کلمه جو
صفحه اصلی

time deposit


(بانکداری) سپرده ی مدت دار، سپرده ء بانکی مدت دار

انگلیسی به فارسی

سپرده بانکی مدت دار


سپرده زمان، سپردهء بانکی مدت دار


انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
• : تعریف: a deposit of funds in a bank which can be withdrawn only at the end of a specified period, or after the depositor has given advance notice.

جملات نمونه

1. Sterling liabilities Time deposits form the largest item, accounting for around 50 percent of the total.
[ترجمه ترگمان]تعهدات استرلینگ، سپرده زمان، بزرگ ترین مورد را تشکیل می دهند، و حدود ۵۰ درصد از کل دارایی را تشکیل می دهند
[ترجمه گوگل]بدهی های استرلینگ سپرده های زمانی بزرگترین اقلام را تشکیل می دهند که حدود 50 درصد کل آن را تشکیل می دهد

2. For example, if people switched deposits from time deposits to sight deposits, M1 would rise but M4 would remain unchanged.
[ترجمه ترگمان]به عنوان مثال، اگر افراد سپرده از رسوبات زمان به ذخائر دید را تغییر دهند ۱ افزایش خواهد یافت اما M۴ بدون تغییر باقی خواهد ماند
[ترجمه گوگل]به عنوان مثال، اگر مردم سپرده ها را از سپرده های زمانی به سپرده های دیداری تغییر دهند، M1 افزایش می یابد اما M4 بدون تغییر باقی خواهد ماند

3. Mis M1 plus bank time deposits and certificates of deposit.
[ترجمه ترگمان]Mis M۱ به اضافه سپرده زمان بانک و گواهی سپرده
[ترجمه گوگل]سپرده های مادری M1 به علاوه بانک های بانکی و گواهی سپرده

4. It is the latter factor that encourages euro-dollar time deposits from interest-rate-conscious corporate treasurers and investment agencies.
[ترجمه ترگمان]این دومین عاملی است که سپرده های ارزی یورو - دلار از شرکت های سرمایه گذاری و آژانس های سرمایه گذاری را تشویق می کند
[ترجمه گوگل]عامل دوم این است که سپرده های زمانی یورو دلار را از خزانهداران شرکت های سرمایه گذاری و موسسات سرمایه گذاری آگاه می کند

5. Suppose the yield on this time deposit is 6percent.
[ترجمه ترگمان]فرض کنید بازده در این ذخیره زمانی ۶ درصد است
[ترجمه گوگل]فرض کنید که عملکرد در این زمان سپرده 6 درصد است

6. A time deposit is less liquid since the cost of redeeming it before maturity is not trivial.
[ترجمه ترگمان]یک سپرده زمان کم تر مایع است زیرا هزینه آن قبل از بلوغ ناچیز نیست
[ترجمه گوگل]سپرده های زمانی کمتر مایع است، زیرا هزینه پرداخت آن قبل از بلوغ بی اهمیت است

7. No problem, sir. What sort of time deposit account would you like to open?
[ترجمه ترگمان]مشکلی نیست قربان چجور حساب زمان میخوای باز کنی؟
[ترجمه گوگل]بدون مشکل، آقا چه نوع حساب سپرده زمانی را می خواهید باز کنید؟

8. You can have both a time deposit and a current deposit account in the one passbook.
[ترجمه ترگمان]هر دوی شما می توانید یک حساب زمان و یک حساب جاری در آن واحد داشته باشید
[ترجمه گوگل]شما می توانید هر یک از سپرده های زمان و حساب سپرده های فعلی را در یک پاسپورت داشته باشید

9. One way is to use time deposit mortgages, so short - term financing.
[ترجمه ترگمان]یک راه برای استفاده از وام های سپرده زمان، بنابراین تامین مالی کوتاه مدت است
[ترجمه گوگل]یکی از راه های استفاده از وام های سپرده گذار، تامین مالی کوتاه مدت است

10. Registration is not accepted for Time Deposit Account, Loan Account and Credit Card Account.
[ترجمه ترگمان]ثبت نام برای حساب سپرده زمان، حساب وام و حساب کارت اعتباری پذیرفته نمی شود
[ترجمه گوگل]ثبت نام برای حساب واریز مدت، حساب وام و حساب کارت اعتباری

11. A negotiable CD is simply a bank time deposit that is negotiable.
[ترجمه ترگمان]یک سی دی قابل مذاکره تنها یک حساب سپرده بانکی است که قابل مذاکره است
[ترجمه گوگل]سی دی قابل مذاکره صرفا یک سپرده بانکی است که قابل مذاکره است

12. B : Well . I have a time deposit here, maturing two months later.
[ترجمه ترگمان]ب - - - - - - - - - - - - - - من اینجا یه حساب زمان دارم دو ماه بعد بالغ شدم
[ترجمه گوگل]ب خوب من اینجا یک سپرده زمانی دارم، دو ماه بعد دوام می آورم

13. Intrabank Fund Transfer Registration is not accepted for Time Deposit Account, Loan Account and Supplementary Credit Card Account.
[ترجمه ترگمان]ثبت نام مربوط به انتقال بودجه برای حساب سپرده زمان، حساب وام و حساب کارت اعتباری تکمیلی پذیرفته نمی شود
[ترجمه گوگل]ثبت نام صندوق Intrabank برای مدت زمان سپرده، حساب وام و اعتبار کارت اعتباری قابل قبول نیست

14. I'd like to open a time deposit account next time.
[ترجمه ترگمان]دوست دارم یه حساب زمان دیگه رو برای دفعه بعد باز کنم
[ترجمه گوگل]من می خواهم دفعه بعد حساب سپرده های زمان را باز کنم

15. And if it's a time deposit, the interest rate is higher than the current one.
[ترجمه ترگمان]و اگر ذخیره زمان باشد نرخ بهره بالاتر از نرخ فعلی است
[ترجمه گوگل]و اگر آن زمان سپرده گذاری است، نرخ بهره بالاتر از نرخ فعلی است

پیشنهاد کاربران

time deposit ( اقتصاد )
واژه مصوب: سپردة مدت دار
تعریف: حساب پس انداز یا سپرده ای دارای یک دورة زمانی مشخص، که سپرده گذار بتواند فقط در پایان دوره آن را برداشت کند


کلمات دیگر: