کلمه جو
صفحه اصلی

persuadable


معنی : وادار کردنی، قابل تشویق، تحریک شدنی، ترغیب شدنی
معانی دیگر : قابل تشویق، وادار کردنی

انگلیسی به فارسی

قابل تشویق، وادار کردنی


انگلیسی به انگلیسی

• convincible, able to be persuaded

مترادف و متضاد

وادار کردنی (صفت)
inducible, persuadable, persuasible

قابل تشویق (صفت)
persuadable

تحریک شدنی (صفت)
persuadable, persuasible

ترغیب شدنی (صفت)
persuadable, persuasible

جملات نمونه

1. If you're a young persuadable student, which path looks more promising?
[ترجمه ترگمان]اگر شما دانشجوی جوان قابل تشویق هستید، کدام مسیر بیشتر امیدبخش است؟
[ترجمه گوگل]اگر شما یک دانش آموز قابل تحسین جوان هستید، کدام مسیر بیشتر امیدوار کننده است؟

2. The behavioral finance theory seems more persuadable when facing some insoluble phenomenon such as Herd Behavior, Paradox of redemption, Fund discounts.
[ترجمه ترگمان]نظریه مالی رفتاری در زمان مواجهه با یک پدیده غیرقابل حل مانند رفتار Herd، پارادوکس of، تخفیف های مالی، به نظر می رسد
[ترجمه گوگل]نظریه مالی رفتاری به نظر می رسد زمانی که با برخی از پدیده های غیر قابل حل مانند رفتار گاو، پارادوکس رستگاری، تخفیف های صندوق مواجه می شود بیشتر قانع کننده است

3. We are persuadable animals.
[ترجمه ترگمان] ما داریم حیوانات رو تشویق می کنیم
[ترجمه گوگل]ما حیوانات قابل اطمینان هستیم

4. On the other hand, is a calculated result by measuring experiment, and it is more brief and persuadable than M 2factor, since the latter one is a ratio with basic mode Gauss beam.
[ترجمه ترگمان]از سوی دیگر، یک نتیجه حساب شده از اندازه گیری آزمایش وجود دارد، و it و persuadable نسبت به فاکتور ۲ است، زیرا دومی نسبت با تیر گاوس مد پایه است
[ترجمه گوگل]از سوی دیگر، نتایج محاسبه شده توسط اندازه گیری آزمایش، و از نظر M 2 فاکتور کوتاه تر و قابل اطمینان تر است، از آنجا که یکی از آن ها نسبت به پرتو گاوس حالت پایه است

5. As a result, it will help us a lot on mastering and using the animal onomatopoeias correctly, in this way, we will make our writings more copious, lively and more persuadable .
[ترجمه ترگمان]در نتیجه، این کار به ما کمک خواهد کرد تا بر روی چیره شدن و استفاده درست از حیوان به درستی استفاده کنیم، به این طریق، نوشته های خود را بیشتر و lively و more می سازیم
[ترجمه گوگل]به این ترتیب، ما به درستی در تسلط و استفاده از آنوماتوپوئای حیوانات به ما کمک خواهیم کرد، به این ترتیب، ما نوشته های ما را بیشتر، پر جنب و جوش و بیشتر قانع کننده

6. And then to go further. American planners estimate that 70-80% of their enemies should be persuadable, through kinder tactics, economic opportunities—and a formal reconciliation process.
[ترجمه ترگمان]و بعد ادامه داد برنامه ریزان آمریکایی برآورد می کنند که ۷۰ تا ۸۰ درصد از دشمنان آن ها باید از طریق تاکتیک های kinder، فرصت های اقتصادی و روند صلح رسمی persuadable شوند
[ترجمه گوگل]و سپس برای رفتن بیشتر برنامه ریزان آمریکایی تخمین می زنند که 70-80 درصد از دشمنانشان باید از طریق تاکتیک های قوی تر، فرصت های اقتصادی و یک روند آشتی رسمی متقاعد شوند

7. A common recognition on how advertisement plays its role is that it is a kind of persuadable art.
[ترجمه ترگمان]یک درک مشترک در مورد این که چگونه تبلیغ نقش خود را بازی می کند این است که آن نوعی از هنر persuadable است
[ترجمه گوگل]به رسمیت شناختن عمومی در مورد اینکه چگونه تبلیغات نقش خود را بازی می کند این است که آن نوعی از هنر قابل قبول است

8. Bush strategist Matthew Dowd calls them a key " persuadable group. "Married women who don't work outside the home are solidly Republican - a "turnout group. "
[ترجمه ترگمان]متیو دود، استراتژیست بوش آن ها را یک گروه \"persuadable\" صدا می زند و زنان متاهل که خارج از خانه کار نمی کنند یک \"گروه مشارکت\" هستند
[ترجمه گوگل]متیو داود، استراتژیست بوش، آنها را یک گروه کلید قابل قبول می نامد زنان متاهل که خارج از منزل کار می کنند، به طور جامع جمهوری خواه - یک گروه مشارکت می کنند '

9. I urged them to keep an office open from 10 a. m. to 7 p. m., Monday through Saturday, and to follow the Bethel canvassing procedure, which would guarantee two contacts with all persuadable voters.
[ترجمه ترگمان]من از آن ها خواستم که یک دفتر را از ۱۰ نفر باز نگه دارند متر تا ۷ متر دوشنبه تا شنبه و برای دنبال کردن فرآیند بازجویی Bethel، که دو تماس با همه رای دهندگان persuadable تضمین خواهد کرد
[ترجمه گوگل]من از آنها خواسته بودم که دفتر را از 10 سالگی باز نگه دارند متر به 7 پ m، دوشنبه تا شنبه، و به پیروی از روش بتهوون، که دو تماس با همه رای دهندگان قابل قبول را تضمین می کند


کلمات دیگر: