کلمه جو
صفحه اصلی

futilely


بطور بیهوده

انگلیسی به فارسی

بیهوده


انگلیسی به انگلیسی

• hopelessly; ineffectually, uselessly

جملات نمونه

1. Occasionally he would jab futilely at a passing luminous trail.
[ترجمه ترگمان]گهگاه در یک رد luminous که از آن عبور می کرد، بی هوده سوراخ می کرد
[ترجمه گوگل]گاهی اوقات او به طور ضمنی در دنباله درخشان عبور می کند

2. They must deal creatively with uncertainty instead of futilely trying to eliminate it.
[ترجمه ترگمان]آن ها باید به جای اینکه بی هوده تلاش کنند آن را حذف کنند، به طور خلاقانه با عدم اطمینان دست و پنجه نرم کنند
[ترجمه گوگل]آنها باید خلاقانه با عدم اطمینان به جای بیهوده تلاش کنند تا آن را از بین ببرند

3. We've heard that he lost because he futilely accused Barack Obama of associated with terrorists or because he didn't devote enough time and energy to attacking Obama's questionable associates.
[ترجمه ترگمان]ما شنیده ایم که او از دست رفته است، زیرا او بی هوده باراک اوباما را متهم به ارتباط با تروریست ها کرده یا به این دلیل زمان و انرژی کافی را صرف حمله به متحدان مشکوک اوباما نکرده است
[ترجمه گوگل]ما شنیده ایم که او از دست رفته است؛ زیرا او بارها باراک اوباما را در رابطه با تروریست ها متهم کرد یا به خاطر زمان و انرژی کافی برای حمله به طرفداران مشکوک اوباما نداشته است

4. Hitler, now ashen - gray, futilely strained at his chains.
[ترجمه ترگمان]هیتلر، که حالا خاکستری شده بود، بی هوده به زنجیر کشیده بود
[ترجمه گوگل]هیتلر، در حال حاضر خاکستر - خاکستری، به طور ناخواسته در زنجیر خود را تضعیف شده است

5. It was a backhoe, futilely picking through the shell of a factory dormitory that had crumbled, trapping dozens of people.
[ترجمه ترگمان]یک backhoe بود که در خوابگاه یک خوابگاه کارگری که خرد شده بود و چندین تن از مردم را به دام انداخته بود، بی هوده بود
[ترجمه گوگل]این یک پشتوانه بود که بیهوده از طریق پوسته ی یک خوابگاه کارخانه ای که فرو ریخت و ده ها تن از مردم را به دام انداخت

6. Spinning futilely at first, the drivers of the engine at last caught the rails.
[ترجمه ترگمان]برای اولین بار Spinning را به جلو دراز کرد و رانندگان لوکوموتیو سرانجام ریل را گرفتند
[ترجمه گوگل]در ابتدا به طور ناگهانی چرخدنده، راننده موتور در گذشته ریل گرفت

7. For his part, Lessig, who last year argued futilely before the U. S. Supreme Court against an extension of the term of existing copyrights, has translated words into action.
[ترجمه ترگمان]For، که سال پیش با تلاشی بی حاصل، پیش از شروع سال استدلال می کرد، اس دیوان عالی در برابر تمدید دوره حقوق copyrights موجود، کلمات را به عمل ترجمه کرده است
[ترجمه گوگل]لسینگ، که سال گذشته به طور ناخواسته قبل از دادگاه عالی ایالات متحده در برابر اصطلاحات حقوقی موجود، استدلال کرد، کلمات را به عمل ترجمه کرده است

8. The tear fills the empty eyes and flows futilely.
[ترجمه ترگمان]اشک چشمان تهی را پر می کند و بی هدف حرکت می کند
[ترجمه گوگل]اشک چشم های خالی را پر می کند و بیهوده حرکت می کند

9. Not vexed by reading comprehensively though futilely, I deaseriously with teaching and handling affairs and have no regret for suffering losses.
[ترجمه ترگمان]از این که آقای کر نچر از این کار منصرف شده بود سخت ناراحت شد و گفت: من با درس دادن و رسیدگی به امور مالی و از دست دادن کاره ای suffering پشیمان نیستم
[ترجمه گوگل]با خواندن به صورت جامع، هرچند ناامید نشوید، من با تدریس و اداره امور به شدت مخالف هستم و برای رنج و عذاب پشیمان نیستم

10. After anti-American boycott broke out in China in late 190 American Asiatic Association, lobbied futilely for the Foster Bill's passage in Congress.
[ترجمه ترگمان]بعد از تحریم ضد آمریکایی در چین در اواخر سال ۱۹۰ انجمن آسیایی آمریکا، برای تصویب لایحه فاستر در کنگره به راه خود ادامه داد
[ترجمه گوگل]پس از تحریم ضد آمریکایی که در اواخر سال 190 انجمن آسیای میانه در چین اتفاق افتاد، به طور ناخواسته برای خروج فاستر بیل در کنگره لابی کرد

11. It also has one-way mirrors so intruders can watch themselves futilely try to get in while you sit inside and call the police on your mobile, shortwave or CB radio.
[ترجمه ترگمان]این آینه همچنین یک آینه یک طرفه دارد تا intruders بتوانند بی هوده خود را تماشا کنند تا زمانی که داخل آن نشسته اید و با پلیس تماس بگیرید، امواج کوتاه یا بی سیم تان را صدا کنید
[ترجمه گوگل]همچنین دارای آینه یک طرفه است، بنابراین مهاجمین می توانند خود را بطور ناخواسته تماشا کنند، در حالی که در داخل نشسته اند و به پلیس در رادیو تلفن همراه، مادون قرمز یا CB مراجعه می کنند

12. The hybrid mutants were used to terrorize those who opposed them in Aryan and Og, and on one occasion this was futilely attempted in Poseida.
[ترجمه ترگمان]The دورگه از آن ها برای ایجاد رعب و وحشت استفاده می کردند و در یک مورد بی هوده تلاش می کردند
[ترجمه گوگل]جهش های هیبرید برای ترور کردن کسانی که با آنها در آریان و اوگ مخالف بودند، مورد استفاده قرار گرفتند و در یک مورد آن به طور ناخواسته در پوزیدا مورد آزمایش قرار گرفت

13. But I'd also accepted all his outrageous gifts and was registered, however futilely, to attend Dartmouth College in the fall.
[ترجمه ترگمان]اما همچنین تمام هدایای outrageous را قبول کرده بودم و برای شرکت در کالج دارتموث ثبت نام کرده بودم
[ترجمه گوگل]اما من همچنین تمام هدایای عجیب و غریب خود را پذیرفتم و با این وجود بیهوده ثبت نام کردم که در پاییز به دانشکده دورتموث بروم


کلمات دیگر: