1. This is the epitome of the Corinthian overrealized eschatology.
[ترجمه ترگمان]این خلاصه ای از the overrealized Corinthian است
[ترجمه گوگل]این قسمت از قرنطینه اصلاح شده قرنطینه است
2. The effervescent eschatology of sunshine and wealth had gone flat.
[ترجمه ترگمان]The پرهیجان آفتاب و ثروت صاف شده بود
[ترجمه گوگل]اسکاتولوژی جالب از آفتاب و ثروت رفته است
3. Holy Spirit and Eschatology in Paul.
[ترجمه ترگمان]روح القدس و روح القدس در پل
[ترجمه گوگل]روح القدس و اسکاتولوژی در پل
4. The question of eschatology in a biblical Pauline sense is always more than eschatological .
[ترجمه ترگمان]سوال of در یک کتاب مقدس، همیشه بیش از eschatological است
[ترجمه گوگل]سوال اسکاتولوژی در یک مفهوم کتاب مقدس پائولین همیشه بیشتر از اسکاتولوژیک است
5. Eschatology is about ultimate things as well as "last" things.
[ترجمه ترگمان]eschatology در مورد چیزهای نهایی و نیز \"آخرین\" است
[ترجمه گوگل]Eschatology در مورد چیزهای نهایی و همچنین چیزهای 'گذشته' است
6. Environmentalists have their own eschatology —a vision of a world not consumed by holy fire but returned to ecological balance by the removal of the most disruptive species in history.
[ترجمه ترگمان]متخصصان محیط زیست eschatology خود را دارند - تصویری از دنیایی که توسط آتش مقدس مصرف نشده است، اما با حذف of گونه در تاریخ به تعادل اکولوژیکی باز می گردد
[ترجمه گوگل]محققان محیط زیست، اسکاتولوژی خود را دارند - دیدگاه دنیایی که توسط آتش مقدس مصرف نمی شود، اما با حذف ترین گونه های مخرب در تاریخ، به تعادل اکولوژیکی بازگشته است
7. Where did this Christian tradition of historical eschatology originate?
[ترجمه ترگمان]این سنت مسیحی از eschatology تاریخی سرچشمه می گیرد؟
[ترجمه گوگل]این سنت مسیحی از اسکاتولوژی تاریخی کجا آغاز شد؟
8. We must not indulge in an over-realized eschatology which leads to the triumphalistic attitude that we have already arrived.
[ترجمه ترگمان]ما نباید در یک مبحث eschatology بیش از حد شرکت کنیم که منجر به نگرش triumphalistic ای شد که ما پیش از این از راه رسیده بودیم
[ترجمه گوگل]ما نباید در یک اسکاتولوژی بیش از حد تحقیر آمیز که منجر به نگرش پیروزی شده است که ما قبلا به آنجا رسیده ایم، غافل باشیم
9. This is called by scholars "realized eschatology. "
[ترجمه ترگمان]این امر از طریق eschatology محقق شده محقق نامیده می شود
[ترجمه گوگل]این توسط اسکاتولوژی شناخته شده محققان نامیده می شود '
10. Christian eschatology, however, reveals that the issue of time in Spenser's poetry is far more complex than classical influence.
[ترجمه ترگمان]اما eschatology مسیحی نشان می دهد که مساله زمان در شعر اسپنسر پیچیده تر از تاثیر کلاسیک است
[ترجمه گوگل]با این حال، اسکاتولوژی مسیحی نشان می دهد که مسئله زمان در شعر اسپنسر بسیار پیچیده تر از نفوذ کلاسیک است
11. As other branches of theology, eschatology was explained according to the private, individual, and existential method.
[ترجمه ترگمان]به عنوان دیگر شاخه های الهیات، با توجه به روش وجودی، فردی و وجودی توضیح داده شد
[ترجمه گوگل]به عنوان شاخه های دیگر الهیات، eschatology با توجه به روش خصوصی، فردی و وجودی توضیح داده شد
12. Let's just call that "reserved eschatology. "
[ترجمه ترگمان]اجازه دهید این را \"eschatology reserved\" بنامیم
[ترجمه گوگل]اجازه دهید فقط آن را 'eschatology reserved' بنامیم '
13. The starting point and end point of his Eschatology is human existence and value.
[ترجمه ترگمان]نقطه شروع و نقطه پایانی of وجود انسانی و ارزشی است
[ترجمه گوگل]نقطه آغاز و نقطه پایانی Eschatology او هستی و ارزش انسان است
14. Tendency in church—to isolate the work of the Holy Spirit and Eschatology from one another.
[ترجمه ترگمان]Tendency در کلیسا - برای جدا کردن کار روح القدس و eschatology از یکدیگر
[ترجمه گوگل]کنجکاوی در کلیسا - برای جدا کردن کار روح القدس و اسکاتولوژی از یکدیگر