1. After overheating in 198 the market may be verging on the over-cautious today.
[ترجمه ترگمان]بعد از گرم شدن بیش از حد در ۱۹۸ بازار ممکن است امروزه بیش از حد محتاط باشد
[ترجمه گوگل]پس از بیش از حد گرم شدن در سال 1983، ممکن است بازار امروز بیش از حد محتاط باشد
2. That overcautious disposition was noticed long ago, but there was a fond hope that experience would cure it.
[ترجمه ترگمان]این رفتار overcautious مدت ها پیش توجه او را جلب کرده بود، اما امیدی به آن داشت که آن را درمان کند
[ترجمه گوگل]این موقعیت بسیار خطرناک مدتها پیش متوجه شد، اما امیدوار بود که تجربه آن را درمان کند
3. You might think we were being a bit over-cautious, but these were two very young and inexperienced owls we were releasing.
[ترجمه ترگمان]شما فکر می کنید که ما کمی بیش از حد محتاط بودیم، اما این دو جغد بسیار جوان و بی تجربه بودند که ما آزاد شدیم
[ترجمه گوگل]شما ممکن است فکر کنید که ما کمی بیش از حد محتاط بود، اما این دو جوی بسیار جوان و بی تجربه ما منتشر شد
4. I always erred on being over-cautious at the last, but never faulted there so obviously my caution paid off!
[ترجمه ترگمان]من همیشه در این مورد با احتیاط رفتار می کنم، اما به این ترتیب که احتیاط من تخفیف پیدا نمی کنه
[ترجمه گوگل]من همیشه در گذشته بیش از حد محتاط به نظر می رسید، اما هرگز در آنجا گناه نکردم، به طوری آشکارا احتیاط کردم!
5. He that is overcautious will accomplish little.
[ترجمه ترگمان]او این کار را کمی انجام خواهد داد
[ترجمه گوگل]او که بیش از حد محتاط است، کمی انجام خواهد داد
6. Our entertainment program looks like that are overcautious at present most probably.
[ترجمه ترگمان]برنامه سرگرمی ما شبیه این است که در حال حاضر در حال حاضر overcautious هستند
[ترجمه گوگل]برنامه سرگرمی ما به نظر می رسد که در حال حاضر احتمالا overcautious
7. He is always timid and overcautious.
[ترجمه ترگمان]همیشه محجوب و ترسو است
[ترجمه گوگل]او همیشه ترسو و سرحال است
8. Humanitarian is the mixture of stupid, timid and overcautious and smart - aleck.
[ترجمه ترگمان]بشر دوستانه، کم رو، overcautious، و ناقلا است
[ترجمه گوگل]بشردوستانه ترکیبی از احمقانه، خجالتی و پر سر و صدا و هوشمند است - aleck
9. Sometimes it doesn't pay to be overcautious in business.
[ترجمه ترگمان]بعضی وقت ها این پول برای تجارت در کار نیست
[ترجمه گوگل]گاهی اوقات آن را در کسب و کار پر هزینه نمی کند
10. The gentleman is overcautious in his work.
[ترجمه ترگمان]این آقا در کار اوست
[ترجمه گوگل]نجیب زاده در کار خود بسیار محتاط است
11. Better, after all, to be overcautious rather than unnecessary risks.
[ترجمه ترگمان]به هر حال بهتر است که به جای ریسک های غیر ضروری overcautious
[ترجمه گوگل]بعد از همه، بهتر است به جای خطرات غیر ضروری، بیش از حد احتیاط شود
12. We should not be overcautious or too afraid of reactionaries sneaking in.
[ترجمه ترگمان]ما نباید از این که مبادا دزدکی وارد این خانه بشویم خیلی ناراحت و نگران نباشیم
[ترجمه گوگل]ما نباید بیش از حد مراقب باشیم و یا بیش از حد دچار ترس از واکنشگرایان باشیم
13. Some people are simply overcautious.
[ترجمه ترگمان]بعضی از مردم ساده overcautious
[ترجمه گوگل]برخی از افراد به سادگی بیش از حد محتاط هستند