بطور شگفت انگیز یا خارق العاده، هیولاوار، با شرارت یا بیرحمی زیاد
monstrously
بطور شگفت انگیز یا خارق العاده، هیولاوار، با شرارت یا بیرحمی زیاد
انگلیسی به انگلیسی
• in a monstrous manner; frightfully; hideously; in an atrocious manner
جملات نمونه
1. He was ugly and monstrously fat.
[ترجمه ترگمان]او زشت و فربه بود
[ترجمه گوگل]او زشت و هیجان انگیز چربی بود
[ترجمه گوگل]او زشت و هیجان انگیز چربی بود
2. Monstrously inflated costs are designed to keep the hoi polloi at bay.
[ترجمه ترگمان]هزینه های بالای monstrously برای نگه داری the polloi در خلیج طراحی شده است
[ترجمه گوگل]هزینه های پر از هیجان انگیز طراحی شده اند تا hoi polloi را در خلیج نگه دارد
[ترجمه گوگل]هزینه های پر از هیجان انگیز طراحی شده اند تا hoi polloi را در خلیج نگه دارد
3. I had to sit next to a monstrously fat man.
[ترجمه ترگمان]مجبور شدم کنار یه مرد چاق و گنده بشینم
[ترجمه گوگل]من مجبور شدم کنار یک مرد چاق هیولا قرار بگیرم
[ترجمه گوگل]من مجبور شدم کنار یک مرد چاق هیولا قرار بگیرم
4. It would be monstrously unfair.
[ترجمه ترگمان]خیلی بی انصافی است
[ترجمه گوگل]این امر می تواند هیجانی ناعادلانه باشد
[ترجمه گوگل]این امر می تواند هیجانی ناعادلانه باشد
5. The crag appears suddenly on the riverbank, monstrously overhanging and shockingly red.
[ترجمه ترگمان]صخره به طور ناگهانی در ساحل رودخانه به نظر می رسد، که به طور شگفت آوری بالا و قرمز است
[ترجمه گوگل]خاکی به طور ناگهانی در رودخانه ظاهر می شود، به شدت هیجان انگیز و به طرز وحشتناکی قرمز
[ترجمه گوگل]خاکی به طور ناگهانی در رودخانه ظاهر می شود، به شدت هیجان انگیز و به طرز وحشتناکی قرمز
6. It was monstrously unfair.
[ترجمه ترگمان]خیلی بی انصافی بود
[ترجمه گوگل]این هیولا ناعادلانه بود
[ترجمه گوگل]این هیولا ناعادلانه بود
7. Rosie's shadow loomed monstrously across the ceiling as she lumbered to her feet with a threatening growl.
[ترجمه ترگمان]سایه رزی با غرشی تهدیدآمیز روی سقف پدیدار شد
[ترجمه گوگل]سایه Rosie در سراسر سقف هیجان انگیز ظاهر شد، به عنوان او را به پاهای خود را با تهوع وحشتناک تهدید
[ترجمه گوگل]سایه Rosie در سراسر سقف هیجان انگیز ظاهر شد، به عنوان او را به پاهای خود را با تهوع وحشتناک تهدید
8. There is a class of men in Bristol monstrously prejudiced against Blandly.
[ترجمه ترگمان]در بریستول، عده زیادی از مردان در بریستول، در مقابل بلندلی بد قضاوت می کنند
[ترجمه گوگل]یک طبقه از مردان در بریستول وجود دارد که به طرز شگفتآورانه ای علیه بی حد و حصر مطرح می شود
[ترجمه گوگل]یک طبقه از مردان در بریستول وجود دارد که به طرز شگفتآورانه ای علیه بی حد و حصر مطرح می شود
9. You are monstrously audacious, how dare you misappropriate public funds?
[ترجمه ترگمان]شما که بی اندازه جسور هستید، چطور جرات می کنید که این پول را در انظار مردم تحمیل کنید؟
[ترجمه گوگل]شما به طرز وحشیانه ای غم انگیز هستید، چگونه جرأت می کنید که پول های عمومی را خراب نکنید؟
[ترجمه گوگل]شما به طرز وحشیانه ای غم انگیز هستید، چگونه جرأت می کنید که پول های عمومی را خراب نکنید؟
10. Monstrously inflated prices are designed to keep people like us at bay.
[ترجمه ترگمان]قیمت های تورمی بیش از حد بالا طراحی شده اند تا افرادی مانند ما را در خلیج نگاه دارند
[ترجمه گوگل]قیمت های پرطرفدار قیمت گذاری شده اند تا افراد مانند ما را در خفا نگه می دارند
[ترجمه گوگل]قیمت های پرطرفدار قیمت گذاری شده اند تا افراد مانند ما را در خفا نگه می دارند
11. These machines are so rigged that the odds are monstrously against the customer.
[ترجمه ترگمان]این ماشین ها به قدری دستکاری شده اند که احتمالات در مقابل مشتریان به کار برده می شوند
[ترجمه گوگل]این ماشین ها به طرز وحشیانه ای ظاهر شده اند که شانس ها نسبت به مشتری بسیار هیجان انگیز هستند
[ترجمه گوگل]این ماشین ها به طرز وحشیانه ای ظاهر شده اند که شانس ها نسبت به مشتری بسیار هیجان انگیز هستند
کلمات دیگر: