1. The book was a full - fledged study of American history.
[ترجمه ترگمان]این کتاب یک مطالعه کامل از تاریخ آمریکا بود
[ترجمه گوگل]این کتاب یک مطالعه کامل در مورد تاریخ آمریکا بود
2. Computer science is now a fully - fledged academic subject.
[ترجمه ترگمان]علوم کامپیوتر در حال حاضر یک موضوع علمی کاملا تکامل یافته است
[ترجمه گوگل]دانش کامپیوتری در حال حاضر یک موضوع علمی جامع است
3. Through incubation and fledging, it is entirely dependent on the care of its adopted parents.
[ترجمه ترگمان]از طریق انکوباسیون و fledging، کاملا به مراقبت والدین پذیرفته شده خود وابسته است
[ترجمه گوگل]از طریق انکوباسیون و فرار از آن، کاملا وابسته به مراقبت از پدر و مادر خود را تصویب می کند
4. Even fully fledged homosexuals often return to the pursuit of women.
[ترجمه ترگمان]حتی همجنس گرایان بالغ هم اغلب به دنبال زنان می گردند
[ترجمه گوگل]حتی همجنس گرایان همجنسگرا اغلب به دنبال زنان می روند
5. Several goldsmiths developed into fully fledged banks and issued banknotes.
[ترجمه ترگمان]زرگران چندی به بانک های کامل مبدل شده و اسکناس های منتشر شده را منتشر کردند
[ترجمه گوگل]چند طلسمس به بانک های کاملا تکامل یافته و اسکناس صادر شد
6. He wasn't hurt, but I was a fully fledged professor before I could afford another.
[ترجمه ترگمان]او صدمه ندیده بود، اما من قبل از این که بتوانم از عهده یکی دیگر برآیم، یک استاد تمام عیار بودم
[ترجمه گوگل]او صدمه ندیده بود، اما قبل از اینکه بتوانم یکی دیگر از استادان تحصیل کنم، من یک استاد کامل بودم
7. young bird not yet fledged.
[ترجمه ترگمان]پرنده جوان هنوز رشد نکرده است
[ترجمه گوگل]پرنده جوان هنوز رتبهدهی نشده است
8. It fledged four young, and 156 blood-bloated maggots of Protocalliphora flies.
[ترجمه ترگمان]این کرم ها، چهار تخم تازه بالغ و ۱۵۶ کرم خون پر از خون Protocalliphora هستند
[ترجمه گوگل]این چهار جوان و 156 ریخته گری خون ریخته شده از مگس Protocalliphora را به وجود آوردند
9. We are now fully fledged instructors.
[ترجمه ترگمان]ما اکنون به عنوان مربیان کاملا تکامل یافته ایم
[ترجمه گوگل]ما اکنون مربیان کامل هستیم
10. He's a fully fledged pilot now.
[ترجمه ترگمان]حالا او یک خلبان تمام عیار است
[ترجمه گوگل]او اکنون خلبان کامل است
11. It's definitely tempting to dismiss this peculiar, fledging series as trivial.
[ترجمه ترگمان]این واقعا وسوسه کننده است که این مجموعه عجیب و غریب را نادیده بگیرد
[ترجمه گوگل]این قطعا وسوسه آمیز است که این مجموعه عجیب و غریب را نادیده بگیرد
12. Web development is a full fledge industry now.
[ترجمه ترگمان]توسعه وب اکنون یک صنعت پر جنب و جوش است
[ترجمه گوگل]توسعه وب یک صنعت کل صنعت است
13. Juveniles fledge looking like females, but with a black beak.
[ترجمه ترگمان]Juveniles مانند زنان به نظر می رسند، اما با منقار سیاه
[ترجمه گوگل]نوجوانان به دنبال زنان هستند، اما با یک جعفری سیاه
14. The Agency for International Development has recognized the power of this educational model, and is helping to fledge new schools through grants and exchange programs.
[ترجمه ترگمان]آژانس توسعه بین المللی قدرت این مدل آموزشی را به رسمیت شناخته است و به بازسازی مدارس جدید از طریق کمک های مالی و برنامه های تبادل کمک می کند
[ترجمه گوگل]آژانس توسعه بین المللی قدرت این مدل آموزشی را به رسمیت شناخته و کمک می کند مدارس جدید را از طریق کمک های مالی و برنامه های تبادل کمک کند
15. But I had a vision that led me straight through the marshland like a fledged arrow to its mark.
[ترجمه ترگمان]اما تصویری که مرا مستقیما از آن سوی مرداب هدایت می کرد، همچون تیری که به نشان آن اصابت کند
[ترجمه گوگل]اما من دیدم که من را مستقیما از طریق مارشال به من نشان داد