• military operation designed to protect the identity of the sponsoring person or nation (military)
covert operation
انگلیسی به انگلیسی
جملات نمونه
1. None of them had been trained in covert operations other than when dealing with criminals.
[ترجمه ترگمان]هیچ یک از آن ها در عملیات مخفی به غیر از برخورد با جنایتکاران آموزش دیده بودند
[ترجمه گوگل]هیچکدام از آنها در عملیات پنهان، غیر از زمانی که با جنایتکاران برخورد نمی کردند، آموزش دیده بودند
[ترجمه گوگل]هیچکدام از آنها در عملیات پنهان، غیر از زمانی که با جنایتکاران برخورد نمی کردند، آموزش دیده بودند
2. Friday morning they organized a covert operation, modeled on many others over the years, to take control of Artis Hill.
[ترجمه ترگمان]صبح جمعه، آن ها عملیات پنهانی را ترتیب دادند، که در طول سال ها بر روی بسیاری از افراد مدل شده بود تا کنترل تپه Artis را به دست بگیرند
[ترجمه گوگل]صبح جمعه آنها یک عملیات پنهانی را، که بر روی بسیاری دیگر در طول سال ها طراحی شده بود، سازماندهی کرد تا کنترل Artis Hill را بگیرد
[ترجمه گوگل]صبح جمعه آنها یک عملیات پنهانی را، که بر روی بسیاری دیگر در طول سال ها طراحی شده بود، سازماندهی کرد تا کنترل Artis Hill را بگیرد
3. Better to buy time with covert operations and the steady working of violence, crime and racketeering than to risk vote-endangering controversy.
[ترجمه ترگمان]بهتر است زمان را با عملیات پنهان و کار مداوم خشونت، جنایت و اخاذی در مقایسه با خطر رای دادن به خطر بیاندازد
[ترجمه گوگل]بهتر است که زمان را با عملیات مخفی و کار مداوم خشونت، جرم و رکورد، خریداری کنید تا جنجالهای خطرناک را به خطر بیاندازید
[ترجمه گوگل]بهتر است که زمان را با عملیات مخفی و کار مداوم خشونت، جرم و رکورد، خریداری کنید تا جنجالهای خطرناک را به خطر بیاندازید
4. But there were legal objections to a covert operation.
[ترجمه ترگمان]اما اعتراض قانونی به عملیات پنهانی وجود داشت
[ترجمه گوگل]اما مخالفت های قانونی وجود دارد
[ترجمه گوگل]اما مخالفت های قانونی وجود دارد
5. Police shut down the new business, called Kim's, last week after a covert operation.
[ترجمه ترگمان]پلیس هفته گذشته پس از عملیات مخفیانه، این تجارت جدید را تعطیل کرد
[ترجمه گوگل]پس از یک عملیات پنهانی، پلیس تعطیل کرد
[ترجمه گوگل]پس از یک عملیات پنهانی، پلیس تعطیل کرد
6. He said in a 1994 interview that as prime minister he rejected a military plan to sell heroin to finance covert operations.
[ترجمه ترگمان]او در مصاحبه ۱۹۹۴ گفت که به عنوان نخست وزیر، وی یک طرح نظامی برای فروش هروئین جهت تامین مالی عملیات های مخفی را رد کرده است
[ترجمه گوگل]وی در یک مصاحبه سال 1994 گفت که به عنوان نخست وزیر او یک طرح نظامی برای فروش هروئین برای پرداخت هزینه های عملیات مخفی را رد کرد
[ترجمه گوگل]وی در یک مصاحبه سال 1994 گفت که به عنوان نخست وزیر او یک طرح نظامی برای فروش هروئین برای پرداخت هزینه های عملیات مخفی را رد کرد
7. Miller never did find out how to set up a covert operation.
[ترجمه ترگمان]میلر \"هیچوقت نفهمید چطوری یه عملیات مخفی ایجاد کنه\"
[ترجمه گوگل]میلر هرگز متوجه نشد که چگونه عملیات مخفی را راه اندازی کند
[ترجمه گوگل]میلر هرگز متوجه نشد که چگونه عملیات مخفی را راه اندازی کند
8. He says that the Gemini squad will be seen in uniform, but there are also more covert operations.
[ترجمه ترگمان]او می گوید که کادر برج جوزا در لباس نظامی دیده خواهد شد، اما عملیات های مخفی تری نیز وجود دارد
[ترجمه گوگل]او می گوید که تیم جیمیین در لباس یکنواخت دیده می شود اما عملیات پنهانی نیز وجود دارد
[ترجمه گوگل]او می گوید که تیم جیمیین در لباس یکنواخت دیده می شود اما عملیات پنهانی نیز وجود دارد
9. But it is now well documented that the Dalai Lama was whisked away by a CIA covert operation.
[ترجمه ترگمان]اما اکنون به خوبی مستند شده است که دالایی لاما با عملیات سری سازمان سیا فرار کرده است
[ترجمه گوگل]اما اکنون به خوبی مستند شده است که دالایی لاما توسط یک عملیات پنهانی سیا انجام شده است
[ترجمه گوگل]اما اکنون به خوبی مستند شده است که دالایی لاما توسط یک عملیات پنهانی سیا انجام شده است
10. You are Special Agent Strike, armed with an experimental exoskeleton suit, sent to investigate the disappearance of a US Special Forces unit that went missing while on a covert operation.
[ترجمه ترگمان]شما حمله مامور ویژه، مسلح با یک کت و شلوار exoskeleton تجربی، برای بررسی ناپدید شدن یک واحد نیروهای ویژه آمریکایی که در حین عملیات سری ناپدید شده اند را ارسال کنید
[ترجمه گوگل]شما اعتصاب ویژه، مسلح به یک کت و شلوار آزمایشی تجربی، فرستاده شده برای تحقیق در مورد ناپدید شدن واحد نیروهای ویژه ایالات متحده است که در حالی که در یک عملیات مخفی از دست رفته بود
[ترجمه گوگل]شما اعتصاب ویژه، مسلح به یک کت و شلوار آزمایشی تجربی، فرستاده شده برای تحقیق در مورد ناپدید شدن واحد نیروهای ویژه ایالات متحده است که در حالی که در یک عملیات مخفی از دست رفته بود
11. On the surface, nothing proves that Wikileaks is a CIA covert operation.
[ترجمه ترگمان]در سطح، هیچ چیز ثابت نمی کند که ویکی لیکس یک عملیات مخفی CIA است
[ترجمه گوگل]در سطح، چیزی ثابت نمی کند که WikiLeaks یک عملیات مخفی سیا است
[ترجمه گوگل]در سطح، چیزی ثابت نمی کند که WikiLeaks یک عملیات مخفی سیا است
12. Despite JSOC's lead role in Neptune's Spear the mission officially remained a C. I. A. covert operation.
[ترجمه ترگمان]علی رغم نقش رهبری JSOC در Spear، ماموریت به طور رسمی یک C باقی ماند من الف عملیات پنهان
[ترجمه گوگل]به رغم نقش اصلی JSOC در Spear نپتون، مأموریت رسمی عملیات مخفیانه C I A باقی ماند
[ترجمه گوگل]به رغم نقش اصلی JSOC در Spear نپتون، مأموریت رسمی عملیات مخفیانه C I A باقی ماند
پیشنهاد کاربران
عملیات مخفی
covert operation ( علوم نظامی )
واژه مصوب: عملیات پنهان
تعریف: عملیاتی که هویت افراد یا سازمان اجراکنندۀ آن پوشیده نگه داشته می شود یا امکان انکار آن وجود دارد
واژه مصوب: عملیات پنهان
تعریف: عملیاتی که هویت افراد یا سازمان اجراکنندۀ آن پوشیده نگه داشته می شود یا امکان انکار آن وجود دارد
کلمات دیگر: