زمان گذشته و اسم مفعول فعل: tread، زمان ماضی قدیمی فعل tread، گام زد
trod
زمان گذشته و اسم مفعول فعل: tread، زمان ماضی قدیمی فعل tread، گام زد
انگلیسی به فارسی
(زمان ماضی قدیمی فعل tread )، گام زد
انگلیسی به انگلیسی
( verb )
• : تعریف: a past tense and past participle of tread.
• trod is the past tense of tread.
جملات نمونه
1. The black ox has trod on his foot.
[ترجمه ترگمان]گاو سیاه پای او را لگد کرده است
[ترجمه گوگل]گاو سیاه و سفید در پای خود تردید کرده است
[ترجمه گوگل]گاو سیاه و سفید در پای خود تردید کرده است
2. The black ox has trod on her foot.
[ترجمه ترگمان]گاو سیاه پای او را لگد کرده است
[ترجمه گوگل]گاو سیاه و سفید بر روی پای خود تردید کرده است
[ترجمه گوگل]گاو سیاه و سفید بر روی پای خود تردید کرده است
3. I trod on his foot by accident.
[ترجمه سعید ملااسماعیل پور] بطور اتفاقی پای او را لگد مال کردم.
[ترجمه ترگمان]پایش را روی پای او گذاشته بودم[ترجمه گوگل]من به طور تصادفی به پا افتادم
4. The twigs crackled as we trod on them.
[ترجمه ترگمان]وقتی روی آن ها قدم می زدیم، شاخه ها ترق و تروق می کردند
[ترجمه گوگل]شاخه ها وقتی که بر روی آنها تردید می کنند، کشیده می شوند
[ترجمه گوگل]شاخه ها وقتی که بر روی آنها تردید می کنند، کشیده می شوند
5. Ouch! You trod on my toe!
[ترجمه ترگمان]اخ! تو پای منو لگد کردی
[ترجمه گوگل]گوشه شما بر روی انگشت پا تردیدید!
[ترجمه گوگل]گوشه شما بر روی انگشت پا تردیدید!
6. He accidentally trod on her foot.
[ترجمه ترگمان]به طور تصادفی پایش را روی پای او گذاشت
[ترجمه گوگل]او به طور تصادفی بر روی پای او ایستاده است
[ترجمه گوگل]او به طور تصادفی بر روی پای او ایستاده است
7. He trod the golden beetle underfoot.
[ترجمه ترگمان]زیر پایش سوسک طلایی را لگد کرد
[ترجمه گوگل]او سوسک طلایی را زیر پا گذاشت
[ترجمه گوگل]او سوسک طلایی را زیر پا گذاشت
8. He carelessly trod the lady beetle underfoot.
[ترجمه ترگمان]او با بی اعتنایی پا پا پا پا را لگد کرد
[ترجمه گوگل]او بی دقتی سوسک خانم را زیر پا گذاشت
[ترجمه گوگل]او بی دقتی سوسک خانم را زیر پا گذاشت
9. The cattle trod the chemical in.
[ترجمه ترگمان]گله وارد مواد شیمیایی شد
[ترجمه گوگل]گاو شیمیایی را در
[ترجمه گوگل]گاو شیمیایی را در
10. It really hurt when Mark trod on my foot.
[ترجمه ترگمان]وقتی مارک پای منو لگد کرد واقعا درد گرفت
[ترجمه گوگل]واقعا عذرخواهی میکنم وقتی علامت به پای من بر میگردد
[ترجمه گوگل]واقعا عذرخواهی میکنم وقتی علامت به پای من بر میگردد
11. Every day he trod the same path through the woods.
[ترجمه ترگمان]هر روز در همان راه از میان جنگل قدم می زد
[ترجمه گوگل]هر روز او از طریق جنگل همان مسیر را طی می کند
[ترجمه گوگل]هر روز او از طریق جنگل همان مسیر را طی می کند
12. She trod barefoot on the soft grass.
[ترجمه ترگمان]پای برهنه روی علف های نرم قدم می زد
[ترجمه گوگل]او بر روی چمن نرم افزاری پابرهنه کرد
[ترجمه گوگل]او بر روی چمن نرم افزاری پابرهنه کرد
13. Every morning he trod the same street to school.
[ترجمه ترگمان]هر روز صبح همان خیابان را به مدرسه می برد
[ترجمه گوگل]هر روز صبح او همان خیابان را به مدرسه می برد
[ترجمه گوگل]هر روز صبح او همان خیابان را به مدرسه می برد
14. She trod gingerly. It would be risky to hurry.
[ترجمه ترگمان]او با احتیاط گام بر می داشت خیلی خطرناکه که عجله کنی
[ترجمه گوگل]او زرنگی کرد عجله خواهد بود خطرناک است
[ترجمه گوگل]او زرنگی کرد عجله خواهد بود خطرناک است
کلمات دیگر: