1. a mendacious person
یک آدم دروغگو
2. But Legasov's reassurance at Vienna was not as mendacious as many believed.
[ترجمه ترگمان]اما Legasov در وین مانند بسیاری از افراد معتقد نبود
[ترجمه گوگل]اما تأیید لگاسوف در وین به همان اندازه که بسیاری معتقد بودند، دروغگو نبودند
3. Cavalier, arrogant, mendacious, and whatever else he was, Mike Straus was also an idealist.
[ترجمه ترگمان]Cavalier، arrogant، mendacious، و هر چیز دیگری که بود، مایک Straus also بود
[ترجمه گوگل]مایک اشتراوس نیز یک ایده آلیست بود، کوائیل، متکبر، لجاجت و هر چیز دیگری که او بود
4. She gave us a mendacious report.
[ترجمه Mahsa Hesa] او به ما یک گزارش غلط ارائه داد
[ترجمه ترگمان] اون به ما یه گزارش mendacious داد
[ترجمه گوگل]او به ما یک گزارش دروغین داد
5. The mendacious beggar told a different tale of woe at every house.
[ترجمه ترگمان]این گدای بی روح داستان دیگری از غم و اندوه را در هر خانه تعریف می کرد
[ترجمه گوگل]گداخته دروغین به داستان های مختلف وحشت در هر خانه گفت
6. Some of these statements are misleading and some downright mendacious.
[ترجمه ترگمان]برخی از این بیانیه ها گمراه کننده و برخی mendacious هستند
[ترجمه گوگل]برخی از این اظهارات گمراه کننده هستند و برخی از آنها به طور مرتب دروغ می گویند
7. This is a lapse on his part, but is hardly comparable with Jaromil's treatment of his mendacious redhead.
[ترجمه ترگمان]این یک اشتباه از طرف او است، اما با رفتار Jaromil مو قرمز his قابل مقایسه نیست
[ترجمه گوگل]این در حال وقوع است، اما به سختی قابل مقایسه با درمان جارمیل با موی سرخ دروغین او است
8. Malicious litigation can be divided into six types, abusing of the right to sue, abusing of the defensive right, abusing of judicial proceeding, false lawsuits, mendacious suit and repeated suit.
[ترجمه ترگمان]دادخواهی مخرب را می توان به شش نوع تقسیم کرد: سو استفاده از حق دفاعی، سو استفاده از حق دفاعی، سو استفاده از اقدامات قضایی، دادخواهی ساختگی، دادخواست mendacious و کت و شلوار مکرر
[ترجمه گوگل]دادخواهی مضر می تواند به شش نوع تقسیم شود: سوء استفاده از حق دادرسی، سوء استفاده از حق دفاع، سوء استفاده از پرونده قضایی، پرونده های جعلی، تقلب و سوء استفاده مجدد
9. Some reckon its failure to unearth masses of new information is down to a mix of mendacious reticence on the part of key witnesses and the pusillanimity of their inquisitors.
[ترجمه ترگمان]برخی عقیده دارند که شکست آن ها برای آشکار ساختن انبوه اطلاعات جدید به ترکیبی از خاموشی mendacious در بخشی از شاهدان کلیدی و اعضای دستگاه تفتیش افکار آن ها بستگی دارد
[ترجمه گوگل]برخی بر این باورند که ناکامی در ردیابی توده های اطلاعات جدید، به صورت ترکیبی از تردید وحشیانه از سوی شاهدان کلیدی و شبهه ای از خبرنگاران آنها است
10. However, modern scholars being against metaphysics regard traditional metaphysics as mendacious nonsense.
[ترجمه ترگمان]با این حال، محققانی مدرن که در مقابل متافیزیک وجود دارند، متافیزیک سنتی را به عنوان یک مهمل mendacious تلقی می کنند
[ترجمه گوگل]با این حال، دانشمندان مدرن در برابر متافیزیک، متافیزیک سنتی را به عنوان مزخرفی غم انگیز می دانند
11. There is no provision about the legal responsibility of celebrity advertising mendacious ads in our country.
[ترجمه ترگمان]هیچ قانونی در مورد مسئولیت قانونی تبلیغات mendacious تبلیغاتی در کشور ما وجود ندارد
[ترجمه گوگل]در مورد مسئولیت قانونی آگهی های مشهور تبلیغات تبلیغاتی در کشورمان هیچ پیشنهادی وجود ندارد
12. The tort is the behavior that the CPA provides mendacious audIt'statement.
[ترجمه ترگمان]زیان، رفتاری است که CPA به شرح mendacious audit می پردازد
[ترجمه گوگل]شکایت رفتاری است که CPA ارائه کند