]فردگرایی Rampant منافع کمی را در جمعی پیدا می کند که نابرابری می تواند نشانه برخی از سیستم های اقتصادی آزاد باشد
[ترجمه گوگل]فردگرایی شگفت انگیزی را در جمعیت به وجود می آورد که بی عدالتی می تواند ویژگی برخی از سیستم های سازمانی آزاد باشد

15. This defence of individualism is then taken to define the limits of holism as a viable form of explanation.
[ترجمه ترگمان]سپس این دفاع از فردگرایی به منظور تعریف حدود of به عنوان یک شکل مناسب از توضیح اتخاذ می شود
[ترجمه گوگل]سپس دفاع از فردگرایی به منظور تعیین محدوده هولوکم به عنوان یک فرم موثر تبیین توصیه می شود

پیشنهاد کاربران

فردگرایی


کلمات دیگر: