کلمه جو
صفحه اصلی

hornpipe


معنی : کرنا، سرنا، زرنا، رقص ملوانی
معانی دیگر : (ساز موسیقی قدیمی) کرنا، رقص کرنا (که بین ملوانان مرسوم بود)

انگلیسی به فارسی

کرنا، زرنا، سرنا، رقص ملوانی


شاخ و برگ، سرنا، کرنا، زرنا، رقص ملوانی


انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
(1) تعریف: a musical wind instrument whose mouthpiece and bell are usu. made of ox horn.

(2) تعریف: a lively, jiglike folk dance traditionally accompanied by a hornpipe and performed esp. by sailors.

(3) تعریف: the music played for such a dance.

• lively sailors' dance

مترادف و متضاد

کرنا (اسم)
horn, trumpet, concha, hautboy, hornpipe

سرنا (اسم)
hautboy, hornpipe

زرنا (اسم)
hornpipe

رقص ملوانی (اسم)
hornpipe

جملات نمونه

1. Jig, reel, and hornpipe were all I could come up with.
[ترجمه ترگمان]رقص، رقص و رقص رقص، تنها چیزی بود که می توانستم با آن بیایم
[ترجمه گوگل]جیگ، رول و هورنپای همه چیزهایی بودند که من می توانستم بکنم

2. Traditionally every hornpipe begins as the sailors come on deck and dance figures-of-eight round the bollards before setting to work.
[ترجمه ترگمان]به طور سنتی، هنگامی که the پیش از شروع به کار، بر روی عرشه و اعداد رقص هشت تایی در کنار آن ظاهر می شوند، شروع به رقص می کنند
[ترجمه گوگل]به طور سنتی هر قورباغه ای شروع می شود به عنوان ملوانان در عرشه آمده و رقم رقص از هشت دور گردان قبل از تنظیم به کار

3. He says wedding couples at the church often request classics like "Hornpipe" from "Water Music" by George Frideric Handel.
[ترجمه ترگمان]او می گوید زوج های عروسی در کلیسا اغلب از آثار کلاسیک مانند \"Hornpipe\" از \"موسیقی آبی\" اثر جرج Frideric هندل درخواست می کنند
[ترجمه گوگل]او می گوید زوج های عروسی در کلیسا اغلب از کلاسیک هایی مانند 'Hornpipe' از 'Water Music' توسط جورج Frideric هندل درخواست می کنند

4. The conductor often allows heavy, clumsy-sounding accentuation, for example in the bass air, where he misses the jaunty hornpipe rhythm.
[ترجمه ترگمان]رهبر ارکستر اغلب اجازه می دهد که بر تاکید سنگین و خشن، مثلا در هوای بم، جایی که در آن، ریتم متداول رقص را از دست می دهد، تاکید کند
[ترجمه گوگل]هادی اغلب اجازه می دهد تمرکز سنگین و غریب، مانند در هوا باس، جایی که او ریتم hornpipe جوانت را از دست می دهد

5. She heard his uncertain footsteps on the stairs and he was humming a hornpipe under his breath.
[ترجمه ترگمان]صدای گام های نامطمئن او را از پله ها شنید، و زیر لب چیزی را زیر لب زمزمه می کرد
[ترجمه گوگل]او قدم های نامطمئن خود را روی پله ها شنیده بود و او زیر تنفس خود را با صدای هق هق فرو کرد


کلمات دیگر: