کلمه جو
صفحه اصلی

tripoli


(گرد بی رنگ و نرم که برای جلا دادن به کار می رود) تریپولی (tripolite هم می گویند)، شهر تریپولی (پایتخت لیبی)

انگلیسی به فارسی

(گرد بیرنگ و نرم که برای جلا دادن به کار می‌رود) تریپولی (tripolite هم می‌گویند)


شهر تریپولی (پایتخت لیبی)


سه پایه


انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
(1) تعریف: the seaport capital of Libya.

(2) تعریف: a Mediterranean seaport in Lebanon.

• capital city of libya; tripolitania, former berber state in northern africa; seaport in northern lebanon
tripoli is the capital of libya and its largest city. population: 591,000 (1988).

جملات نمونه

1. It was so hot when we arrived in Tripoli that we started to sweat as soon as we got off the plane.
[ترجمه ترگمان]هنگامی که به طرابلس رسیدیم هوا خیلی گرم بود که به محض اینکه از هواپیما پیاده شدیم، شروع به عرق کردن کردیم
[ترجمه گوگل]هنگامی که ما در طرابلس وارد شدیم، خیلی گرم شدیم تا زمانی که هواپیما از هواپیما بیرون آمد، شروع به عرق کردیم

2. Two ferries ply between Tripoli and Malta every day.
[ترجمه ترگمان]دو کشتی که هر روز بین طرابلس و مالت کار می کنند
[ترجمه گوگل]دو کشتی هر روز بین طرابلس و مالت قرار دارد

3. In Tripoli, Karami's insurgents kept government forces out of the city for several weeks.
[ترجمه ترگمان]در طرابلس، شورشیان به مدت چند هفته نیروهای دولتی را از شهر بیرون راندند
[ترجمه گوگل]شورشیان کرزی در طرابلس نیروهای دولتی را برای چندین هفته از شهر خارج کردند

4. From Sfax the group sailed to Tripoli and Eighth Army assignments as platoon leaders.
[ترجمه ترگمان]بعد از Sfax گروه به سمت طرابلس و هشتم ماموریت ارتش به عنوان رهبران نظامی حرکت کردند
[ترجمه گوگل]از گروه سفاکس به عنوان رهبران گروه طالبان به طرابلس و ارتش هشتم فرستاده شد

5. Tripoli postponed the elections until February.
[ترجمه ترگمان]طرابلس انتخابات را تا ماه فوریه به تعویق انداخت
[ترجمه گوگل]طرابلس انتخابات را تا ماه فوریه به تعویق انداخت

6. He negotiated a similar treaty with Tripoli in 165
[ترجمه ترگمان]او یک پیمان مشابه با طرابلس در ۱۶۵ مورد مذاکره قرار داد
[ترجمه گوگل]او قرارداد مشابهی با طرابلس در سال 165 داشت

7. Officials are investigating Tripoli residents' reports that the airliner hit a military plane.
[ترجمه ترگمان]مقامات در حال بررسی گزارش های ساکنان طرابلس هستند مبنی بر اینکه این هواپیمای مسافربری به یک هواپیمای نظامی برخورد کرده است
[ترجمه گوگل]مسئولان گزارش های ساکنان طرابلس را بررسی می کنند که هواپیمایی به هواپیما رسیده است

8. Tripoli might seem a long way from Beijing or Seoul, but the region's global trade linkages and rising middle-class mean that events in Libya will have a knock-on effect.
[ترجمه ترگمان]طرابلس ممکن است یک راه طولانی از پکن یا سئول به نظر برسد، اما روابط تجاری جهانی و طبقه متوسط به این معنی است که رویدادها در لیبی در اثر ضربه زدن خواهد بود
[ترجمه گوگل]طرابلس ممکن است راه طولانی از پکن یا سئول پیدا کند، اما ارتباطات تجارت جهانی منطقه و افزایش سطح متوسط ​​به این معنی است که حوادث در لیبی، تاثیری بر جای می گذارند

9. In a statement issued in Tripoli, the council said it is committed to upholding the rule of law and is trying to bring under its authority the varied armed groups that are fighting Mr.
[ترجمه ترگمان]در بیانیه ای که در طرابلس صادر شد، شورا اعلام کرد که متعهد به حفظ حاکمیت قانون است و سعی دارد گروه های مختلف مسلحی را که در حال مبارزه هستند تحت اختیار خود قرار دهد
[ترجمه گوگل]در بیانیه ای که در طرابلس منتشر شد، این شورا اظهار داشت که متعهد به حمایت از حاکمیت قانون است و تلاش دارد تا گروه های مسلح مختلف که با آقای

10. By day, Tripoli is effectively in a security lockdown and there are no outright signs of protest or dissent.
[ترجمه ترگمان]تا امروز، طرابلس به طور موثر در یک قفل امنیتی قرار دارد و هیچ نشانه ای از اعتراض یا مخالفت وجود ندارد
[ترجمه گوگل]روزی، طرابلس به طور موثری در قفل امنیتی قرار دارد و هیچ نشانه ای از اعتراض و مخالفت وجود ندارد

11. Perhaps the two explosions that echoed around Tripoli this afternoon were backing up the message from Doha that Colonel Gaddafi must go.
[ترجمه ترگمان]شاید این دو انفجار که امروز بعد از ظهر در اطراف طرابلس انعکاس داشت از پیام دوحه مبنی بر اینکه سرهنگ قذافی باید برود پشتیبانی می کنند
[ترجمه گوگل]شاید دو انفجار که در این روز بعد از ظهر در اطراف طرابلس اتفاق افتاد، پیامی از سوی دوحه بود که سرهنگ قذافی باید از آن حمایت کند

12. There was dancing in the streets of Tripoli, Libya's capital.
[ترجمه ترگمان]در خیابان های طرابلس، پایتخت لیبی، می رقصیدند
[ترجمه گوگل]رقص در خیابان های طرابلس، پایتخت لیبی بود

13. Has the document been received in Tripoli as well?
[ترجمه ترگمان]آیا سند نیز در طرابلس مورد استقبال قرار گرفته است؟
[ترجمه گوگل]آیا این سند در طرابلس نیز دریافت شده است؟

14. In a statement issued in Tripoli, the council said it is committed to upholding the rule of law and is trying to bring under its authority the varied armed groups that are fighting Mr. Gadhafi.
[ترجمه ترگمان]در بیانیه ای که در طرابلس صادر شد، شورا اعلام کرد که متعهد به حفظ حاکمیت قانون است و تلاش می کند تا گروه های مسلحی که با آقای قذافی می جنگند را تحت اختیار خود قرار دهد
[ترجمه گوگل]در بیانیه ای که در طرابلس منتشر شد، شورا اعلام کرد که متعهد به حمایت از حاکمیت قانون است و تلاش می کند گروه های مسلح مختلف که با آقای قذافی مبارزه می کنند، تحت قدرت خود قرار دهند


کلمات دیگر: