کلمه جو
صفحه اصلی

overhung


معنی : معلق
معانی دیگر : از بالا آویخته، بیش از حد لزوم آویخته، قرار گرفته درزیرچیزآویخته

انگلیسی به فارسی

از بالا اویخته،بیش از حد لزوماویخته،قرار گرفته در زیر چیزاویخته


overhung، معلق


انگلیسی به انگلیسی

• overhung is the past tense and past participle of overhang.

مترادف و متضاد

معلق (صفت)
indeterminate, uncertain, vague, indefinite, unclear, indistinct, hanging, suspended, hovering, overhung, inexplicit, suspended from service

جملات نمونه

1. the sentence of death that overhung me
حکم اعدامی که مرا تهدید می کرد

2. Part of the rock wall overhung the path at one point.
[ترجمه ترگمان]قسمتی از دیوار سنگی مسیر را در یک نقطه معلق نگه داشته بود
[ترجمه گوگل]بخشی از دیوار سنگی مسیر را در یک نقطه پر می کند

3. His big fat belly overhung his belt.
[ترجمه ترگمان]شکم بزرگش کمرش را گرفته بود
[ترجمه گوگل]شکم بزرگ چربی او بیش از حد کمربند خود را

4. The threat of war overhung the country.
[ترجمه ترگمان]تهدید جنگ، کشور را فرا گرفته بود
[ترجمه گوگل]تهدید به جنگ از کشور به سر می برد

5. The city was overhung with the pollutant smog.
[ترجمه ترگمان]شهر بر فراز شهر معلق بود و دود غلیظی فضا را فرا گرفته بود
[ترجمه گوگل]شهر با دود سیگار آلوده شد

6. A private area, preferably overhung by a favourite tree and screened with a few dense shrubs.
[ترجمه ترگمان]یک منطقه خصوصی، ترجیحا در کنار یک درخت مورد علاقه قرار گرفته و با چند بوته متراکم مورد آزمایش قرار گرفته است
[ترجمه گوگل]یک منطقه خصوصی، ترجیحا توسط یک درخت مورد علاقه و با چند بوته متراکم دیده می شود

7. The upper edge of the shoulder pocket overhung the lower edge, more appropriate for an upright stance.
[ترجمه ترگمان]لبه بالایی جیب شانه، لبه پایینی را نشان می دهد و برای یک حالت عمودی مناسب تر است
[ترجمه گوگل]لبه بالایی جیب شانه، لبه پایین تر را لمس می کند، مناسب تر برای موقعیت ایستادگی می کند

8. Perhaps it would be overhung by trees or shaded by nearby buildings.
[ترجمه ترگمان]شاید آن را درختان یا سایه درختان اطراف آن پوشانده باشند
[ترجمه گوگل]شاید از طریق درختان یا سایه های ساختمان های مجاور شلوغ شود

9. The road was overhung with a pretty dense canopy.
[ترجمه ترگمان]جاده با سایبان انبوه پوشیده شده بود
[ترجمه گوگل]جاده با سایبان بسیار متراکم پر شده بود

10. Gutters, overhung with herbaceous toupees, wave dangerously from the rooftops.
[ترجمه ترگمان]gutters، که با toupees علفی پوشانده شده، به طور خطرناکی از پشت بام بالا می رود
[ترجمه گوگل]آب چاه ها، از طریق روپوش های گیاهی، از خطر روان شدن از پشت بام ها می گذرند

11. All around rolled wild heather-moors, overhung by rocky cliffs.
[ترجمه ترگمان]همه دور و بر خلنگ زار خلنگ زار معلق بودند و در کنار صخره های سنگی معلق بودند
[ترجمه گوگل]همه در اطراف نورد وحشی مورچه های وحشی، overhung توسط صخره های سنگی

12. The road was overhung with rocks and the view from the driver's window was a sheer drop.
[ترجمه ترگمان]جاده پر از سنگ بود و منظره از پنجره راننده یک قطره کوچک بود
[ترجمه گوگل]جاده با سنگ ها پر شده بود و دید از پنجره ی راننده یک قطره ی شفاف بود

13. Gloomy wide windy areas of rails and platforms overhung with concrete and faint neon.
[ترجمه ترگمان]areas بزرگ و پر باد از ریل و platforms که روی آن ها را پوشانده بود، چراغ های نئون و کم رنگی را نشان می داد
[ترجمه گوگل]رشته های سنگین وسیع وخیمی از ریل ها و سیستم عامل ها با نئون بتن و ضعیف روبرو می شوند

14. In the villa overhung the slope and the long valley the Arno, hazy with Italian colour.
[ترجمه ترگمان]در ویلایی که مشرف بر شیب بود و طولی نکشید که آرنو، که رنگ ایتالیایی داشت، رو به زوال می رفت
[ترجمه گوگل]در ویلا شیب و دره دراز Arno، با رنگ ایتالیایی رنگی است

15. Stadium rostrum above the rain awnings overhung 24 meters, the contour approximate to bending moment curve, three connected the lower deck spiral stairs, from the terraces layered overhung out.
[ترجمه ترگمان]ارتفاع استادیوم دارای ارتفاع ۲۴ متر بود، ارتفاع آن به شکل منحنی ممان خمشی، سه قسمت از پله های مارپیچ پایین عرشه، از the که بر روی آن ها معلق بود، تخمین زده شد
[ترجمه گوگل]دهانه استریو در بالای تانک های باران 24 متری، کنتور تقریبا به منحنی خم شدن خم می شود، سه پله مارپیچی عرشه پایین تر، از تراس های لایه ای که از آن عبور می کنند، متصل می شوند


کلمات دیگر: