کلمه جو
صفحه اصلی

overcautious


معنی : وسواسی، بیش از اندازه محتاط
معانی دیگر : بیش از اندازه محتاط، وسواسی

انگلیسی به فارسی

بیش از اندازه محتاط، وسواسی


فوقالعاده، بیش از اندازه محتاط، وسواسی


انگلیسی به انگلیسی

صفت ( adjective )
• : تعریف: combined form of cautious.

• excessively cautious, too careful
excessively careful

مترادف و متضاد

وسواسی (صفت)
morose, valetudinarian, whimsical, meticulous, queasy, scrupulous, pernickety, persnickety, overcautious, valetudinary

بیش از اندازه محتاط (صفت)
overcautious

جملات نمونه

1. After overheating in 198 the market may be verging on the over-cautious today.
[ترجمه ترگمان]بعد از گرم شدن بیش از حد در ۱۹۸ بازار ممکن است امروزه بیش از حد محتاط باشد
[ترجمه گوگل]پس از بیش از حد گرم شدن در سال 1983، ممکن است بازار امروز بیش از حد محتاط باشد

2. That overcautious disposition was noticed long ago, but there was a fond hope that experience would cure it.
[ترجمه ترگمان]این رفتار overcautious مدت ها پیش توجه او را جلب کرده بود، اما امیدی به آن داشت که آن را درمان کند
[ترجمه گوگل]این موقعیت بسیار خطرناک مدتها پیش متوجه شد، اما امیدوار بود که تجربه آن را درمان کند

3. You might think we were being a bit over-cautious, but these were two very young and inexperienced owls we were releasing.
[ترجمه ترگمان]شما فکر می کنید که ما کمی بیش از حد محتاط بودیم، اما این دو جغد بسیار جوان و بی تجربه بودند که ما آزاد شدیم
[ترجمه گوگل]شما ممکن است فکر کنید که ما کمی بیش از حد محتاط بود، اما این دو جوی بسیار جوان و بی تجربه ما منتشر شد

4. I always erred on being over-cautious at the last, but never faulted there so obviously my caution paid off!
[ترجمه ترگمان]من همیشه در این مورد با احتیاط رفتار می کنم، اما به این ترتیب که احتیاط من تخفیف پیدا نمی کنه
[ترجمه گوگل]من همیشه در گذشته بیش از حد محتاط به نظر می رسید، اما هرگز در آنجا گناه نکردم، به طوری آشکارا احتیاط کردم!

5. He that is overcautious will accomplish little.
[ترجمه ترگمان]او این کار را کمی انجام خواهد داد
[ترجمه گوگل]او که بیش از حد محتاط است، کمی انجام خواهد داد

6. Our entertainment program looks like that are overcautious at present most probably.
[ترجمه ترگمان]برنامه سرگرمی ما شبیه این است که در حال حاضر در حال حاضر overcautious هستند
[ترجمه گوگل]برنامه سرگرمی ما به نظر می رسد که در حال حاضر احتمالا overcautious

7. He is always timid and overcautious.
[ترجمه ترگمان]همیشه محجوب و ترسو است
[ترجمه گوگل]او همیشه ترسو و سرحال است

8. Humanitarian is the mixture of stupid, timid and overcautious and smart - aleck.
[ترجمه ترگمان]بشر دوستانه، کم رو، overcautious، و ناقلا است
[ترجمه گوگل]بشردوستانه ترکیبی از احمقانه، خجالتی و پر سر و صدا و هوشمند است - aleck

9. Sometimes it doesn't pay to be overcautious in business.
[ترجمه ترگمان]بعضی وقت ها این پول برای تجارت در کار نیست
[ترجمه گوگل]گاهی اوقات آن را در کسب و کار پر هزینه نمی کند

10. The gentleman is overcautious in his work.
[ترجمه ترگمان]این آقا در کار اوست
[ترجمه گوگل]نجیب زاده در کار خود بسیار محتاط است

11. Better, after all, to be overcautious rather than unnecessary risks.
[ترجمه ترگمان]به هر حال بهتر است که به جای ریسک های غیر ضروری overcautious
[ترجمه گوگل]بعد از همه، بهتر است به جای خطرات غیر ضروری، بیش از حد احتیاط شود

12. We should not be overcautious or too afraid of reactionaries sneaking in.
[ترجمه ترگمان]ما نباید از این که مبادا دزدکی وارد این خانه بشویم خیلی ناراحت و نگران نباشیم
[ترجمه گوگل]ما نباید بیش از حد مراقب باشیم و یا بیش از حد دچار ترس از واکنشگرایان باشیم

13. Some people are simply overcautious.
[ترجمه ترگمان]بعضی از مردم ساده overcautious
[ترجمه گوگل]برخی از افراد به سادگی بیش از حد محتاط هستند


کلمات دیگر: