کلمه جو
صفحه اصلی

holy day


معنی : عید، تعطیل مذهبی، ایام متبرکه
معانی دیگر : روز مقدس، روز عزیز، (جمع) ایام متبرکه، اشوروز، درجمع ایام متبرکه، روز مقدس، روز تعطیل مذهبى

انگلیسی به فارسی

تعطیل مذهبی، (درجمع) ایام متبرکه


روز مقدس، تعطیل مذهبی، ایام متبرکه، عید


انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
• : تعریف: a day of special religious observance.

مترادف و متضاد

عید (اسم)
feast, festival, holiday, holy day, high day

تعطیل مذهبی (اسم)
holiday, holy day

ایام متبرکه (اسم)
holy day

day of religious observance


Synonyms: fast day, hallowday, holiday, holytide, saint's day


جملات نمونه

1. On such a splendid and most holy day you do not want to read about hurt children.
[ترجمه ترگمان]در چنین روزی مقدس و مقدس، تو نمی خواهی در مورد بچه های زخمی چیزی بخوانی
[ترجمه گوگل]در چنین روز پر زرق و برق و مقدس، شما نمی خواهید در مورد کودکان آسیب دیده بخوانید

2. They observed holy days and rules of diet and put on black hats and went to the Synagogue.
[ترجمه ترگمان]آن ها روز مقدس و قوانین رژیم غذایی را مشاهده کردند و کلاه های سیاه گذاشتند و به کنیسه رفتند
[ترجمه گوگل]آنها روزهای مقدس و قوانین رژیم غذایی را مشاهده کردند و کلاه سیاه را پر کردند و به کنیسه رفتند

3. The loss of the holy day holidays might have annoyed the local inhabitants more than it did the off-comers.
[ترجمه ترگمان]از دست دادن تعطیلات روز مقدس ممکن بود مردم محلی را بیش از این که تازه وارد بودند دلخور کرده باشد
[ترجمه گوگل]از دست دادن تعطیلات روز مقدس ممکن است ساکنان محلی را بیش از آن که بیرون از منزل بودند، تحریک کند

4. We know little of its holy days and less about its teachings, which embrace sharing this planet in peace with others.
[ترجمه ترگمان]ما اطلاعات کمی از روزه ای مقدس آن و کم تر در مورد تعالیم آن می دانیم که به اشتراک گذاری این سیاره در صلح با دیگران است
[ترجمه گوگل]ما کمی از روزهای مقدس آن را می دانیم و در مورد آموزه های آن کمتر می گوییم که در به اشتراک گذاشتن این سیاره در صلح با دیگران به اشتراک گذاشته می شود

5. Some patients regard diabetic clinic days as holy days and fast for them!
[ترجمه ترگمان]برخی بیماران روزه ای کلینیک دیابت را روزه ای مقدس و روزه می گیرند
[ترجمه گوگل]بعضی از بیماران روزهای کلینیکی دیابتی را به عنوان روز مقدس و برای آنها سریع می دانند!

6. Though originally a Catholic holy day, St. Patrick's Day has evolved into more of a secular holiday.
[ترجمه ترگمان]با اینکه در اصل یک روز مقدس کاتولیک است، روز سنت پاتریک در یک تعطیلات سکولار بیشتر رشد کرده است
[ترجمه گوگل]اگر چه در اصل یک روز مقدس کاتولیک، روز سنت پاتریک به بیشتر تعطیلات سکولار تبدیل شده است

7. It is "the holy day season, " we're told.
[ترجمه ترگمان]ما به آن ها گفته بودیم که این \"فصل مقدس\" است
[ترجمه گوگل]این 'فصل روز مقدس' است، ما گفتیم

8. For a few it is, indeed, a holy day as well, a day of meaningful introspection, and outreach to others.
[ترجمه ترگمان]برای تعداد کمی از آن، یک روز مقدس و خوب، یک روز از اندیشی معنادار و دسترسی به دیگران است
[ترجمه گوگل]برای چند روز، روز عرفانی، یک روز از خودآگاهی معنی دار و دیگری برای دیگران است

9. The church chose December 25 for a Christian holy day in the hope of giving Christian meaning to existing pagan celebratio of the winter solstice.
[ترجمه ترگمان]کلیسا در روز ۲۵ دسامبر برای یک روز مقدس مسیحی به امید به دست آوردن معنای مسیحیت به celebratio pagan موجود انقلاب زمستانی، تصمیم گرفت
[ترجمه گوگل]کلیسای 25 دسامبر برای یک روز مقدس مسیحی را امید به دادن معنی مسیحی به جشن های بت پرستان رسمی انقلاب زمستانی را انتخاب کرد

10. Hundreds of activists marked the holy day by marching for peace and disarmament.
[ترجمه ترگمان]صدها نفر از فعالان روز مقدس را با راهپیمایی برای صلح و خلع سلاح مشخص کردند
[ترجمه گوگل]صدها تن از فعالان روز عید را با راهپیمایی برای صلح و خلع سلاح مشخص کردند

11. This was called a "holy day" in England.
[ترجمه ترگمان]این \"روز مقدس\" در انگلستان نامیده می شد
[ترجمه گوگل]این روز 'مقدس' در انگلستان نامگذاری شد

12. What a sweet and holy day that will be.
[ترجمه ترگمان]چه روز شیرین و مقدس
[ترجمه گوگل]چه روزی شیرین و مقدس است

13. Most Christians have regarded Christmas as both a holy day and a holiday.
[ترجمه ترگمان]اکثر مسیحیان کریسمس را یک روز مقدس و یک روز تعطیل می دانند
[ترجمه گوگل]اکثر مسیحیان کریسمس را به عنوان روز مقدس و تعطیلات در نظر گرفته اند

14. A letdown was to be expected after the intense activities of high holy days.
[ترجمه ترگمان]بعد از فعالیت های شدید روزه ای مقدس، ناامیدکننده بود
[ترجمه گوگل]بعد از فعالیت های شدید روزهای پرجمعیت انتظار می رفت که از بین برود

15. The couple would only travel to synagogue in Ocala on high holy days.
[ترجمه ترگمان]این زوج تنها در روزه ای مقدس و مقدس به کنیسه می روند
[ترجمه گوگل]این زن و شوهر تنها در روز مقدس مقدس به کنیسه در اوکالا می روند

پیشنهاد کاربران

روز تعطیل


کلمات دیگر: