اسم خاص مذکر (مخفف آن: don)
donald
اسم خاص مذکر (مخفف آن: don)
انگلیسی به فارسی
اسم خاص مذکر (مخفف آن: Don)
دونالد
انگلیسی به انگلیسی
• male first name; family name; city in oregon (usa)
جملات نمونه
1. Some things, Donald, are better left unsaid.
[ترجمه ترگمان]بعضی چیزها، دونالد، بهتر از ناگفته باقی می ماند
[ترجمه گوگل]بعضی چیزها، دونالد، بهتر از این نیست که بشنوند
[ترجمه گوگل]بعضی چیزها، دونالد، بهتر از این نیست که بشنوند
2. They've linked her with various men, including magnate Donald Trump.
[ترجمه ترگمان]آن ها او را با مردان مختلف از جمله دونالد ترامپ به هم پیوند داده اند
[ترجمه گوگل]آنها او را با مردان مختلف، از جمله دونالد تامپپ، سر وصدای مرتبط کرده اند
[ترجمه گوگل]آنها او را با مردان مختلف، از جمله دونالد تامپپ، سر وصدای مرتبط کرده اند
3. She begged Donald to help her find Henchard.
[ترجمه ترگمان]به دانلد التماس کرد تا کمکش کنه تا \"Henchard\" رو پیدا کنه
[ترجمه گوگل]او دونالد را برای کمک به او پیدا کرد
[ترجمه گوگل]او دونالد را برای کمک به او پیدا کرد
4. Donald felt a blush warm his cheeks.
[ترجمه ترگمان]دانلد احساس کرد که گونه هایش سرخ شده است
[ترجمه گوگل]دونالد احساس سرخ شدن صورتش را داشت
[ترجمه گوگل]دونالد احساس سرخ شدن صورتش را داشت
5. Donald was paid more than he really earns.
[ترجمه ترگمان]دونالد بیش از آنچه درآمد کسب کرده بود پول پرداخت
[ترجمه گوگل]دونالد بیشتر از او واقعا درآمد کسب می کرد
[ترجمه گوگل]دونالد بیشتر از او واقعا درآمد کسب می کرد
6. Donald made a payroll.
[ترجمه ترگمان]دانلد \"هم یه لیست درست کرده\"
[ترجمه گوگل]دونالد حقوق را پرداخت کرد
[ترجمه گوگل]دونالد حقوق را پرداخت کرد
7. They chose Donald to be their leader.
[ترجمه ترگمان]آن ها دونالد را به عنوان رهبر انتخاب کردند
[ترجمه گوگل]آنها دونالد را رهبر خود انتخاب کردند
[ترجمه گوگل]آنها دونالد را رهبر خود انتخاب کردند
8. It's unusual for Donald to be so bad-tempered.
[ترجمه ترگمان]غیر معموله که دانلد اینقدر بداخلاق باشه
[ترجمه گوگل]دونالد خیلی غیرمعمول نیست
[ترجمه گوگل]دونالد خیلی غیرمعمول نیست
9. The place was in charge of a Major Donald, a good - nature fellow.
[ترجمه ترگمان]اونجا مسئول یه سرگرد دانلد دانلد، یه آدم خوب و خوب بود
[ترجمه گوگل]این محل مسئول اصلی دانلد بود، همکار خوب و طبیعت
[ترجمه گوگل]این محل مسئول اصلی دانلد بود، همکار خوب و طبیعت
10. Milne resigned in sympathy because of the way Donald had been treated.
[ترجمه ترگمان]Milne به خاطر روشی که دونالد در آن رفتار کرده بود، نسبت به او ابراز همدردی کرد
[ترجمه گوگل]میلان به خاطر روش دونالد درمانده استعفا داد
[ترجمه گوگل]میلان به خاطر روش دونالد درمانده استعفا داد
11. I saw Donald leaving a minute or two ago.
[ترجمه ترگمان]دانلد رو دیدم که یکی دو دقیقه پیش می رفت
[ترجمه گوگل]من دونالد را دیدم یک یا دو دقیقه پیش
[ترجمه گوگل]من دونالد را دیدم یک یا دو دقیقه پیش
12. Donald King is the principal of Dartmouth High School.
[ترجمه ترگمان]دونالد کینگ مدیر دبیرستان دارتموث است
[ترجمه گوگل]دونالد کینگ، مدیر مدارس دورتموث است
[ترجمه گوگل]دونالد کینگ، مدیر مدارس دورتموث است
13. In several placed Donald Duck makes exciting discoveries by playing with a chemistry set.
[ترجمه ترگمان]در چندین مکان قرار داده شده دونالد داک، با بازی کردن با یک ترکیب شیمیایی، کشفیات جالبی انجام می دهد
[ترجمه گوگل]در چندین دونالد اردک، اکتشافات هیجان انگیز را با بازی با یک مجموعه شیمی انجام می دهد
[ترجمه گوگل]در چندین دونالد اردک، اکتشافات هیجان انگیز را با بازی با یک مجموعه شیمی انجام می دهد
14. There was plenty of time for Donald to think things over.
[ترجمه ترگمان]زمان زیادی برای دانلد وجود داشت که به این چیزها فکر کند
[ترجمه گوگل]زمان زیادی برای دانلد وجود داشت که فکر می کرد چیزها بیشتر باشد
[ترجمه گوگل]زمان زیادی برای دانلد وجود داشت که فکر می کرد چیزها بیشتر باشد
کلمات دیگر: