کلمه جو
صفحه اصلی

overhand


معنی : بازی با دست بطرف بالا، یک طرفه، دست ببالا، از پایین ببالا، ترکی دوزی، روی هم
معانی دیگر : دست به بالا، در حالی که دست بالای آرنج یا آرنج بالای شانه باشد (مثلا در شنا یا شیرجه رفتن)، (دوزندگی) وابسته به بخیه زدن، وابسته به کوک زدن، بخیه، کوک، برعکس

انگلیسی به فارسی

دست ببالا، از پایین ببالا، بازی با دست بطرف بالا،رویهم، برعکس، یکطرفه، ترکی دوزی


سربلندی، بازی با دست بطرف بالا، روی هم، دست ببالا، یک طرفه، از پایین ببالا، ترکی دوزی


انگلیسی به انگلیسی

قید ( adverb )
(1) تعریف: with the palm downward.

- He gripped the paintbrush overhand like a drumstick.
[ترجمه ترگمان] اون قلم مو رو مثل یه مرغ گرفت
[ترجمه گوگل] او دست و پا چلفتی را مانند یک دستمال کاغذی گرفت

(2) تعریف: with the forearm moving forward and downward from a position above the shoulder.
متضاد: underhand

- You can get more distance when you throw overhand.
[ترجمه ترگمان] وقتی بالا you میتونی فاصله بیشتری داشته باشی
[ترجمه گوگل] هنگامی که پرتاب می کنید می توانید فاصله بیشتری بگیرید
صفت ( adjective )
• : تعریف: done with forearm and elbow raised.

- an overhand volleyball serve
[ترجمه ترگمان] والیبال overhand کار می کند
[ترجمه گوگل] والیبال بیش از حد خدمت می کند
اسم ( noun )
مشتقات: overhanded (adj.), overhanded (adv.)
• : تعریف: a stroke or toss performed with the forearm and elbow raised.

• stitching from above; movement with the arm above the shoulder
done with the arm over the shoulder; stitched with vertical stitches over two edges
with the arm over the shoulder

مترادف و متضاد

بازی با دست بطرف بالا (اسم)
overhand

یک طرفه (صفت)
ventricose, ex parte, unilateral, sideway, overhand, one-sided, one-way

دست به بالا (صفت)
overhand

از پایین به بالا (صفت)
overhand

ترکی دوزی (صفت)
overhand

روی هم (قید)
wholly, overhand, in sum

جملات نمونه

1. Be in vestibular place, in ground laid overhand " chromatic anadem " the enthusiasm that shows goodwife again and romance.
[ترجمه ترگمان]در جای دهلیزی نیز قرار داشته باشید، در حالی که \"anadem رنگی\" بر روی \"overhand رنگی\" قرار داده شده اند، شور و اشتیاقی که دوباره و عاشقانه را نشان می دهد
[ترجمه گوگل]در مکان وستیبول باشید، در زمین، سر و صدای 'Anadem کروماتیک'، شور و شوق را نشان می دهد که زن و شوهر دوباره و عاشقانه

2. L : How mang ways can the overhand serves be played in?
[ترجمه ترگمان]L: چگونه می توان ways را اعمال کرد؟
[ترجمه گوگل]L چگونه می تواند راه های مانگ را در اختیار داشته باشد؟

3. Volleyball: Introducing rules, dig pass, and overhand pass.
[ترجمه ترگمان]قوانین رو معرفی می کنم و از اینجا رد میشم
[ترجمه گوگل]والیبال معرفی قوانین، حفر گذراندن و عبور از گذرگاه

4. Adding an overhand knot at each crossover increases friction and keeps the lacing much firmer.
[ترجمه ترگمان]افزودن یک گره گره دار در هر تقاطع، اصطکاک را افزایش می دهد و the را محکم تر نگه می دارد
[ترجمه گوگل]اضافه کردن یک گره بیش از حد در هر یک از متقاطع، اصطکاک را افزایش می دهد و زنجیر را بسیار محکم نگه می دارد

5. GN 20 - 2 D overhand sewing container bag suitable for the container bag ( square ) sewing use.
[ترجمه ترگمان]GN ۲۰ - ۲ D overhand یک کیف دستی را که برای استفاده از وسایل خیاطی کانتینر مناسب بود، به کار بردند
[ترجمه گوگل]GN 20 - 2 D overhand دوش ظرف مخزن مناسب برای استفاده از دوخت ظرف (مربع)

6. Grab the barbell with an overhand grip, your hands just beyond shoulder - width apart.
[ترجمه ترگمان]the را با یک دست گرفتن محکم بگیرید، دست هایتان فقط از فاصله شانه از هم جدا شوند
[ترجمه گوگل]هالتر را با دست برداشتن دستگیر کنید، دستهایتان را فقط از پهلو بگیرید - عرض را از هم جدا کنید

7. Child must throw ball overhand 3 feet to witnin arm's reach of tester.
[ترجمه ترگمان]کودک باید توپ را ۳ فوت به دست witnin برساند
[ترجمه گوگل]کودک باید 3 فوت بر روی توپ قرار دهد تا دستیار تستر را از دست بگیرد

8. Use an overhand knot loop when rigging a saltwater fishing pole with help from a commercial fisherman in this free video on fishing equipment.
[ترجمه ترگمان]زمانی که یک قطب ماهی آب شور را با کمک یک ماهیگیر بازرگانی در این فیلم آزاد در مورد تجهیزات ماهیگیری آماده می کند، از حلقه گرهی overhand استفاده کنید
[ترجمه گوگل]با استفاده از یک ماهیگیر تجاری در این ویدیو رایگان در مورد تجهیزات ماهیگیری، هنگام غلبه بر یک قطب ماهیگیری آب شور، از یک حلقه گره بیش از حد استفاده کنید

9. To sew a loose overcast or overhand stitch.
[ترجمه ترگمان] برای دوختن یه بخیه کوتاه یا overhand
[ترجمه گوگل]برای دوختن دوچرخه سواری شل و یا بیش از حد

10. The overhand floater serves to position
[ترجمه ترگمان]The floater برای پست کردن خدمت می کند
[ترجمه گوگل]شناور فوقالعاده به سمت موقعیت است

11. Overhead smash, overhand smash.
[ترجمه ترگمان]بالای سرش خراب شد
[ترجمه گوگل]سر و صدا سر و صدا، سر و صدا سر و صدا

12. He expects to profit from the high strike mostly when he throws his overhand curve which breaks late into the strike zone.
[ترجمه ترگمان]او انتظار دارد که از اعتصاب بلند بیشتر سود ببرد، بیشتر زمانی که منحنی overhand را که دیر به منطقه حمله نفوذ می کند، می اندازد
[ترجمه گوگل]او انتظار می رود که از اعتصاب بالا بهره مند شود، زمانی که منحنی پر سر و صدای او را که در اواخر منطقه ی اعتصابی فرو می رود، پرتاب می کند

13. It almost looked like slow motion to me, him throwing that overhand right.
[ترجمه ترگمان]تقریبا شبیه حرکت آهسته به سمت من بود، او آن را درست به سمت راست پرتاب کرد
[ترجمه گوگل]این تقریبا مانند حرکت آهسته به من نگاه کرد، او پرتاب آن را پر از حق است

14. Fit the swivel plus connector, and lock the sleeving on to itself with two separated overhand knots.
[ترجمه ترگمان]اتصال دهنده swivel به علاوه اتصال دهنده به خودی خود را با دو گره که از هم جدا شده اند قفل کنید
[ترجمه گوگل]اتصالات مفصل گردان را به هم متصل کنید و دوشاخه ی جدا شده را به هم وصل کنید

پیشنهاد کاربران

کف دست رو به بالا

کف دست رو به پایین


کلمات دیگر: