کلمه جو
صفحه اصلی

sitting pretty


(خودمانی) در موقعیت مناسب

انگلیسی به انگلیسی

• sitting strongly, very well founded in terms of one's position

جملات نمونه

1. We've paid off the mortgage, so we're sitting pretty now.
[ترجمه ترگمان]ما پول رهن را پرداخت کرده ایم، بنابراین حالا دیگر خیلی راحت نشسته ایم
[ترجمه گوگل]ما وام مسکن را پرداخت کرده ایم، بنابراین اکنون خیلی راحت نشسته ایم

2. The problems don't worry you; you're sitting pretty.
[ترجمه ترگمان]مشکلات شما را نگران نمی کند؛ شما زیبا نشسته بودید
[ترجمه گوگل]مشکلات شما را نگران نکنید شما نشسته اید

3. I was properly insured so I'm sitting pretty.
[ترجمه ترگمان]من به طور کامل بیمه شدم، بنابراین من خیلی راحت نشستم
[ترجمه گوگل]من بیمه شده بودم بنابراین من نشسته ام

4. With profits at record levels, the company's certainly sitting pretty this year.
[ترجمه ترگمان]با سود در سطوح سابقه، این شرکت قطعا امسال زیبا نشسته است
[ترجمه گوگل]با سود در سطح رکورد، این شرکت قطعا در این سال نشسته است

5. At that stage in the campaign, she was sitting pretty in the polls.
[ترجمه ترگمان]در آن مرحله از مبارزات انتخاباتی، او در پای صندوق های رای نشسته بود
[ترجمه گوگل]در آن مرحله در مبارزات انتخاباتی، او در انتخابات نشسته بود

6. Federal workers thought they sitting pretty until the White House announced its plans for reform.
[ترجمه ترگمان]کارگران فدرال فکر کردند که تا زمانی که کاخ سفید برنامه های خود برای اصلاحات را اعلام کند، نسبتا زیبا نشسته بودند
[ترجمه گوگل]کارگران فدرال تصور می کردند که تا زمانی که کاخ سفید برنامه های خود برای اصلاحات را اعلام کند، آنها خیلی خوابیده اند

7. When the war started, they thought they were sitting pretty, because they had all that extra grain.
[ترجمه ترگمان]وقتی جنگ شروع شد، آن ها فکر می کردند که آن ها زیبا هستند، چون همه آن غلات اضافی را داشتند
[ترجمه گوگل]هنگامی که جنگ آغاز شد، آنها فکر کردند که آنها نشسته بودند، زیرا آنها تمام دانه های اضافی را داشتند

8. In the long run, you'll be sitting pretty.
[ترجمه ترگمان]در این مدت طولانی، شما زیبا خواهید نشست
[ترجمه گوگل]در بلند مدت، شما نشسته اید

9. I am sitting pretty in a pretty small city.
[ترجمه ترگمان]من توی یه شهر کوچک خیلی کوچک نشستم
[ترجمه گوگل]من در یک شهر کوچک زیبا نشسته ام

10. Meanwhile, the Communists themselves are sitting pretty and taking things easy in their big, modern houses.
[ترجمه ترگمان]در همین حال، خود کمونیست ها هم زیبا نشسته و در خانه های بزرگ و مدرن خود اشیا را آسان می کنند
[ترجمه گوگل]در همین حال، کمونیست ها در حال نشستن و در خانه های بزرگ و مدرن خود به راحتی می روند

11. Federal workers thought they were sitting pretty until the White House announced its plans for reform.
[ترجمه ترگمان]کارگران فدرال فکر کردند که تا زمانی که کاخ سفید برنامه های خود برای اصلاحات را اعلام کند، نسبتا زیبا نشسته بودند
[ترجمه گوگل]کارگران فدرال تصور می کردند که تا زمانی که کاخ سفید برنامه های خود برای اصلاحات را اعلام نکرده بود، نشسته بودند

12. I'm sitting pretty in a pretty city.
[ترجمه ترگمان]من در شهر زیبایی نشسته ام
[ترجمه گوگل]من خیلی در یک شهر زیبا نشسته ام

13. I'm sitting pretty in a pretty little city.
[ترجمه ترگمان]من در یک شهر کوچک کوچک نشسته ام
[ترجمه گوگل]من خیلی در یک شهر کوچک نشسته ام

14. After a few years of hard work, he sitting pretty.
[ترجمه ترگمان]بعد از چند سال کار سخت، او زیبا نشسته بود
[ترجمه گوگل]پس از چند سال کار سخت، او نشسته است

پیشنهاد کاربران

در بهترین شرایط بودن

در وضعیت خوبی بودن مخصوصا وضعیت مالی خوب بودن

چپش بره
جیبش پر پوله
نونش تو روغنه

پولش از پارو بالا میره

دسته:پول


کلمات دیگر: