کلمه جو
صفحه اصلی

holly


معنی : راج
معانی دیگر : (گیاه شناسی) درخت راج، درخت خاس (از جنس ilex که برگ های براق و سفت و نوک تیغی دارند)، برگ راج (که در آذین بندی کریسمس به کار می رود)، اسم خاص مونث، درخت راج، خاص از جنس ilex

انگلیسی به فارسی

هالی، راج


(گیاه‌شناسی) راج، درخت راج، خاص (از جنس Ilex )


انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
حالات: hollies
(1) تعریف: any of various shrubs on trees that bear small white flowers, bright red berries, and have shiny dark green leaves with prickly edges.

(2) تعریف: the leaves and berries of this plant, often used for Christmas decorations.

• female first name
evergreen shrub with bright red berries
holly is a small evergreen tree. it has prickly leaves and red berries. holly is used by many people as a christmas decoration.

مترادف و متضاد

راج (اسم)
holly

جملات نمونه

1. a male holly
درخت خاس پرچم دار

2. He never lies but when the holly is green.
[ترجمه ترگمان]او هرگز دروغ نمی گوید مگر وقتی که هالی سبز باشد
[ترجمه گوگل]او هرگز دروغ نمی گوید، اما زمانی که پرستش سبز است

3. The hall was decked with holly for the Christmas.
[ترجمه ترگمان]سرسرا برای کریسمس تزیین شده بود
[ترجمه گوگل]سالن برای کریسمس با کل کلها بود

4. Holly, like ivy and mistletoe(Sentence dictionary), is an evergreen.
[ترجمه ترگمان]هالی، مانند پیچک ها و داروش (جمله Sentence)، همیشه سبز است
[ترجمه گوگل]هالی، مانند آوی و مدافع (فرهنگ لغت جمله)، همیشه سبز است

5. The room was lavishly decorated with tinsel and holly.
[ترجمه ترگمان]این اتاق با زرق و برق پر زرق و برق تزیین شده بود
[ترجمه گوگل]اتاق با حصیری و حصیری تزئین شده بود

6. Holly slowed her pace and fell into step with the old man.
[ترجمه ترگمان]هالی سرعتش را کم کرد و با پیرمرد قدم به قدم گذاشت
[ترجمه گوگل]هالی سرعتش را تسریع کرد و با پیرمرد به گام افتاد

7. David delivered Holly gratefully into the woman's outstretched arms.
[ترجمه ترگمان]دیوید هالی را با تشکر از بازوان گشاده زن بیرون آورد
[ترجمه گوگل]دیوید هولی را به تحرکات زنانه تسلیم کرد

8. Holly suffered from insomnia for months after her daughter was born.
[ترجمه ترگمان]هالی به مدت چند ماه بعد از تولد دخترش، از بی خوابی رنج برد
[ترجمه گوگل]هالی از ماهها پس از تولد دخترش از بی خوابی رنج می برد

9. The hall was festooned with Christmas lights and holly.
[ترجمه ترگمان]سرسرا با چراغ های کریسمس و هالی تزیین شده بود
[ترجمه گوگل]سالن با چراغ های کریسمس و عروسی پر شده بود

10. He died at Holly Hall, his wife's family home.
[ترجمه ترگمان]او در خانه هالی هال زندگی می کرد و خانواده اش را به خانه می برد
[ترجمه گوگل]او در خانه هالی هال، خانه ی همسرش فوت کرد

11. The church was decked with holly for the holiday season.
[ترجمه ترگمان]کلیسا با هالی برای فصل تعطیلات تزیین شده بود
[ترجمه گوگل]کلیسا برای فصل تعطیلات به طور کامل با کلکسیون پوشانده شد

12. I recently acquired some wood from a holly tree.
[ترجمه ترگمان]اخیرا یه خورده چوب از درخت \"هالی\" گرفتم
[ترجمه گوگل]من به تازگی یک چوب از درخت هولی به دست آورده ام

13. They were twining holly into a wreath.
[ترجمه ترگمان]آن ها با عجله به یک حلقه گل تبدیل شدند
[ترجمه گوگل]آنها دوزخ را به دوش می کشیدند

14. The last one flipped Agnes into a holly bush.
[ترجمه ترگمان]آخرین کسی که اگنس را به بوته راج پرت کرد
[ترجمه گوگل]آخرین آگنز را به یک بولت عجیب و غریب تبدیل کرد

پیشنهاد کاربران

درخت راش


کلمات دیگر: