کلمه جو
صفحه اصلی

homeliness


معنی : زشتی، سادگی، فروتنی
معانی دیگر : زشتی

انگلیسی به فارسی

زشتی


تناسب اندام، زشتی، سادگی، فروتنی


انگلیسی به انگلیسی

• plainness, simplicity; lack of natural beauty; hominess, domesticity (british)

مترادف و متضاد

زشتی (اسم)
inelegance, abomination, obscenity, homeliness, beastliness, deformation, flagrance, flagrancy, execration, inconcinnity, opprobrium, odium

سادگی (اسم)
homeliness, ease, facility, chastity, simplicity, naivety, plainness, simpleness, easiness, tenuity, rusticity, simple-mindedness

فروتنی (اسم)
humbleness, lowliness, homeliness, modesty, humility, pudency, simplicity, simpleness, coyness, meekness, demureness, pudicity, rusticity

جملات نمونه

1. Beauty gains little, and homeliness and deformity lose much, by gaudy attire.
[ترجمه ترگمان]زیبایی، کم و بیش زیبا است و زشت و زشت، با لباس های پرزرق و برق، از دست می رود
[ترجمه گوگل]زیبایی به دست آوردن کم است، و ظرافت و ناهماهنگی بسیار با لباس های گمشده از بین می رود

2. Fine clothes could not conceal the girl's homeliness.
[ترجمه ترگمان]جامه های زیبا نمی توانست سادگی آن دختر را پنهان کند
[ترجمه گوگل]لباس های زیبا نمی توانستند سکوت دخترانه را پنهان کنند

3. So may I enter a plea for simplicity, homeliness and humour, in the teaching of chemistry?
[ترجمه ترگمان]بنابراین ممکن است من تقاضایی برای سادگی، سادگی و شوخ طبعی، در تدریس شیمی وارد کنم؟
[ترجمه گوگل]بنابراین ممکن است در تدریس شیمی به درخواست سادگی، محبت و طنز بپردازم؟

4. The other is the general homeliness of the application.
[ترجمه ترگمان]دیگری سادگی سادگی این برنامه است
[ترجمه گوگل]دیگر سلامت عمومی برنامه است

5. Not that homeliness is necessarily a bad thing for a typeface. With typefaces, character and history are just as important.
[ترجمه ترگمان]نه اینکه آن سادگی یک چیز بد برای یک typeface است با typefaces، شخصیت و تاریخ به همان اندازه مهم هستند
[ترجمه گوگل]نه این که تواضع لزوما یک چیز بد برای یک متن است با تایپ فیس بوک، شخصیت و تاریخ نیز به همان اندازه مهم هستند

6. Kande will introduce its unique "Scent of kande" to our lobby in our Huizhou establishment from January 200 So immerse yourself and enjoy the freshness and homeliness of Kande.
[ترجمه ترگمان]Kande \"Scent of kande\" را به لابی ما در موسسه Huizhou ما از ۲۰۰ ژانویه معرفی خواهد کرد تا خودتان را غرق کرده و از طراوت و سادگی of لذت ببرید
[ترجمه گوگل]کاندو کدی منحصر به فرد خود را در فستیوال ما در ایجاد Huizhou از ژانویه 200 معرفی خواهد کرد پس از آن خود را غوطه ور کنید و از طراوت و آرامش کاندی لذت ببرید

7. Prose in the Northern Dynasty has two bright characters, which are not only homeliness and vigorousness of the style but also it's practicality.
[ترجمه ترگمان]نثر در دودمان شمالی دارای دو شخصیت روشن است که تنها سادگی و سادگی سبک آن نیستند بلکه عملی نیز هستند
[ترجمه گوگل]پروس در سلسله شمالی دارای دو شخصیت درخشان است که نه تنها تناسب و شدت سبک، بلکه عملی نیز هستند

8. Scarlett recalled with contempt Melanie's thin childish figure, her serious heart-shaped face that was plain almost to homeliness. And Ashley couldn't have seen her in months.
[ترجمه ترگمان]اسکارلت با نگاهی تحقیر آمیز ملانی، چهره جدی او را که تقریبا زشت جلوه می کرد، به یاد آورد ماه ها بود که اشلی او را ندیده بود
[ترجمه گوگل]اسکارلت با نگرانی از شخصیت کودکانه نازلی Melanie، چهره جدی قلبش را که تقریبا به ظاهری ساده بود، به یاد می آورد و اشلی در ماههاش نمیتوانست او را ببیند


کلمات دیگر: