ماهی کاد کوچک، بچه ماهی، سیب نرسیده، سیب کال، بچه ماهی رجوع شود به: hake سیب نرسیده
codling
ماهی کاد کوچک، بچه ماهی، سیب نرسیده، سیب کال، بچه ماهی رجوع شود به: hake سیب نرسیده
انگلیسی به فارسی
ماهی کاد کوچک، بچه ماهی
رجوع شود به: hake
سیب نرسیده، سیب کال
نوعی سیب بیضی شکل (codlin هم میگویند)
انگلیسی به انگلیسی
اسم ( noun )
• : تعریف: a small apple that is not ripe.
اسم ( noun )
حالات: codling, codlings
حالات: codling, codlings
• : تعریف: a young cod.
• young fish; young codfish; small variety of apple; unripe apple
جملات نمونه
1. Mull of Galloway rock marks for dogfish, small codling and coalfish.
[ترجمه ترگمان]از این قسمت از قسمت صخره ای رد شده است که از dogfish و codling رد شده است
[ترجمه گوگل]مارک مارک گالووی برای مارچوبه، کتک زدن کوچک و نابودی
[ترجمه گوگل]مارک مارک گالووی برای مارچوبه، کتک زدن کوچک و نابودی
2. Cardiff foreshore turned up a few conger and codling.
[ترجمه ترگمان]کاردیف foreshore تعدادی از conger و codling را پشت سر گذاشته است
[ترجمه گوگل]کاردیف در پیش رو چندین کنگره و کت و شلوار داشت
[ترجمه گوگل]کاردیف در پیش رو چندین کنگره و کت و شلوار داشت
3. Worm baits tempted small codling, coalfish and whiting.
[ترجمه ترگمان]مار baits، codling، coalfish و سفید و سفید را وسوسه می کرد
[ترجمه گوگل]جلبک های کرم وسوسه کتک زدن کوچک، نهنگ و غلاف
[ترجمه گوگل]جلبک های کرم وسوسه کتک زدن کوچک، نهنگ و غلاف
4. Worm baits picked up a few small coalfish, codling and whiting.
[ترجمه ترگمان]مار baits چند coalfish کوچک و codling و سفید و سفید را برداشت
[ترجمه گوگل]عصاره های کرم چند نهنگ کوچک، کت و شلوار را می برد
[ترجمه گوگل]عصاره های کرم چند نهنگ کوچک، کت و شلوار را می برد
5. Occasional codling from the Broadstairs chalk ledges of stone and Dumpton Gap to peeler crab at night.
[ترجمه ترگمان]اتفاقی گه گاه از روی لبه گچ دیوار سنگی و شکاف Dumpton تا خرچنگ peeler در شب
[ترجمه گوگل]نوشیدنی گاه به گاه از لبه های سنگ گچ برودزرز و Dumpton Gap به خرچنگ پوست در شب
[ترجمه گوگل]نوشیدنی گاه به گاه از لبه های سنگ گچ برودزرز و Dumpton Gap به خرچنگ پوست در شب
6. Then there are the codling; wonderful eating and nothing like that tasteless stuff you buy with a crispy brown skin.
[ترجمه ترگمان]در این صورت غذا خوردن بسیار خوب است و چیزی شبیه آن چیزهای بی مزه است که شما با یک پوست قهوه ای به صورت ترد خریداری می کنید
[ترجمه گوگل]سپس کتک زدن وجود دارد خوردن شگفت انگیز و چیزی شبیه آن چیزهای بی مزه شما را با یک پوست قرمز ترد می خرید
[ترجمه گوگل]سپس کتک زدن وجود دارد خوردن شگفت انگیز و چیزی شبیه آن چیزهای بی مزه شما را با یک پوست قرمز ترد می خرید
7. Two club contests at Boveton Beach produced nothing and just a few codling from the whole stretch of beach.
[ترجمه ترگمان]دو مسابقه باشگاهی در ساحل \"Boveton بیچ\" هیچ چیزی را تولید نکرد و فقط چند مسابقه از کل ساحل برگزار شد
[ترجمه گوگل]دو مسابقه باشگاه در بوتون ساحل هیچ چیزی تولید نمیکند و تنها چند نوشیدنی از کل ساحل است
[ترجمه گوگل]دو مسابقه باشگاه در بوتون ساحل هیچ چیزی تولید نمیکند و تنها چند نوشیدنی از کل ساحل است
8. Among the most destructive enemies of the apple orchard are the codling moth, various species of mites, the woolly aphid, the apple maggot, the red-banded leaf roller, and scale insects.
[ترجمه ترگمان]در میان the دشمنان این باغ سیب، کرم پروانه، انواع مختلفی از کنه ها، شته پا پشمالو، کرم برگ گل سرخ و حشرات در مقیاس بزرگ وجود دارد
[ترجمه گوگل]در میان دشمنان مخرب باغ سیب، پروانه ها، گونه های مختلفی از موش ها، شته های پشمالو، شاخساره سیب، غلتک برگ قرمز و مقیاس حشرات هستند
[ترجمه گوگل]در میان دشمنان مخرب باغ سیب، پروانه ها، گونه های مختلفی از موش ها، شته های پشمالو، شاخساره سیب، غلتک برگ قرمز و مقیاس حشرات هستند
9. Therefore, these methods deserve to bein quarantine and control of codling moth in China.
[ترجمه ترگمان]بنابراین، این روش ها سزاوار داشتن قرنطینه و کنترل پروانه codling در چین هستند
[ترجمه گوگل]بنابراین، این روش ها مستلزم قرنطینه شدن و کنترل پروانه ماهی چینی در چین است
[ترجمه گوگل]بنابراین، این روش ها مستلزم قرنطینه شدن و کنترل پروانه ماهی چینی در چین است
کلمات دیگر: