کلمه جو
صفحه اصلی

montreal


شهر مونترال (در استان کبک - کانادا)

انگلیسی به فارسی

مونترال


شهر مونترال (در استان کبک - کانادا)


انگلیسی به انگلیسی

• seaport and second largest city in canada situated on montreal island in the saint lawrence river in the province of quebec

جملات نمونه

1. We embark at Montreal for New York.
[ترجمه Sd] ما در نیویورک در مونترال سوار می شویم.
[ترجمه ترگمان]ما به مونترال برای نیویورک می رویم
[ترجمه گوگل]ما در نیویورک در مونترال سوار می شویم

2. He won the discus at the Montreal Olympics.
[ترجمه ترگمان]او در المپیک مونترال برنده دیسک خواهد شد
[ترجمه گوگل]او در مسابقات المپیک مونترال در اختیار داشت

3. I stayed in Montreal for two weeks then flew home.
[ترجمه ترگمان]دو هفته در مونترال ماندم و بعد به خانه پرواز کردم
[ترجمه گوگل]من در مونترال دو هفته باقی ماند و سپس به خانه رفتم

4. The 21st Olympiad took place in Montreal.
[ترجمه ترگمان]المپیاد بیست و یکمین المپیاد در مونترال برگزار شد
[ترجمه گوگل]21st Olympiad در مونترال برگزار شد

5. You'd better inform Toronto and Montreal.
[ترجمه ترگمان]بهتر است به تورنتو و مونترال اطلاع بدهید
[ترجمه گوگل]شما بهتر می دانید تورنتو و مونترال

6. Angela Grauerholz arrives from Montreal after the exhibition of her work at Kassel this year.
[ترجمه ترگمان]آنجلا Grauerholz پس از نمایشگاه کار خود در Kassel در سال جاری از مونترال وارد می شود
[ترجمه گوگل]آنگلا گراورهولز پس از نمایشگاه کار خود در کاکس در سال جاری از مونترال وارد می شود

7. One telling night came in Montreal Nov. partway through a lackluster 4-1 loss to the Canadiens.
[ترجمه ترگمان]شبی در مونترال در اثر یک شکست ۴ - ۱ به the شب، در مونترال آمد
[ترجمه گوگل]یک شب به یاد ماندنی در نوبت مونترال رسید و در نهایت از بین رفت 4: 1 به کانادینز رسید

8. Montreal was founded by French fur traders in the 17th century.
[ترجمه ترگمان]مونترال توسط بازرگانان فرانسوی در قرن هفدهم تاسیس شد
[ترجمه گوگل]مونترال توسط معامله گران فرانسوی فرانسوی در قرن هفدهم تاسیس شد

9. The moves are in compliance with the Montreal Protocol.
[ترجمه ترگمان]این حرکت در انطباق با پروتکل مونترال است
[ترجمه گوگل]این حرکت ها با پروتکل مونترال مطابقت دارند

10. They sit in Montreal making decisions and they've never heard a train's call at night across the prairie.
[ترجمه ترگمان]آن ها در مونترال می نشستند و تصمیم گیری می کردند و هرگز صدای یک قطار در چمن زار را نشنیده بودند
[ترجمه گوگل]آنها در تصمیم گیری های مونترال بنشینند و هر شب در سراسر شبانه روزی فراخوان قطار را شنیدند

11. In 199 40 nations gathered in Montreal to develop a plan for better controls and detection of plastic explosives.
[ترجمه ترگمان]در ۱۹۹ کشور در مونترال برای توسعه طرحی برای کنترل بهتر و تشخیص مواد منفجره پلاستیکی گرد هم آمدند
[ترجمه گوگل]در سال 199، 40 کشور در مونترال جمع شدند تا برنامه ای برای کنترل بهتر و یافتن مواد منفجره پلاستیکی ایجاد کنند

12. Rue St. Denis is the pulsating heart of French street life in Montreal.
[ترجمه ترگمان]کوچه سن دنی قلب تپنده زندگی خیابانی فرانسوی در مونترال است
[ترجمه گوگل]خیابان سنت دنیس، قلب پرشور زندگی خیابانی فرانسه در مونترال است

13. The pilot was instructed to fly the plane to Montreal airport.
[ترجمه ترگمان]به خلبان دستور داده شد تا هواپیما را به فرودگاه مونترال پرواز دهد
[ترجمه گوگل]خلبان دستور داد تا هواپیما را به فرودگاه مونترال ببرند

14. There are lots of scenic overlooks along the road from New York to Montreal.
[ترجمه ترگمان]مناظر زیبای بسیاری در امتداد مسیر نیویورک تا مونترال دیده می شوند
[ترجمه گوگل]در امتداد جاده از نیویورک به مونترال، منظره ای چشمگیر وجود دارد

15. She was just 14 when she caused a sensation at the Montreal Olympics.
[ترجمه ترگمان]او فقط ۱۴ سال داشت که باعث ایجاد احساسی در المپیک مونترال شد
[ترجمه گوگل]او تنها 14 سال داشت، زمانی که او در بازی های المپیک مونترال احساس کرد

پیشنهاد کاربران

شهر مونترال


کلمات دیگر: