1. Is it associated with remediable personality traits?
[ترجمه ترگمان]آیا آن مرتبط با ویژگی های شخصیتی remediable است؟
[ترجمه گوگل]آیا با ویژگی های قابل اصلاح شخصیت مرتبط است؟
2. Section 146 distinguishes between remediable and irremediable breaches of covenant.
[ترجمه ترگمان]بخش ۱۴۶، بین remediable و نقض irremediable پیمان تمایز قایل می شود
[ترجمه گوگل]بخش 146 بین نقض قابل جبران و غیر قابل جبران پیمان را متمایز می کند
3. If there were a single, remediable cause of the honeybee die-off, the question of possible extinction would lose much of its force.
[ترجمه ترگمان]اگر یک علت منفرد و remediable وجود داشته باشد، مساله انقراض ممکن بسیاری از نیروی خود را از دست خواهد داد
[ترجمه گوگل]اگر یک علت قابل حل برای از بین بردن زنبور عسل وجود داشته باشد، مسئله انقراض احتمالی مقدار زیادی از نیروی خود را از دست می دهد
4. While Dave was still a problem, it now seemed to Mr E remediable.
[ترجمه ترگمان]در حالی که دیو هنوز یک مشکل بود، اکنون به نظر آقای بیل ای رسید
[ترجمه گوگل]در حالی که دیو هنوز یک مشکل بود، اکنون به نظر می رسید آقای E قابل درمان است
5. The uncontrolled increase in the number of authors might be remediable to some extent by journals devising a collective policy.
[ترجمه ترگمان]افزایش کنترل نشده تعداد نویسندگان ممکن است تا حدی توسط مجلات در زمینه ایجاد یک سیاست جمعی شناسایی شود
[ترجمه گوگل]افزایش تعداد غیرمجاز تعدادی از نویسندگان ممکن است تا حدی توسط مجلات ایجاد یک سیاست جمعی اصلاح شود
6. Some suffering is, however, permanently painful, unendurable even, and is neither a transitional stage nor is remediable.
[ترجمه ترگمان]با این حال، برخی از درد و رنج برای همیشه دردناک و تحمل ناپذیر است و نه یک مرحله گذار است و نه یک مرحله گذار است
[ترجمه گوگل]با این حال، برخی از رنجها حتی دائمی دردناک و غیر قابل تحمل است و نه یک مرحله گذار و نه قابل اصلاح است
7. Identifying high risk groups should point towards the inequalities that are remediable.
[ترجمه ترگمان]شناسایی گروه های ریسک بالا باید به the که remediable هستند اشاره کند
[ترجمه گوگل]شناسایی گروه های پر خطر باید به سمت نابرابری هایی که قابل جبران هستند اشاره کند
8. An unnecessary operation was deemed to be one that was performed without pathological evidence of surgically remediable disease.
[ترجمه ترگمان]یک عمل غیر ضروری به عنوان یک عمل غیر ضروری فرض شد که بدون مدرک pathological ناشی از بیماری remediable جراحی انجام شد
[ترجمه گوگل]یک عملیات غیر ضروری به عنوان یک موردی بود که بدون شواهد پاتولوژیک از بیماری قابل درمان جراحی انجام شد
9. It is also the factor most likely to be remediable by practitioners.
[ترجمه ترگمان]همچنین این فاکتوری است که به احتمال زیاد توسط افراد حرفه ای شناخته می شود
[ترجمه گوگل]این عامل نیز احتمالا توسط پزشکان قابل جبران است
10. By studying the essence and form, we believe that harm possesses the following characteristics: Unprofitable Restrained Unequal Objective Remediable.
[ترجمه ترگمان]با مطالعه ماهیت و شکل، ما معتقدیم که آسیب دارای ویژگی های زیر است: unprofitable Restrained Unequal Unequal
[ترجمه گوگل]با در نظر گرفتن ماهیت و شکل، ما معتقدیم که آسیب دارای ویژگی های زیر می باشد: سود ناشی از نابودی هدف نهایی
11. Second, analyzed the producing reasons of different service quality in XG company and solved remediable measure of the gap.
[ترجمه ترگمان]دوم، دلایل تولید کیفیت خدمات مختلف در شرکت xg را تجزیه و تحلیل کرد و سنجش remediable فاصله را حل نمود
[ترجمه گوگل]دوم، دلایل تولید کیفیت خدمات مختلف در شرکت XG را تجزیه و تحلیل کرده و اندازه گیری قابل اندازه گیری شکاف را حل می کند
12. The Party in breach shall have thirty (30) days from receipt of a notice form the other party specifying the breach to correct such breach if it is remediable.
[ترجمه ترگمان]حزب در نقض باید ۳۰ (۳۰)روز از دریافت یک اخطار تشکیل شود، طرف دیگر که این قانون شکنی را در صورتی که remediable باشد، تعیین می کند
[ترجمه گوگل]حزب دارای نقض باید سی و یک روز (30 روز) از دریافت اطلاعیه از طرف طرف دیگر که مشخص کردن نقض این نقض را دارد، اگر قابل جبران باشد
13. There are people who bring their cell phones into concert halls and auditoriums. For them, missing an important business message is not a miss that is remediable.
[ترجمه ترگمان]افرادی هستند که تلفن های همراه خود را به سالن های کنسرت و تالارهای سخنرانی می برند برای آن ها، از دست دادن یک پیغام کاری مهم، از دست دادن نیست
[ترجمه گوگل]افرادی هستند که تلفن های همراه خود را به سالن های کنسرت و سالن های کنسرت می برند برای آنها یک پیام مهم کسب شده را از دست ندهید که قابل اصلاح است
14. The Party in breach shall have thirty (30) days from receipt of a notice from the other Party specifying the breach to correct such breach if it is remediable.
[ترجمه ترگمان]حزب در نقض باید سی (۳۰)روز از دریافت اخطاریه از طرف دیگر طرف داشته باشد که نقض این قانون شکنی را در صورتی که remediable باشد، مشخص می کند
[ترجمه گوگل]طرف متعاهد باید 30 (30) روز از دریافت اطلاعیه از سوی طرف دیگر مشخص کند که نقض این نقض را اصلاح می کند در صورتی که قابل اصلاح باشد