کلمه جو
صفحه اصلی

oxidize


معنی : زنگ زدن، با اکسیژن ترکیب کردن
معانی دیگر : (شیمی) اکساییدن، اکسیده کردن

انگلیسی به فارسی

با اکسیژن ترکیب کردن، زنگ زدن


اکسیداسیون، زنگ زدن، با اکسیژن ترکیب کردن


انگلیسی به انگلیسی

فعل گذرا ( transitive verb )
حالات: oxidizes, oxidizing, oxidized
(1) تعریف: to combine with oxygen, as in burning or rusting.

(2) تعریف: to remove hydrogen from while adding oxygen or any nonmetal to.

(3) تعریف: to increase the positive charge or the valence of (an element) by removing electrons.
فعل ناگذر ( intransitive verb )
• : تعریف: to become oxidized.

• add oxygen to, unite with oxygen (e.g. burn); be united with oxygen; rust, corrode (also oxidise)
when a substance oxidizes or is oxidized, it changes chemically because of the effect of oxygen on it. for example, when a metal oxidizes, it becomes rusty.

مترادف و متضاد

زنگ زدن (فعل)
smut, ring, stain, corrode, rust, hang up, oxidize

با اکسیژن ترکیب کردن (فعل)
oxidize

جملات نمونه

1. The carbon14 atoms oxidize to carbon dioxide which gets blown about and mixed up with lower atmosphere.
[ترجمه ترگمان]اتم های اکسیژن به کربن دی اکسید اکسید می شوند که در اطراف اتمسفر خرد می شوند و مخلوط می شوند
[ترجمه گوگل]اتمهای کربن 14 به اکسیداسیون دی اکسید کربن می انجامند که در اطراف آن نفوذ کرده و با اتمسفر کمتری مخلوط می شود

2. Aluminium is rapidly oxidized in air.
[ترجمه ترگمان]آلومینیوم به سرعت اکسید می شود
[ترجمه گوگل]آلومینیوم به سرعت در هوا اکسید می شود

3. The original white lead pigments have oxidized and turned black.
[ترجمه ترگمان]رنگدانه های اصلی سفید رنگ اکسید شده و سیاه شده اند
[ترجمه گوگل]رنگدانه های اصلی سفید سرب اکسید شده و سیاه شده اند

4. The nitrogenous materials which have been oxidized aerobically to nitrate are then reduced anaerobically to nitrogen.
[ترجمه ترگمان]مواد nitrogenous که اکسید شده به نیترات اکسید شده اند سپس anaerobically را به نیتروژن کاهش می دهند
[ترجمه گوگل]سپس مواد نیتروژنی که به صورت نیترات به صورت ائیه شده اکسید شده اند، به صورت نیتروژن به صورت بی هوازی کاهش می یابد

5. Iron oxidizes to form rust.
[ترجمه ترگمان]oxidizes آهنی زنگ آهن را تشکیل می دهند
[ترجمه گوگل]آهن به شکل زنگ اکسید می شود

6. At the surface, the iron was oxidized.
[ترجمه ترگمان]در سطح، آهن اکسید شد
[ترجمه گوگل]در سطح آهن، اکسید شده بود

7. Iron is easily oxidized.
[ترجمه ترگمان]آهن به راحتی اکسید می شود
[ترجمه گوگل]آهن به راحتی اکسید شده است

8. Through the years, paint oxidizes as it's exposed to air.
[ترجمه ترگمان]در طول سال ها، رنگ oxidizes به صورتی که در معرض هوا قرار دارد، رنگ می زند
[ترجمه گوگل]با گذشت سالها، رنگ به عنوان هوا در معرض اکسید قرار می گیرد

9. The liver oxidizes a small part of the recycled urobilinogen to bilirubin.
[ترجمه ترگمان]کبد به عنوان بخشی کوچک از the urobilinogen به bilirubin تبدیل شد
[ترجمه گوگل]کبد قسمت کوچکی از اوربیلینوژن بازیافتی را به بیلی روبین اکسید می کند

10. Acetobacter and Gluconobacter can be allowed to oxidize the ethanol to acetic acid and form a wine vinegar.
[ترجمه ترگمان]Acetobacter و Gluconobacter می توانند اتانول را به استیک اسید اکسید کرده و سرکه شراب را شکل دهند
[ترجمه گوگل]Acetobacter و Gluconobacter را می توان به اکسیداسیون اتانول به اسید استیک و سرکه شراب

11. In this design, the oxidize ditch handling of carrousel model is used.
[ترجمه ترگمان]در این طراحی، اکسید کردن ditch از مدل carrousel استفاده می شود
[ترجمه گوگل]در این طرح، استفاده از مدل روغنی اکسیداسیون مدل کروئولز مورد استفاده قرار می گیرد

12. The article introduces the performance and application of oxidize starch.
[ترجمه ترگمان]این مقاله عملکرد و کاربرد of اکسید را معرفی می کند
[ترجمه گوگل]این مقاله عملکرد و کاربرد نشاسته اکسید شده را معرفی می کند

13. With kBrO3 to oxidize 2- methyl naphthalene in acidic solution to produce 2- methyl naphthoquinone.
[ترجمه ترگمان]با اکسید کردن ۲ - متیل نفتالن در محلول اسیدی تولید ۲ - متیل naphthoquinone را تولید می کند
[ترجمه گوگل]با kBrO3 به 2 - متیل نفتالین در محلول اسیدی اکسید شده برای تولید 2 - متیل naftoquinone

14. When an element is caused to combine with oxygen it is oxidized.
[ترجمه ترگمان]وقتی یک عنصر با اکسیژن ترکیب می شود اکسید می شود
[ترجمه گوگل]وقتی یک عنصر بوجود می آید با اکسیژن ترکیب شده، اکسید شده است


کلمات دیگر: